راستیآزمایی: پاسخ به پنج ادعا در مورد مهاتما گاندی
۱۴۰۱ بهمن ۱۰, دوشنبه۳۰ جنوری امسال، هفتاد و پنجمین سالگرد قتل مهانداس کارامچند گاندی است. گاندی که بیشتر با عنوان «مهاتما» (روح بزرگ) شهرت دارد، یکی از رهبران سیاسی جنبش استقلال هندوستان از حاکمیت استعماری بریتانیا در سال ۱۹۴۷ بود. او تقریبا شش ماه پس از استقلال هندوستان در سن ۷۸ سالگی توسط یک ملیگرای هندو به قتل رسید.
امروز هم از گاندی به خاطر مبارزه عاری از خشونت در برابر حاکمان انگلیسی در سراسر جهان تجلیل میشود. اما همزمان برخی ادعاهایی سوالبرانگیزی درباره او، عقاید و سبک زندگیاش مطرح میکنند.
آیا گاندی با آدولف هیتلر دوست بود؟
ادعا: مهاتما گاندی و آدولف هیلتر با یکدیگر دوست بوده اند. این یک باور رایج است که هر از گاهی دوباره مطرح میشود. افرادی که این ادعا را مطرح میکنند، به نامههایی اشاره میکنند که گاندی به هیتلر نوشته و با عنوان «Dear Friend» یعنی «دوست عزیز» آغاز میشود و با «Your sincere friend» (دوست واقعی شما) به پایان میرسند.
راستیآزمایی دویچه وله: این ادعا اشتباه است.
این که گاندی به هیتلر نامه نوشته، حقیقت دارد، یک نامه به تاریخ ۲۳ جولای ۱۹۳۹ و یک نامه به تاریخ ۲۴ دسمبر ۱۹۴۰. اسناد متعدد صحت این نامهها را اثبات میکند. در نوشتههای گاندی نیز وجود این نامهها تایید شده است (جلد ۷۶، صفحه ۱۵۶ و جلد ۷۹ صفحه ۴۵۳).
اما در این دو نامهای که خطاب به هیتلر نوشته شده اند، هیچ نشانهای از دوستی میان این دو تن وجود ندارد. بلکه گاندی در نامه نخست با تاکید از هیتلر میخواهد که جنگ به راه نیاندازد و در نامه دوم که پس از آغاز جنگ جهانی دوم نوشته شده بود، از او میخواهد که برای رسیدن به صلح تلاش کند.
این نامهها هیچگاه به دست این دیکتاتور آلمانی نرسیدند. براساس منابع متفق القول، بریتانیاییها از رسیدن این نامهها به هتلر جلوگیری کردند. از جمله این منابع میتوان از وینی لعل، تاریخدان هندی و کلی ری کرمر، دانشمند امریکایی علوم سیاسی نام برد.
لعل که تحقیقات زیادی راجع به گاندی انجام داده است، در مورد اصطلاح «دوست عزیز» در گفتگو با دویچه وله میگوید: گاندی به این عقیده بوده که گرچه انسانها قادر به انجام دادن کارهای بسیار وحشتناکی هستند، اما در ذات خود هیولا نیستند، حتی هیتلر هم. او که پروفیسور دانشگاه کالیفرنیا است، در ادامه میگوید: «پس دلیلی وجود دارد که گاندی هیتلر را اینگونه خطاب قرار میدهد.» کرمر نیز در مقاله تخصصیاش استفاده از لغات دوستانه در آغاز و پایان نامه را به این طرح فکر که ویژه گاندی است، نسبت میدهد.
به گفته کرمر، رویارویی محترمانه و دوستانه با مخالفان با این تصور که شاید بتوان آنها را اینگونه بهتر متقاعد کرد، بخشی از رویکرد گاندی بوده است که به «ساتیاگراها»، مقاومت عاری از خشونت، اعتقاد داشته است.
آیا گاندی نژادپرست بود؟
ادعا: در پستهای بسیاری که در شبکههای اجتماعی نشر میشوند، پیشداوریهای نژادپرستانه در برابر سیاهپوستان به گاندی نسبت داده میشود. به خاطر چنین اتهاماتی بود که در سال ۲۰۱۸ مجسمه گاندی در محوطه دانشگاه غنا برداشته شد.
در سال ۲۰۲۰ در راستای اعتراضات در حمایت از حقوق سیاهپوستان زیر عنوان «Black Lives Matter» هزاران تن در لندن یک عریضه را برای برداشتن مجسمه گاندی از این شهر امضا کردند.
