زنان و مردان حقوق برابر دارند
۱۳۹۳ خرداد ۳, شنبهبرابری حقوقی زنان و مردان در اجتماع، که اکنون در اکثر کشورهای جهان دست کم یکی از مواد قانون اساسی کشورها را می سازد، یکی از دستاورد های مهم بشریت محسوب می شود. دستاوردی که در شماری از کشورهای جهان فقط جملات کتاب قانون اساسی را می سازد و در کشورهایی هم به همت زنان این قانون به یک امر کاملآعملی مبدل شده است.
در آلمان هم عمر این ماده قانون زیاد طولانی نیست و به 65 سال پیش از امروز بر می گردد. قانونی که نتیجه تلاش جدی و پیگیرانه خانم الیزابت زیلبرت عضو حزب سوسیال دیموکرات آلمان و عضو شورای پارلمانی در شهر بن این کشور می باشد.
شش ماه جدال برای یک بند قانون
الیزابت زیلبرت در سال 1949 میلادی، حین آنکه آلمان فدرال تشکیل گردید، 52 سال داشت. خانم زیلبرت برای درج این ماده در قانون اساسی آلمان، شش ماه تمام زحمت کشید و سعی کرد. چندین بار متواتر طرح و پیشنهاد او با اکثریت آرا رد گردید؛ اما سرانجام پس از شش ماه تلاش او در ماده سوم، بند دوم قانون اساسی آلمان درج گردید که «زنان و مردان دارای حقوق برابر اند».
در سخنرانی که خانم زیلبرت به روز 24 ماه می از ورای رادیو داشت، خطاب به مردم گفت: "این یک روز تاریخی بود، یک چرخش در زندگی زنان آلمان حوزه غربی. من حقوقدان هستم، و من زن و مادرهستم، من با احساس یک سوسیالیست سخن می گویم که بعد از یک دهه مبارزه برابر برابری اکنون به هدفش رسیده است".
طلاق و آغاز زندگی نو با دست خالی
زنان آلمان که در آنزمان تجربه جنگ جهانی دوم را به شدت و با تلخترین وجه ممکن حس کرده بودند، هنوز از حقوق ابتدایی در اجتماع برخوردار نبودند و در آنزمان حتی برای اشتغال باید امضای رسمی و مجوز همسرش را به کار فرمای خویش ارائه می کردند.
این زنان در صورت طلاق و جدایی از همسر، هیچگونه حقی بر دارایی خانوادگی نداشتند، تجربه هاییکه خانم زییلبرت نیز در سالهای کاری اش به عنوان وکیل مدافع خانواده و زنان تجربه کرده بود.
او در همین سخنرانی از تجربه هایش در این زمینه چنین می گوید: "من از تجربه های سالهای زیاد کارم شماری زیادی زنانی را بیاد می آورم که در دفترم و در مقابلم نشسته بودند، زنان تجارت پیشه، زنان روستایی و زنان دیگریکه زندگی مشترک شان، بنابر هر دلیلی که بوده است، از هم پاشیده، یا اینکه شوهرش زن جوانی گرفته و یا هم در ادامه زندگی مشترک فاصله های شان از هم دور شده و یا هم در سالهای جنگ از هم دور زندگی کرده اند؛ زنانیکه سالهای زیاد زحمت کشیده اند و در سالهای جنگ به تنهایی چرخ خانواده های خویش را به گردش نگه داشته اند، این زنان در صورت طلاق به چه شدتی تجربه های وحشتناکی داشته اند، و اینکه با دستان خالی باقی مانده اند".
اتحادیه ی زنان و ماده سوم قانون اساسی
با تجربه های زمان نازی ها و جنگ جهانی دوم و با توجه به پیشینه ی تاریخی زنان آلمان، درست پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 همچنان اولین اتحادیه زنان در آلمان غربی آنزمان تآسیس گردید، زنانیکه در سمت و سو دهی مسیر تاریخ زنان نقش برازنده یی داشتند.
خانم زیلبرت نیز به همیاری همین اتحادیه زنان و با توجه به وضعیت اجتماعی زنان آلمان در آنزمان موفق گردید تا این ماده را در قانون اساسی آلمان درج کند.
در همان زمان همچنان این سوال را مطرح نمودند که آیا ازدواج شرط است و یا هر انسانی حق دارد، زندگی مشترکش را بر مبنای عشق بسازد.
خانم زیلبرت در همان سخنرانی رادیویی اش خطاب به زنان در این مورد گفت: "آیا اصلآ زنان می دانند که چقدر بدون حق هستند؟ مبارزه من برای نوع زندگی امروزی و مخصوصآ برای تصویب این قانون خیلی آگاهانه برای اصلاحات حقوق خانواده بود. و این اصلاحات را با قانون اساسی جدید بیشتر مطرح کردیم. ما از بخش حزب سوسیال دیموکرات درخواست کردیم که طفلیکه در پی ازدواج رسمی به دنیا نیامده است، نیز باید در برابر قانون مساوی با طفل یک خانواده متآهل دیده شود. همچنان در رابطه به میلیونها زنی که نمی خواهند در قید ازدواج درآیند، باید آنها مجبور به ازدواج نگردند، این زنان باید مجبور به منصرف شدن از خوشبختی، از خوشبختی های زندگی و خوشبختی مادر شدن نگردند. "
خانم الیزابت زیلبرت در 22 ماه سپتامبر سال 1896 در شهر کسل آلمان در یک خانواده مسیحی به دنیا آمد و درنهم ماه جون سال 1986 در همین شهر چشم از جهان بست.
و اما اکنون 65 سال پس از تصویب این ماده قانون اساسی آلمان هنوز هم مبارزات زنان ادامه دارد و فعالان زن تلاش دارند تا در مقامهای بالای کاری دست کم 30 درصد کرسی ها توسط زنان اداره شوند، هدفی که هنوز در آلمان برای آن مبارزه می کنند.