حمله بر ملاله؛ پرسش ها و واکنش های جامعه مدنی
۱۳۹۱ مهر ۲۷, پنجشنبهدویچه وله: خانم فلشنبرگ، در آغاز هفته گذشته ملالی یوسفزی چهارده ساله مورد شلیک طالبان قرار گرفت. این موضوع هم درسطح پاکستان و هم درسطح بین المللی بازتاب رسانه یی گسترده ای را به وجود آورد. تا چه حد رسانه های پاکستانی به این موضوع برخورد دقیق داشته اند؟
فلشنبرگ: این حادثه با موضوعات مختلف و زمینه های منازعه گوناگون در جامعه و سیاست مرتبط است. از این جهت برای درک امواج بزرگ خشم عامه در پاکستان، نمی توان آن را صرفاً به تنهایی در نظر گرفت. طبعاً ازیک جهت این حادثه مربوط به حمله طالبان پاکستانی بر یک دختر مکتب است، که از سالها بدینسو برای تعلیم وتربیت دختران می کوشیده است و از این ناحیه شخص شناخته شده ای بوده است. با اینهم این موضوع با موضوعات مختلف دیگر نیز پیوند دارد.
این حادثه با یک مناظره در سطح اجتماعی پاکستان روی حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده امریکا خلط می شود. چنین امری به این سوال برمی گردد که پاکستان در مبارزه علیه افراط گرایی در جامعه چه می کند؟ و در سال 2014 قرار است نیروهای بین المللی از افغانستان خارج گردند. این به چه معنا است؟ ما پس از آن با تهدیدهای طالبان چه خواهیم کرد؟ و از این جهت است که ملاله یک سرمشق می شود تا بازهم ما روی آن مباحثه کنیم. دراینجا تنها مسأله حمله بر این دختر مطرح نیست، بلکه همچنان این مسأاله مطرح است که اصلاً ما روی چه نوع منازعه ای صحبت می کنم؟ آیا این یک جنگ است که تنها نیروهای بین المللی به آن مصروفند و یا اینکه یک مبارزه است که در درون جامعه نیز باید با قوت ادامه داده شود؟
دویچه وله: آیا این منازعات اجتماعی که شما در رسانه های پاکستانی بازتاب آن را می بینید، در مباحثات حزبی سیاسی نیز وجود دارند؟ بسیاری سیاستمداران پاکستانی قبلاً این حادثه را محکوم کرده اند.
فلشنبرگ: قسماً. بسیاری سیاستمداران حمله بر ملاله را البته انتقاد کرده اند، اما فقط شمار اندکی به صورت مشخص از طالبان انتقاد کرده اند. این بیشتر به قدرتمندی طالبان مربوط می گردد که بسیاری از آن ترس دارند که در صورت حمله مستقیم برطالبان، مبادا برایشان خطری به وجود آید. پس از آن طالبان هم رسانه های ملی و هم رسانه های بین المللی را تهدید کردند.
دویچه وله: مباحثات سیاسی روی حملات هواپیماهای بدون سرنشین و خارج شدن نیروهای ایساف از افغانستان از مدتها پیش پاکستان را به خود مصروف داشته بود، اما چرا همین حالا از طریق حادثه ملاله چنین داغ شده است. چرا بلافاصله پس از آن در چنین سطح بلندی مطرح شد؟
فلشنبرگ: ما درپاکستان مکرراً خشونت های فوق العاده ای علیه زنان داشته ایم که این خشونت ها سرشت اجتماعی، سیاسی و یا تروریستی داشته اند. این حوادث به یک میزان بلندی افکار عامه را برانگیخته اند. این به سهولت برای رسانه ها روشن است تا این قضیه را با موضوعات مهم ارتباط دهند. بنابراین حمله بر یک دختر 14 ساله و دو تن از دوستانش در راه مکتب، خود یک امر غیر متعارف و از نگاه اجتماعی حرام است.
حمله کردن بریک طفل که خود را مطابق حقوق مصرح در قانون اساسی مصروف حمایت از تعلیم و تربیت ساخته است، مورد انزجار در رسانه های پاکستانی، چه توسط دانشمندان، چه سیاستمداران، چه خبرنگار و چه دیوان سالاران وزارتخانه ها و یک طیف وسیع شده است.
دویچه وله: این فریاد رسانه ها در جامعه پاکستان چه بازتاب دارد؟ آیا مردم به جاده ها می برآیند؟ آیا مظاهراتی وجود دارد؟
فلشنبرگ: آنچه در مباحثات عامه دیده شده می تواند این است که قسماً از حمله بر ملاله منزجرند؛ که البته یک حمله بر ارزشهای اجتماعی شمرده می شود. این می تواند حق دخترش و یا حق خودش را نیز تلف کند. اما این واکنش متفرق است و چنانکه چند هفته پیش در مظاهرات ویدیوی اسلام ستیز درمورد پیامبر اسلام دیده شد، سازمانیافته نمی باشد. شمار اندک مردم به طور علنی و دستجمعی علیه حمله برملاله یوسفزی اعتراض کردند. آنچه که ما همچنان می بینیم زنان هستند که در این جا در افکار عامه مطرح می شوند؛ زیرا آنها خودشان را برای چیزی وقف می کنند و یا قربانی قدرت می گردند. با این هم این زنان بخش جامعه ای هستند که از آن انتقاد می کنند.
دویچه وله: آیا از این انزجاری که در رسانه ها در ارتباط با حادثه ملاله دیده شد، دیدگاه طالبان و یا دیدگاه کلی در مورد حقوق زنان تغییر می کند؟ یا اینکه تهیجات دوباره مشتعل می گردند؟
فلشنبرگ: سوال بزرگی است و روی آن بسیار مباحثه شده است. آیا این حادثه واقعاً یک نقطه عطف است؟ آیا حادثه ملاله یک شوک برای ملت پاکستان بود که خود را مورد سوال قرار دهد. با این چالشهای بزرگ از جانب طالبان چگونه برخورد می توانیم؟ در سال 2013 در پاکستان یک رئیس جمهور جدید انتخاب می گردد و در این ارتباط استراتژی های مختلفی وجود دارند. آیا ما سرراست و رو در رو از آنها انتقاد می کنیم؟ و یا اینکه می کوشیم به نحوی خود را با آنها متحد سازیم؟ یا اینکه ما باز هم ادامه عملیات نظامی را می خواهیم؟ از این جهت است که حادثه ملاله با جدیت مورد بحث قرار می گیرد. آنچه در اینجا تازگی دارد، همانا مشتعل شدن مباحثه روی تعلیم وتربیت است. این جامعه یک مشکل دارد. این مشکل صرف در آن نیست که شمار زنان و دختران دارای قدرت خواندن و نوشتن در مقیاس جهانی در این جا بسیار اندک است؛ بلکه آنها به تعلیم و تربیت نیاز دارند تا مشکلات مهم اقتصادی و اجتماعی را حل کرده بتواند. تا هنوز پرسش های زیادی وجود دارند که آیا واقعاً تغییری به وجود خواهد آمد.
توماس لاچان / رسول رحیم
ویراستار: عاصف حسینی