چرا برخی کشورهای اروپایی خواستار به رسمیت شناختن فلسطین اند؟
۱۴۰۳ خرداد ۱, سهشنبهماه می ۲۰۲۴، حد اقل در سطح دیپلوماتیک، به عنوان یک ماه فوق العاده موفق در تاریخ فلسطینیها ثبت خواهد شد، زیرا در این ماه مجمع عمومی سازمان ملل در یک رأی گیری، حقوق بیشتری را به فلسطینیها در این سازمان اعطا کرد. به این ترتیب فلسطینیها تنها حق رأی دادن و با آن کسب عضویت کامل را کم دارند.
حالا دیپلوماتهای فلسطینی در صحنه بین المللی به زودی جایگاه بلندتری را کسب خواهند کرد. پنج کشور اروپایی در آستانه به رسمیت شناختن رسمی فلسطین به عنوان یک کشور مستقل قرار دارند. این گام از یک سو در مورد همبستگی با مردم ملکی در نوار غزه بوده و از سوی دیگر به عنوان موضع گیری به طرفداری از یک «راه حل دو دولت» برای منازعه خاورمیانه پنداشته میشود. حکومت دست راستی فعلی اسرائیل همواره این راه حل را به وضاحت رد میکند.
پس از حمله تروریستی حماس به اسرائیل در ۷ اکتوبر سال گذشته، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نابودی این سازمان اسلامگرای فلسطینی حاکم بر نوار غزه را هدف جنگی خود اعلام کرد.
نتانیاهو همچنان میخواهد این منطقه فلسطینیها برای درازمدت تحت کنترول خود داشته باشد. اما اسرائیل، به دلیل اقدامات شدید نظامی اش، که در آن به اساس آمار فلسطینیها تا حال بیشتر از ۳۵ هزار غیرنظامی کشته شده اند، و همچنان به دلیل وضعیت فاجعه بار بشری ناشی از این اقدامات نظامی در نوار غزه، تحت فشار فزاینده بین المللی قرار گرفته است.
مرتبط:نتانیاهو درخواست امریکا برای تشکیل یک کشور فلسطینی را رد کرد
اسپانیا: واسطه صادق در خاورمیانه؟
اولتر از همه اسپانیا و آیرلند حالا میخواهند با به رسمیت شناختن فلسطین این فشار را بیشتر سازند. پیدرو سانچس، نخست وزیر اسپانیا، در چند ماه گذشته گفتگوهای زیادی را در این رابطه با شرکای اروپایی اش انجام داده است. بر اساس گزارشها، او این اقدام را نخست در سطح اتحادیه اروپا پیش برد. اما به دلیل رد شدن آن از سوی آلمان و برخی کشورهای دیگر، سانچس در عوض یک ائتلاف کشورهای متمایل را تشکیل داد. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، که خود اسپانیایی است، برنامههای مشخص اسپانیا، آیرلند و سلوانیا را برای ۲۱ ماه می اعلام کرد.
اسپانیا با بسیاری از کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حوزه مغرب، و همچنان با ترکیه روابط خوبی دارد. اسپانیا این روابط را قسماً از زمان دیکتاتوری فرانسیسکو فرانکو (۱۹۳۹ تا ۱۹۷۵) حفظ کرده است و این کشورها در سالهای پس از جنگ دوم جهانی، اسپانیا در جنوب اروپا را در برابر انزوای اقتصادی و سیاسی بین غرب و بلاک شرق محافظت کردند. اسپانیا، پس از پایان دیکتاتوری فرانکو در سال ۱۹۷۵، روابط اقتصادی با اسرائیل و در سال ۱۹۸۶ روابط دیپلوماتیک با این کشور را برقرار کرد. در سالهای بعدی، اسپانیا موقفی را به عنوان یک میانجی محترم میان دولت یهودی و جهان عرب اختیار کرد. یک کنفرانس خاورمیانه در سال ۱۹۹۱ در مادرید به عنوان آغاز روند صلح اسلو بین فلسطینیها و اسرائیل در سالهای بعدی پنداشته میشود.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
آیرلند: همبستگی با فلسطینیها بر اساس تاریخ خود
آیرلند نیز از اولین روزهای جنگ کنونی غزه به عنوان حامی سرسخت فلسطینیها موضعگیری کرد. زمانی که سیمون هاریس در اواسط ماه اپریل کار خود را به عنوان نخست وزیر جدید این کشور آغاز کرد، پیدرو سانچس، نخست وزیر اسپانیا، اولین مهمان دولتی او در دبلین بود. برداشتن گام مشترک، موضوع اصلی دیدار این دو سیاستمدار بود. حکومت آیرلند افتخار میکند که از سال ۱۹۸۰، یعنی طولانی تر از هر کشور دیگر عضو اتحادیه اروپا، از راه حل دو دولت، با یک کشور کاملاً مستقل فلسطینی، حمایت کرده است.