راستیآزمایی دویچه وله: این ادعا گمراهکننده است
گاندی طی سالهای ۱۸۹۳ تا ۱۹۱۴ در افریقای جنوبی زندگی میکرد. او که در آن زمان یک وکیل جوان بود، در آن جا به یک فرد فعال در برابر بیعدالتی و تبعیض تبدیل شد. اما این مبارزه او در آغاز تنها در مورد جایگاه دیاسپورای هندی در افریقای جنوبی در برابر مردم سفید پوست بود. گاندی برای سیاهپوستان کاری انجام نداد، بلکه همانگونه که در نوشتههایش میتوان دید، نسبت به آنها نگاهی از بالا به پایین داشت.
به طور مثال گاندی در صفحه ۴۱۰ جلد نخست کتابهای خود مینویسد: «زندگی ما یک مبارزه دائمی بر علیه تحقیری است که اروپاییها میخواهند به ما تحمیل کنند و ما را تا سطح کافر غیرمتمدن [توضیح نویسنده: کافر در آن زمان در افریقای جنوبی اشارهای به سیاهپوستها بود] پایین بیاورند. کافری که تنها مشغولیتش شکار است و تنها هدفش این است که صاحب تعداد معینی گاو شود تا اینگونه یک زن برای خود بخرد و بعد زندگیاش را در تنبلی و برهنگی بگذراند.»
«کافر» عنوانی بود که در آن زمان در افریقای جنوبی برای سیاهپوستان استفاده میشد و مفهود نژادپرستانه آن در سالهای پایانی قدرت استعماری بریتانیا و در زمان اپارتاید تقویت شد.
وینی لعل، تاریخدان هندی در این باره میگوید: «اگر کسی بپرسد که آیا گاندی یک نژادپرست بود، باید پاسخ داد، بله، اما در طول یک دوره زمانی مشخص در دوران اقامتش در افریقای جنوبی.»
کارشناسان دیگر نیز نظرات مشابهی داشته اند. اشوین دیزای و غلام وحید در کتاب شان با عنوان «گاندی در افریقای جنوبی» با او برخوردی بسیار انتقادی دارند.
گوها راماچندرا، نویسنده زندگینامه گاندی و خبرنگار مشهور در مقالهای برای روزنامه «تلگراف اندیا» نوشته است که گاندی در دهه ۲۰ زندگیاش بدون شک یک نژادپرست بوده است. اما در اواسط دهه ۳۰ زندگیاش در حالی که هنوز در افریقای جنوبی به سر میبرد، در نوشته هایش سیاهپوستان را دیگر کم ارزشتر از هندیها جلوه نمیداد، بلکه از برابری حقوق آنها حمایت میکرد.
لعل نیز با این ارزیابی موافق است که گاندی بعدها از پیشداوریهایش در برابر سیاهپوستها دست کشیده بود. این که او در سال ۱۹۳۶ چهار افریقایی امریکایی را در اشرام (عبادتگاه) خود پذیرفته بود، نشاندهنده تغییر دیدگاه او است. به گفته لعل، گاندی گفته بود که فکر میکند مرحله بعدی مبارزه براساس «ساتیاگراها» یا مبارزه عاری از خشونت توسط افریقایی-امریکاییها به پیش برده شود.
افزون بر این به گفته این تاریخدان، چند نکته وجود دارد که در ارزیابی گفتههای مملو از پیشداوری گاندی در گذشته، باید در نظر گرفته شود. لعل میگوید: «نگرانی او (گاندی) این بوده که جامعه دیاسپورای هندی که در آن زمان در سلسله مراتب اجتماعی جایگاهی بین سفیدپوستان و سیاهپوستان قرار داشتند، حقوق شان را از دست بدهند و تا جایگاه سیاهپوستان تنزل پیدا کنند». لعل ادامه میدهد که افزون بر این هیچکس هیچگاه از گاندی نخواست که به طرفداری از مردم سیاهپوست در افریقای جنوبی مبارزه کند. اگر هم او این کار را میکرد، شاید بسیاری رفتار او را متکبرانه ارزیابی میکردند.
گاندی بعدها اعلام کرد که خواهان صلح و برابری برای همه انسانها است. به طور مثال در یک نقل قول که به او نسبت داده میشود، آمده است: «من به عدم برابری بین انسانها باور ندارم. (...) ایده برتری یک شخص بر یک شخص دیگر گناهی است در برابر خداوند و انسانها.»
