چرا افغانها قبل از ازدواج آزمایشهای صحی انجام نمیدهند؟
۱۴۰۲ مهر ۱۲, چهارشنبه«پدرم به آینده ما فکر نکرد و بدون پرسیدن از من، مرا به پسر کاکایم داد و اکنون نتیجهاش زندگی پر از غم و دردی است که ما هر روز مجبور به تحمل آن هستیم.»
این گفتههای فریده است که هشت سال پیش مجبور به ازدواج با پسر کاکایش شده و اکنون دو پسرش ناتوانی جسمی و ذهنی دارند.
نخستین فرزندشان، یک سال پس از ازدواج به دنیا آمد. دو سال بعد متوجه شدند که فرزندشان نه راه رفتن را یاد میگیرد و نه زبان میکند.
فریده میگوید که داکتران تشخیص دادند که پسرش فلج است و عقب ماندگی ذهنی دارد؛ علتش را نیز داشتن پیوند خونی میان او و همسرش عنوان کردند.
او میافزاید: «پسرم را به چندین شفاخانه و کلینیک خصوصی و دولتی به خاطر تداوی بردیم، اما داکتران به ما جواب منفی دادند و گفتند که قابل تداوی نیست.»
با آنکه فرزند نخست فریده با ناتوانی جسمی و ذهنی به دنیا آمده بود، با اصرار خانواده همسرش، فرزند دومی و سومی را نیز به دنیا آورد.
فرزند دومی فریده، دختر بود و در یک سالگی از دنیا رفت، اما فرزند سومیاش نیز مانند فرزند اولی با ناتوانی جسمی به دنیا آمد.
فریده میگوید که داکتران در شش ماهگی ناتوانی جسمی فرزند سومش را تشخیص دادند و اکنون این پسرش دو ساله است و قادر به راه رفتن و شنیدن نیست.
مرتبط: چرا طالبان پخش موسیقی را در تالارهای عروسی منع کردند؟
ازدواجهای خانوادگی در افغانستان که فریده یکی از قربانیان آن است، یک امر معمول و از سنتهای دیرینه در میان مردم است. فریده میگوید: «بارها از زبان مردم شنیده بودم که فلانی با پسر کاکایش یا مامایش ازدواج کرده و طفل آنها معیوب است.»
او اضافه میکند: «من همیشه ترس داشتم که این سرنوشت من نباشد، اما بالاخره سرنوشت من همین شد. پدرم و کاکایم توافق کردند که ما (من و پسر کاکایم) ازدواج کنیم. از ما نپرسیدند که نظر شما چیست؟ ما هم تقدیر گفته، آن را پذیرفتیم.»
او میافزاید که مراقبت از دو کودک با ناتوانی جسمی و ذهنی برای او دشوار است و زندگی را برای او و همسرش تلخ کرده است. آنها اغلب به این دلیل دچار اختلاف شده و مشاجرههای فامیلی میان آنان رخ میدهد.
داکتران میگویند که در برخی موارد، فرزندان حاصل از ازدواجهای خانوادگی، با ناتوانی ذهنی، جسمی، سوءشکل، بیماریهای قلبی و دیگر نارسایی صحی به دنیا میآیند.
اسباط حازم، داکتر متخصص جراعی عمومی در شفاخانه وزیر اکبر خان میگوید: «ازدواجهای خانوادگی خطای ژنیتکی را نزد فرزندان آینده به وجود میآورد. علل آن این است که برخی از اختلالهای ارثی را از طریق ژن به فرزندان انتقال میدهد.»
او اضافه میکند: «هر فرد ژنهای غالب و مغلوب خودش را دارد. ممکن است که بیماریهای ارثی در نزد یک فرد مغلوب باشد و با ازدواج با یکی از اقارب نزدیکش، این ژن مغلوب به فرزندان انتقال پیدا میکند و فرزندان ناقص به دنیا میآیند.»
او تاکید میکند که قبل از اقدام به ازدواجهای خانوادگی باید بررسیهای ژنتیکی و تستهای مختلف خون و ژن صورت بگیرد. او این آزمایشها را برای اطمینان از سالم بودن والدین نیز ضروری میداند: «در افغانستان مردم توجهی به تستهای قبل از ازدواج ندارند و حتی در برخی موارد آن را نشانه شرم نیز میپندارند. این دیدگاه شان اشتباه است و سبب بروز مشکلات در آینده میشود.»
مرتبط: از عروسی تا زیارت؛ محدودیتهای طالبان برای زنان افغانستان
موارد بسیاری نیز وجود دارد که پس از ازدواج مشخص شده که یکی از زوجها به مواد مخدر معتاد بوده و یا بیماریهای مثل ایدز داشته که به شریک زندگیاش انتقال داده است.
اختلافات فامیلی
برخی از جامعه شناسان نیز به این باورند که ازدواج خانوادگی در بیشتر موارد اختلافها را میان فامیلهای زوجها افزایش میدهد.
زینت احمدی، جامعه شناس و استاد داشگاه میگوید: «یکی از دلایلی که مردم در افغانستان طرفدار ازدواجهای خانوادگی اند، شناخت بیشتر و قبلی از یکدیگر است، در حالی که پس از ازدواج ممکن است که اختلافات میان زوجها سبب دخالتهای سایر اعضای فامیل شود و اختلافات را در میان آنها نیز افزایش دهد.»
به باور احمدی، در برخی از ازدواجهای خانوادگی که حاصل آن فرزندانی با ناتوانی جسمی و ذهنی است، خشونتها و بیماریهای روانی را در نزد زوجها به وجود میآورد. او میافزاید: «در دین اسلام نیز ازدواج با قوم و قبایل دورتر توصیه شده است؛ زیرا سبب تولد فرزندان سالم و ایجاد روابط نزدیک با سایر جوامع میشود.»
در افغانستان فعلاَ قانونی وجود ندارد که ازدواجهای اجباری میان اقارب را منع کرده و آزمایشهای صحی را برای زوجها الزامی سازد. قبل از حاکمیت مجدد طالبان در این کشور قوانین مدنی ازدواجهای اجباری را منع کرده بود، اما الزامی برای انجام آزمایشها وجود نداشت.