تبصره: فرصتهایی که در نامزدی مجدد مرکل نهفته است
۱۳۹۵ آذر ۱, دوشنبهانگلا مرکل ۱۱ سال است که صدراعظم و ۱۶ سال است که رئیس حزب دموکرات مسیحی آلمان (سی دی یو) است. او در این مدت چیزهای زیادی را تحرک بخشیده است. مثلاَ او به قرضه گیری دولت نقطه پایان گذاشت، میزان بیکاری را به نصف کاهش داد و هزینههای تحقیقات و همچنین مدرنسازی حزب خود را دوچند افزایش داد. در سیاست خارجی در همه این سالها، حتی در زمانی که صدای دیگران آهسته بوده، صدای آلمان در جهان بلندتر شده است. به این ترتیب، صدراعظم آلمان در تلاشها برای حل قضایای مانند بحران مالی، بحران یورو و منازعه شبه جزیره کریمیا نقش رهبری داشته است.
با آنهم این تحرکهای ایجاد شده توسط مرکل برای برخیها بسیار زیاد است. محافظه کاران کهنسال در حزب مرکل، او را سرزنش میکنند که حزب دموکرات مسیحی را به سمت اصول سوسیال دموکرات سوق داده است. نصف آلمانیها به این باور اند که یک میلیون مهاجری که در پی سیاست درهای باز مرکل وارد آلمان شدند، بسیار زیاد اند.
از ناراحتی مردم در این باره و انتقادهای عمومی از نخبگان سیاسی، حزب دست راستی «بدیل برای آلمان» نفع برد و رابطه خود را با گروههای مشابه در سطح جهان قایم کرد. برخی دیگر از مرکل انتقاد میکنند که برای جلوگیری از مخاطرات طولانی مدت سیاست خود کار بسیار کمی انجام داده است.
هرچند که فعلاَ مرکل در خارج از کشور بسیار زیاد و در برخی موارد مبالغه آمیز تحسین میشود و او خودش طبق معمول محتاطانه با این ستایشها برخورد میکند، در داخل اما دیدگاهها نسبت به او متناقض است. در این شرایط، انصراف او از نامزدی دوباره نمیتوانست یک تصمیم خوب باشد.
یک ضرب المثل آلمانی میگوید: «آدم سوپی را که خراب کرده است، باید بخورد.» (یعنی پیامدهای اعمال خود را به عهده بگیرد.) در این قضیه نمیتوان از لذت بردن از اشتباه دیگران، بلکه فرصتی برای فراهم ساختن قناعت و رضایت صحبت کرد. به این ترتیب، مرکل برای چهار سال دیگر این فرصت را دارد که همه آنچه را که روی دست گرفته است ادامه بدهد و یا تعدیل و اصلاح کند. پیش از همه باید روی پیامدهای بحران مهاجرت کار کند. او با عهده دار شدن این چالشها همدردی مردم را نیز به دست میآورد.
مرکل این فرصت را دارد که نشان بدهد بعد از این همه سالها که در عرصه اروپایی و بینالمللی فعالیت کرده، نگرانی آلمانیها را فراموش نکرده است. او میتواند نشان بدهد که پاسخهای خوبی به منازعه میان غنی و فقیر و شهر و روستا وجود دارند. او میتواند تفرقه اجتماعی و قطبی شدن سیاسی را که زمینه تغذیه عوامگرایی دستراستی را فراهم ساخته است، دست کم متوقف کند و در بهترین صورت تضعیف سازد.
بر ضد تمایل به عوامگرایی
صدراعظم کنونی و احتمالاَ آینده آلمان فرصت ایستادگی در برابر تمایل به عوامگرایی را دارد، زیرا او تا اندازهای از قدرت، شهرت و تجربه این کار برخوردار است. چونکه او به عنوان یک سیاستمدار عملگرا این زمینه را دارد که راهحلهای غیرایدیولوژیک را جستجو کند؛ همچنین به این دلیل که او دانسته و قصداَ آماده است علیه این تمایل وارد عمل شود. چنانچه خودش هنگام اعلام نامزدی مجدد خود برای مقام صدارت عظمای آلمان، واضح ساخت که اتحاد و همبستگی در جامعه نسخهای برای مبارزه علیه قطبیسازی است. او میخواهد این مبارزه را به عهده بگیرد و این درست است!
هرگاه مرکل این مسایل را جامه عمل بپوشاند، میتواند از ریزش آرای حزباش به نفع حزب عوامگرای «بدیل برای آلمان» نیز جلوگیری کند. او میتواند به این ترتیب به جامعه غربی نشان بدهد که به جز آنچه که امروزه مطابق به روحیه زمان از سوی عوامگرایان پیشنهاد میشود، راه حل دیگری نیز برای مشکلات وجود دارد.
مرکلِ سرمشق
گذشته از اینها، فرصتهای مرکل در این نیز نهفته است که او از نقش خود به عنوان یک الگو و یک زن در راس حکومت استفاده کند. و به ویژه برای هزاران زنی که حالا در آلمان زندگی میکنند و از فرهنگهایی به این کشور آمده اند که به زنان حقوق چندانی نمیدهند. مرکل میتواند برای این زنان دلگرمی و انگیزهای باشد که خود را از قید برهانند. تحقیقات علمی نشان داده است که وقتی مساله ادغام در یک جامعه جدید مطرح باشد، زنان نقش تعیین کننده دارند. مرکل میتواند بانی آغازی باشد که برای کل جامعه آلمان ثمربخش خواهد بود.
با توجه به موارد ذکره شده، تصمیم مرکل به نامزدی مجدد برای مقام صدارت عظما مملو از فرصتها و شانسها بوده و به این ترتیب یک تصمیم خوب است.
شما هم میتوانید نظر تان را در زیر این تبصره با ما و خوانندگان ما شریک کنید.
کای الکساندر شولتس/ ع. ف.