مصیبتی که زنان پناهجو در کمپ موریا میکشند
۱۳۹۷ آبان ۱, سهشنبهامل، زن جوانی که حدود بیست و چند سال سن دارد به همراه خانواده اش از یمن فرار کرده است. جنگ در این کشور و فرصت های محدود برای زنان او و خانواده اش را به فرار واداشت.
او پس از یک سفر خطرناک در امتداد بحیره اژه به جزیره لیسبوس رسید. این جا امل فکر کرد که بالاخره آزادی را که به دنبالش بوده، پیدا می کند. اما او به کمپ موریا انتقال داده شد که بزرگترین محل نگهداری آوارگان در یونان است و به یک زندان در فضای آزاد می ماند.
موریا بارها به خاطر وضعیت ناگوار زندگی در مرکز توجه بین المللی قرار گرفته است. بیش از ۷ هزار تن در مکانی زندگی می کنند که برای ۳۱۰۰ تن ساخته شده است. دیوارهای بلند و حصار سیم خاردار بخش اصلی کمپ را از تعداد بی شمار خیمه ها که در کنار آن ساخته شده، جدا می کند. شرایط زندگی با استندردهای بین المللی همخوانی ندارد و برای هزاران باشنده آن مناسب نیست.
مردم برای دریافت غذا باید ساعت ها در صف بیاستند. تمام تشناب ها و حمام ها در این کمپ غیربهداشتی هستند. آب فاضلاب دائما از کمپ به سرک مقابل آن جاری است. به نظر می آید که خشونت در این جا به موضوعی عادی تبدیل شده است و مردم کارهای روزمره را نمی توانند به سادگی انجام دهند.
زندگی در موریا برای زنان به مراتب بدتر از برای مردان است.
«در مسیر راه جان می دادم بهتر بود»
امل تعریف می کند که چطور روزی شاهد لت و کوب شدن یک زن توسط یک مرد در کمپ موریا بوده است. او این زن را تا حد خونریزی لت و کوب کرده است. امل می گوید، این حمله در برابر پولیس یونان انجام شده که آن را نادیده گرفته و بعد زن را متهم کرده «که با چنین مردانی گشت و گذار می کند». این دختر جوان یمنی «وضعیت در کمپ موریا را برای زنان غیرعادلانه» می داند.
حرف های او راجع به زندگی دراین کمپ تکان دهنده است. حتی کارهای ساده مانند رفتن به تشناب می تواند خطرناک باشد. امل می گوید، با وجود این که مردان اجازه ندارند در نزدیکی تشناب های زنانه باشند، اما برخی مردان همیشه آن جا هستند. یک مرد مسن تر چندی پیش به یکی از دوستان این خانم در یکی از تشناب های زنانه حمله کرده است. اما دوست او پیش از این که اتفاق بدی بیافتد، موفق به فرار شده است.
امل می گوید: «برخی اوقات من فکر می کنم که بهتر بود در بحر می مردم تا این که در جایی مثل این جا باشم». او ادامه داد: «به عنوان یک فمینیست من یادگرفتم که نباید از هیچ چیز بترسم. اما من از این هراس دارم که هیچگاه از این کمپ بیرون نیایم».
به خاطر این ترس است که امل ترجیح می دهد ناشناس باقی بماند. او شنیده که انتقادات پناهجویان از شرایط زندگی در این کمپ بر دوسیه های پناهندگی شان تاثیر می گذارد. هرکس که این جا با دویچه وله مصاحبه کرده، مانند امل از این مساله هراس دارد.
امل می گوید: «همزمان فمینیست و آواره بودن بسیار دشوار است. ما در طول مصاحبه راجع به درخواست پناهندگی مان خیلی چیزها را در دل داریم که بگوییم، اما باید آرام باشیم، زیرا می خواهیم این جا را ترک کنیم».
امل می خواهد از نوال السداوی، فمینیست مصری الگو بگیرد که با قوانین پدرسالاری در کشورش مبارزه کرد و به خاطر تحصیلاتی که داشت توانست به اهدافش برسد.
«در افغانستان برای حقوق زنان، در اینجا برای خودم مبارزه میکنم»
سمیه که از افغانستان به این جا آمده است، نمی تواند حرف مثبتی راجع به کمپ موریا پیدا کند. او می گوید، زندگی در موریا به شدت دشوار است، نه فقط به خاطر شرایط غیربهداشتی و صف های طولانی غذا بلکه به خاطر خشونت دائمی در این کمپ.
وقتی که سمیه راجع به تجربیاتش به حیث یک زن افغان صحبت می کند، صدایش می لرزد، حتی هنگامی که به شدت خشمگین است. او زمانی که در دانشگاه تحصیل می کرد، به عقد مردی درآورده شد. پس از ازدواج شوهرش سمیه را مجبور به ترک تحصیل کرد.
او می گوید: «افغانستان کشوری است که قدرت در دست مردان است. ما نمی توانیم آن جا برای احقاق حقوق زنان تلاش کنیم. من خواهان برابری هستم. اما چطور می توانم با همه این مردان روبرو شوم. من زیاد برای زنان جنگیدم، اما (حالا) برای زندگی خودم می جنگم».
سمیه در وطن اش در زمینه حقوق زنان فعالیت می کرد. در یک جامعه پدرسالار این کار آسان یا بی خطر نیست. او اعتقاد راسخ به این دارد که به زنان در هیچ کجا فرصت های زیادی داده نشده است. حقوق زنان آواره حتی از این هم کمتر است. اما به نظر سمیه، راه حل مشکلات زنان بی جاشده در اروپا زیاد پیچیده نیست.
او می گوید: «اروپا باید برای زنان آواره امکانات کسب اطلاعات را فراهم کند. آن ها باید به زنان راجع به حقوق شان آموزش دهند. این کار به آن ها اعتماد به نفس خواهد داد. اما پیش از هرچیز آن ها (سران اروپا) باید کاری کنند که زنان بی جا شده بتوانند این جا در امنیت زندگی کنند».
«با مردم مانند انسان رفتار کنید»
شرایط این کمپ حتی کومی نایدو را که در اوائل ماه روان از این جا دیدار کرده بود، تکان داد. این در حالی است که او به عنوان یک فعال جهانی و رئیس سازمان عفو بین الملل باید به دیدن چنین تصاویری عادت داشته باشد. نایدو به دویچه وله گفت که از استقامت زنان در چنین وضعیت وحشتناکی حیران مانده و بر لزوم توجه ویژه به وضعیت زنان آواره تاکید کرد.
او به دویچه وله گفت: «زنان بیشترآسیب پذیر هستند. ... از سوی دیگر انعطاف پذیری و مقاومت آن ها که می توانند پابرجا بمانند، لبخند به لب داشته باشند و به دنبال راه حل برای مشکلات متعدد باشند، ... حیرت آور است».
امل یکی از این زنان است. او می گوید: «زندگی من در ته یک دریاچه در ایران از دستم رفت. آن جا من همه اسنادم را از دست دادم».
اما امل به این آسانی تسلیم نمی شود. او قصد دارد پس از دریافت پناهندگی در یونان، به کمپ موریا بازگردد و به زنان آواره برای مبارزه با بی عدالتی کمک کند. این همان کاری است که زنان فمینیست دیگر که الگوی امل هستند در گذشته انجام داده اند.
یادداشت: برای از این نقل قول ها برای وضاحت اصلاح شده اند تا هدف راوی بهتر مشخص شود. اسامی پناهجویان و جزییاتی که شاید باعث شناسایی آن ها یا خانواده های شان شود، تغییر داده شده یا حذف شده است.
ماریانا کاراکولاکی/ م. ا.