ترس و سراسیمگی پناهجویان افغان از اخراج
۱۳۹۵ بهمن ۲۳, شنبهدویچه وله: حکومت فدرال آلمان می خواهد تا پناهجویان را سریعتر اخراج کند، این چه واکنشی را در پی خواهد داشت؟
ماریا شکورا: آنها ترس بزرگی دارند که به طور ناموجه اخراج شوند طوری که هیچ دسترسی به ابزار حقوقی نداشته باشند. وقتی آنها به مرکز بازداشت برده شوند، بیرون رفته نمی توانند و هیچ تماسی نخواهند داشت.
دویچه وله: چقدر شما این ترس را موجه می دانید؟
با توجه به تغییراتی در قانون پناهجویی در دو سال گذشته، من این نگرانی و ترس را موجه می دانم. از 22 نفری که من مستقیما با آنها کار کردم، فقط هفت نفر آنها جواب رد دریافت کرده اند. آنها ترس و سراسیمگی دارند. وقت می گیرد که آدم بفهمد که این جواب رد از سوی "اداره مهاجرت و آوارگان" به معنای اخراج یکباره از آلمان نیست، بلکه پناهجو چهارده روز اجازه اقامه دعوای قانونی دارد تا بعد بتواند برای بار دوم به محکمه برود. این را خیلی ها نمی دانند. آنها ترس دارند که شب بیایند و از بستر خواب آنها را ببرند.
من مسئولیت یک خانواده افغان را به عهده گرفتم و با آنها کار کردم. مادر خانواده سر بچه چهارم خود حامله است. شوهر او بیست و چند ساله است. او گفت که خودش را می کشد تا حداقل همسر و کودکان او چانس بیشتری برای ماندن داشته باشند. او شنیده است که زنان تنها با طفل به افغانستان دیپورت نمی شوند.
دویچه وله: آیا این فقط یک مورد ترس شدید است؟
ماریا شکورا: نه این نوع ترس فقط یک مورد نبوده است. تنها پناهجویانی که چنین ترس زیاد ندارند کسانی از کشورهای دیگر هستند که تکلیفشان روشن است و حداقل حمایت مالی دولتی را با خود دارند مثلا سوریایی ها یا ایریتره ای ها. عراقی ها هم مانند افغان ها برگه اخراج دریافت می کنند.
دویچه وله: تا حالا دو بار اخراج گروهی به افغانستان انجام شده که در نتیجه آن حدود 200 تن به این کشور بازگردانده شدند. شما چه کار کردید؟
ماریا شکورا: آدم واقعا به شک و تردید می افتد. شما نمی فهمید که چرا در کشوری که چهل سال جنگ در آن جریان دارد، این افراد باید به آن پس فرستاده شوند. وضعیت امنیتی آن طوری که سازمان ملل متحد هم گفته اخیرا به طور قابل توجهی بدتر شده است.
به مدت ده سال فقط افراد مجرم و خلافکار از آلمان به افغانستان دیپورت می شدند که سالانه شمار این افراد بین هفت تا نه تن بود. افغان ها دیگر این حس را داشتند که "اجازه دارند اینجا در امنیت زندگی کنند". اما حالا بسیار سراسیمه شده اند چون تصمیم اداره مهاجرت برای آنها چندان روشن و قابل فهم نیست.
در حال حاضر من مرد جوانی را می شناسم که با خاله اش از افغانستان گریخته است. خاله او در افغانستان معلم بود و از سوی گروه افراطی طالبان تهدید شد. فکر می کنم که فقط همین خاله و خواهرزاده توانسته اند نجات پیدا کنند. بقیه اعضای فامیل همه کشته شده اند.
خواهرزاده به خاطر ترس و واهمه شدید از اخراج منع شده اما خاله او برگه اخراج را دریافت کرده است. این خانم هم به لحاظ روانی بیمار است و اداره مهاجرت از آن خبر دارد. اما به هرحال تغییری در تصمیم اداره وجود ندارد. این دو کلا سراسیمه شده اند و نمی دانند در دنیا چه می گذرد. من فکر می کنم که وضعیت آنها می تواند از طریق پروسه حقوقی معلوم شود اما برای افراد مبتلا به "تراما" و هراس این مسئله مشکل مضاعف است.
دویچه وله: رئیس جدید "اداره فدرال مهاجرت و آوارگان" خانم یوتا کورت و توماس دیمیزر وزیر داخله آلمان درباره "محل های امن در داخل کشور" افغانستان سخن می گویند که "نسبتا امن" هستند. شما در این مورد چه فکر می کنید؟
ماریا شکورا: پیشنهاد من این است که کسانی که این حرف را می زنند خودشان یکبار بدون محافظ و واسکت ضدگلوله امتحان کنند. آن وقت نظرشان به سرعت عوض خواهد شد. همان طور که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیز می گوید، در افغانستان برای اغلب مردم منطقه امن داخلی وجود ندارد. فقط عده کمی می توانند به مناطق خود، پیش خانواده هایشان برگردند.
بامیان در کوهستان های مرکزی افغانستان و پنجشیر به عنوان مناطق امن گفته شده اند اما این مناطق ترکیب جمعیتی همگونی دارند. در بامیان به شدت فقیر فقط هزاره هایی می توانند زندگی کنند که آنجا فامیل دارند. در پنجشیر هزاره ها و پشتون ها بیرون از ترکیب جمعیتی آنجاست.
در شهرهای کابل، مزارشریف و هرات هم وضعیت همواره در حال بدتر شدن است و بیجا شدگان داخلی زیادی در نتیجه جنگ ها و تنش ها ساکن این شهرها می شوند. در کابل به ویژه مناطقی وجود دارد که این بیجا شدگان در فقر و بیچاره گی زندگی می کنند.
افغانستان مانند اروپا نیست. آنجا هر کس که خانه و خانواده خود را ترک کند به عنوان یک فرد بیگانه شناخته می شود و به سرعت توسط طالبان و افراد این گروه شناسایی می شوند.
دویچه وله: آیا سیاست دیپورت حکومت آلمان جان افراد را به خطر می اندازد؟
ماریا شکورا: بله یقینا. حکومت اعلام کرده است که در سال 2016 حدود 3000 تن به طور داوطلبانه به افغانستان بازگشتند. در این مورد من واژه "داوطلبانه" را زیر سوال می برم. فشار بسیار زیاد است. پناهجویان می بینند که ممکن است همسر یا اطفال آنها جدا بمانند بنابراین آنها مرگ احتمالی را به زندگی جدا از هم ترجیح می دهند. من حتا سوریایی را می شناسم که به خاطر جدا بودن از خانواده پس به کشور خود بازگشته اند. بر روی کاغذ، این مسئله "بازگشت داوطلبانه" نامیده شده است.
دویچه وله: به نظر شما چه تغییراتی در مسئله دیپورت باید بیاید؟
ماریا شکورا: دیپورت به افغانستان هرگز نباید شود چرا که آنجا جنگ جریان دارد و خطر جانی می رود. در مورد عراق و سومالیا هم این چنین است. جالب است بدانید که حتا ایزدی ها که در عراق قتل عام شده اند نیز به عراق دیپورت می شوند چون آنها گویا می توانند در موصل زندگی کنند.
ماریا شکورا، مددیار پناهجویان در موسسه "دیاکونی" در شهر ووپرتال آلمان است.
مصاحبه گر: اندریا گرونو