بیشتر کارشناسان به این نتیجه میرسند که گاندی در مورد گرایشهای آغازین نژادپرستانهاش در برابر سیاهپوستان در طول زمان تجدیدنظر کرده بود. بعدها نلسون ماندلا و مارتین لوتر کینگ، رهبران سیاهپوست در مبارزه بر علیه نژادپرستی از گاندی الهام گرفتند.
آیا مهاتما گاندی و دالای لاما با یکدیگر دیدار کردند؟
ادعا: در رسانههای اجتماعی عکسی وجود دارد که گاندی را با دالای لاما، یک کودک در لباس تبتی نشان میدهد. گفته میشود که هر دو در لندن، پایتخت بریتانیا با یکدیگر روبرو شده بودند.
راستیآزمایی دویچه وله: این ادعا اشتباه است.
در این عکس گاندی و دالای لاما، رهبر دینی تبتیها دیده میشود. اما این تصویر مونتاژ شده است، زیرا این دو هیچگاه یکدیگر را ندیده اند. عکس اصلی گاندی در آژانس «Getty Images» وجود دارد، در سرک «Downing Street 10 » در لندن و ظاهرا به تاریخ ۳ نومبر سال ۱۹۳۱ گرفته شده است. این عکس چندین سال قبل از تولد دالای لاما گرفته شده است که براساس وب سایت رسمیاش در سال ۱۹۳۵ متولد شده است.
در این وب سایت تصویر اصلی دالای لاما در سنین کودکی نیز قابل مشاهده است.
با تحلیل عکس با کمک یک نرم افزار ویژه به نام Forensically میتوان به این نتیجه رسید که این عکس دستکاری شده است. وقتی که به عکس محتوایی از یک جای دیگر اضافه شود، معمولاً ردپایی از آن بر جا میماند. از طریق تحلیل «Error Level» (تجزیه و تحلیل سطح خطا) مشخص میشود که تصویر دالای لاما روشنتر از باقی عکس است.
افزون بر این دالای لاما در مصاحبه با «هندوستان تایمز» که یکی از بزرگترین روزنامههای انگلیسی زبان هندوستان است، تایید کرده که با گاندی «فقط در رویاهایش روبرو شده است.»
آیا گاندی در سنین پیری با زنان برهنه در یک تخت خوابیده است؟
ادعا: برخی مانند این کاربر توییتر ادعا میکنند که گاندی به عنوان پیرمرد همراه با زنان جوان زیر یک لحاف میخوابیده است، در حالی که هم او و هم زنان برهنه بوده اند.
راستیآزمایی دویچه وله: این ادعا درست است.
گاندی طی دهههای طولانی براساس اصل «براهماچاریا» یا خویشتنداری جنسی زندگی میکرد و خودش هم گفته بود که از سال ۱۹۰۱ به بعد دیگر با همسرش کاستوربا نیز رابطه جنسی نداشته بود.
چندین منبع مختلف و خود گاندی هم گفته اند که او پس از مرگ همسرش، کاستوربا در سال ۱۹۴۴ با زنان جوان زیادی برهنه در یک تخت خوابیده و همچنین با آنها حمام کرده است. در صفحه ۱۳۷ از جلد ۹۴ مجموعه نوشتههایش آمده است: «شاید من هزاران و چندین هزاران تن را لمس کرده باشم. اما این کار را هیچگاه به نیت لذت جنسی انجام نداده ام.»
گاندی این اقدام را انجام میداده تا میزان مقاومتاش در خویشتنداری جنسی و اراده اش را محک بزند.
این آزمایشها در کتابهای خاطرات مانو، یکی از زنان دخیل و از اقوام نزدیک گاندی ذکر شده است. پس در این که گاندی برهنه بوده و با زنان برهنه بر روی یک تخت میخوابیده است، جای شکی نیست. براساس اطلاعات موجود، در این همخوابیها هیچگونه عمل جنسی صورت نمیگرفته است.
اما در مورد ارزیابی چنین عملکردی نظرات مختلفی وجود دارد. کوسوم وادگاما، تاریخدان در مصاحبهای با روزنامه «تایمز آف اندیا» انتقاد میکند که گاندی از موضع قدرتش سوء استفاده کرده و از زنان مانند خرگوشهای آزمایشگاهی استفاده کرده است.
اما از نظر وینی لعل باید در نظر گرفته شود که سه زن دخیل در این مسائل، یعنی مانو و ابها (زنانی که از خویشان نزدیک او بودند) و همچنین سوشیلا نایار، داکتر گاندی، همه جزو محرمترین افراد به او بوده اند و طرز تفکرش برای آنها بیگانه نبوده است.