هم شناختی یا خودبازیابی شدید با فلسطین، در آیرلند جنبه تاریخی دارد و از زمانی آغاز میشود که آرتور بالفور، یک مأمور حکومت بریتانیا، در اواخر قرن نوزدهم به عنوان مسئول آیرلند مقرر شد. آیرلند در آن زمان مستعمره بریتانیا شده بود و از خودگردانی محروم گردیده بود. در سال ۱۹۱۷، که بالفور وزیر خارجه بریتانیا شده بود، اعلامیه موسوم به بالفور را صادر کرد که در آن به نمایندگی از حکومت خود، برای یک سرزمین یهودی در فلسطین، که در آن زمان تحت کنترول امپراتوری عثمانی بود، سخن گفت. وقتی مدت کوتاهی پس از آن این منطقه تحت حمایت بریتانیا قرار گرفت، عمدتاً ژاندارمهای در آنجا به خدمت گماشته شدند که قبلاً به عنوان شبه نظامیان «Black and Tans» به گونه ظالمانه در برابر شورشیان آیرلندی میجنگیدند.
رفتن یهودیان به خاورمیانه عمدتاً مسلمان نشین، در کشور کاتولیکی آیرلند با اسکان پروتستانتهای بریتانیایی در شمال جزیره آیرلند مقایسه میشد. برخی از مردم آیرلند منازعه آیرلند شمالی ناشی از این اسکان پروتستانتها را با منازعه خاورمیانه مرتبط میدانند.
حمایت از سوی سلوانیا، مالتا و ناروی
حکومت چپی اسپانیا و حکومت راست میانه آیرلند گذشته از مسایل سیاسی نیز از یکدیگر حمایت میکنند. این دو کشور، برای آنکه به گام مشترک خود وزنه بیشتری بدهند، برای جذب طرفداران دیگری نیز تلاش کرده اند، چنانچه سلوانیا گفته است که در نظر دارد فلسطین را تا اواسط ماه جون امسال به رسمیت بشناسد. اما به گفته جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سلوانیا حالا تاریخ ۲۱ می را برای این اقدام خود تعیین کرده است. کشور جزیره یی مالتا نیز در این راستا اقدام خواهد کرد. این عضو اتحادیه اروپا در ماه اپریل در شورای امنیت سازمان ملل متحد، به عضویت کامل فلسطین در این سازمان رأی داد، اما این پیشنهاد در نهایت به خاطر وتوی ایالات متحده امریکا، ناکام شد.
در این گرافیک به زبان انگلیسی، موضعگیری کشور های اروپایی در قبال به رسمیت شناختن فلسطین دیده می شود:
ناروی، کشور عضو ناتو که متحد نزدیک اتحادیه اروپاست، به رسمیت شناختن فلسطین را «در جریان بهار امسال» ارزیابی میکند. به گفته اسپن بارت ایدی، وزیر خارجه ناروی، اسلو امیدوار است که این اقدام منجر به ایجاد یک دولت فلسطینی با رابطه سیاسی، به جای یک «دولت حماس» گردد.
مرتبط:آیا «نابودی کامل» حماس ممکن است؟
موضعگیریهای مختلف در اروپا
تا کنون در داخل اتحادیه اروپا، اولتر از همه کشورهای اروپای مرکزی و شرقی یک کشور فلسطین را به رسمیت شناخته اند. این اقدام آنها به گذشته سوسیالیستی شان باز میگردد، که در آن با یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین یک نزدیکی ایدیولوژیک وجود داشت. برخی از این کشورها، به ویژه جمهوری چک و مجارستان، در حال حاضر بیشتر به عنوان حامیان اسرائیل شمرده میشوند، با آنکه با فلسطینیها روابط کامل دیپلوماتیک دارند.
سویدن اولین و تا کنون یگانه کشوری بود که پس از کسب عضویت اتحادیه اروپا، فلسطین را در سال ۲۰۱۴ به رسمیت شناخت. هنوز باید دید که ائتلاف اسپانیایی-آیرلندی تا چه حدی بزرگتر خواهد شد. حکومت در بلجیم در مورد مشخص ساختن یک زمان برای این کار مشکل دارد و پرتگال، پس از تغییر قدرت به نفع یک حکومت محافظه کار، فعلاً از این امر فاصله گرفته است.
کشورهای دیگر عضو اتحادیه اروپا، مانند آلمان، هرچند روابط خود را با تشکیلات خودگردان فلسطینیها حفظ کرده اند، با آنهم میخواهند زمانی فلسطین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت بشناسند، که اسرائیل نیز این کار را بکند.
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
تا زمانی که حماس، که از سوی اسرائیل، ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا، آلمان و برخی کشورهای دیگر به عنوان یک سازمان تروریستی رده بندی شده، یک عامل قدرت سیاسی در مناطق فلسطینی باشد، چنین گامی ناممکن پنداشته میشود.