اوغایتا، فصل نوی در کار هنری فرهاد دریا
۱۳۹۲ اسفند ۱, پنجشنبه"اوغایتا"، دستمایھ یک سال تلاش و کوشش فرھاد دریا است کھ گذشتھ ھای نھ چندان دور را بھ نسل جوان یادآور می شود. گذشتھ ای کھ در آن صلح، آرامش و ھم پذیری وجود داشت. در آھنگ اوغایتا با آنکھ دریا گذشتھ را با موسیقی بھ تصویر می کشد اما نتیجھ گیری و مقایسھ دو زمان حال و گذشتھ را بھ مخاطب واگذار می کند. اگر چھ او از زمان حال دیگر چیزی نمی گوید اما با زبان موسیقی می خواھد نسل جوان را بھ آینده امیدوار بسازد. قرار است فرهاد دریا در اخیر ماه سپتمبر 2014 در شهرهای هامبورگ، ایسن، فرانکفورت و مونشن آلمان چهار کنسرت برگزار کند. پروانھ علی زاده، بعد از انتشار آھنگ جدید فرھاد دریا، با او در مورد اثر تازه اش مصاحبه نموده است:
دویچھ ولھ: ھدف و انگیزه شما از ثبت این آھنگ چھ بود؟
فرھاد دریا: می خواھم برای نسل ھای امروز کھ از دیروز کمتر می دانند و با ھزار و یک مشکل دست بھ گریبانند، زمینھ فکر کردن را خلق کنم. این نسل ھا نیاز دارند فکر کنند برای رسیدن بھ امروز یا "این غایت ھا" چھ چیزھایی را از دست دادند و در عوض چھ چیزھای را بھ دست آوردند. این عزیزان نیازمند اند محاسبھ کنند کھ در معاملھ رسیدن بھ امروز آیا سود کرده اند یا ضرر؛ تا در نتیجھ ی آن، بھ دست آوردھای امروز خود باورمندتر شوند.
دویچھ ولھ: شما در این آھنگ اصطلاحات عامیانھ و رایج زبان دری را بھ کار برده اید، مثل "اوغایتا"، دلیل اش چی است؟
فرھاد دریا: با کاربرد گویش و واژه ھای عامیانھ خواستھ ام تا "فکر" پنھان شده در لایھ ھای دوم و سوم این آھنگ را بھ بیش ترین شمار شنونده، بیننده و در نھایت بھ گیرنده آن برسانم. کاربرد این زبان، فضا را عاری از تکلف می سازد، صمیمیت و سادگی می آفریند و بھ گیرنده مجال آن را فراھم می کند تا بھ اندیشھ، نیت و فکر نھفتھ در لایھ ھای دیگر آھنگ سفر کند و "حس" کند.
دویچھ ولھ: در سال ھای قبل از جنگ ھم یک سلسلھ مشکلات اجتماعی وجود داشت؛ چرا شما در این آھنگ از گذشتھ ھای افغانستان زیاد تعریف کرده اید؟
فرھاد دریا: در این آھنگ اصلاً کاربرد عنصر یاس و حسرت گذشتھ را خوردن، منظور من نبوده است. من مرده پرستی و دیروز پرستی را ھم دوست ندارم. ھمچنان در این آھنگ، طوری کھ شما فکر کردید، گذشتھ را ھم چشم بستھ تعریف نکرده ام؛ بلکھ فقط تجربھ حسی خود از آن زمان را در گوشھ ی از آھنگ گنجانیده ام. من با روی خوش نشان دادن بھ اوغایتا یا آن زمان ھا و با برجستھ ساختن گوشھ ھا و جلوه ھای متفاوت زندگی آن زمان ، نقشھ کلان تری دارم. من خواستم با تصویر برش ھای از اوغایتا، قضاوت را به شنونده و بیننده بگذارم تا خودش دو زمان را با ھم مقایسھ کند.
دویچھ ولھ: آیا می توان ازطریق ھنر و مخصوصاً موسیقی در وضعیت فعلی افغانستان تغییر مثبت آورد؟
فرھاد دریا: ھر کاری کھ ھنرمند انجام می دھد اگر با آگاھی، شناخت عینی و دقیق از زمان و ضرورت زمان باشد، من یقین دارم کھ تاثیر دارد. بدون شک نقش یک ھنرمند مثل نقش گشایش گر یک اردو نیست، اما در جای خودش فرھنگ و ھنر یک جبھھ است کھ در افغانستان با حسرت، دست کم گرفتھ شده است. من یقین دارم اگر کار با دقت و ظرافت بزرگتر ھنری صورت بگیرد، در تغییر زندگی نقش می داشتھ باشد.
دویچھ ولھ: در آھنگ ھای قبلی شما از بازسازی، ھمپذیری و آرزوھا سخن می گفتید، اما در این آھنگ بھ نحوی حسرت گذشتھ ھا رامی خورید. آیا امیدواری و خوشبینی شما نسبت بھ آینده کم شده است؟
فرھاد دریا: من در این آھنگ حسرت گذشتھ را نخورده ام، بلکھ گوشھ ھای زیبای از یک زندگی را تصویر کرده ام کھ حق ھر انسان است چیزی را دوست داشتھ باشد. وقتی یک شنونده آھنگ را می شنود اول بھ فکر گذشتھ ھا می افتد و حسرت چیزھایی را می خورد کھ از دست اش رفتھ است و یا بھ چیز ھای فکر می کند کھ برایش نامانوس است و خودش تجربھ نکرده است. بعد آن را با این غایتا در مقایسھ می گذارد کھ درست ھمین نکتھ، منظور نظر من از این آھنگ است. من می گذارم شنونده خودش قضاوت کند. من بھ خود حق قضاوت کردن را نداده ام.
دویچھ ولھ: بھ نظر کسانی کھ این آھنگ را شنیده اند تفاوت ھای زیادی در این اثر شما با دیگر آثارتان مشھود است. شما خودتان چی فکر می کنید؟
فرھاد دریا: من بعد از وقفھ حدود دوسال با یک تفاوت شروع کردم . ھر فصل از زندگی ام، در کارم جلوه ھای متفاوت و رنگ ھای متفاوت را بھ نمایش می گذارد و این ھم یکی از ھمان فصل ھا است. من با این آھنگ فصل دیگری از خودم را آغاز کرده ام کھ در آن عشق جانمایھ آثارم خواھد بود؛ عشقی کھ در ماحول آن، شما جلوه ھای قابل حس زندگی روزمره را بھ شمول درد، لبخند، سیاست، اقتصاد، رفاقت و مھربانی خواھید دید.