زندگی مشترک توام با خوشبختی باعث طول عمر می شود؟

انسان بی حوصله ای که فقط روی دوشک دراز می کشد و در نهایت فقط برای انجام کار ضروری مثل کشیدن سگرت، گاهی از جا بر می خیزد. چون خودش غمگین است، دیگر همه چیز اطرافش نیز برایش بیهوده اند؛ وظیفه اش، دوستانش و درکل تمام زندگی.

و یا برعکس: دوست دارد بیشتر بیرون باشد و با دوستانش دید و بازدید کند. همیشه از رویداد ها لذت ببرد. او زندگی را دوست دارد زیرا زندگی زیباست.

به هرصورت زندگی را خوشبختی و نارضایتی همسر رنگ می بخشد. براساس مطالعات دانشگاه تیلبورگ هالند حتی خوشبختی و شاد بودن همسر در طول عمر نیز اثرگذار می باشد.

 درک تفاوت مرز در مسایل مرتبط به خود و جانب مقابل 

فراز و نشیب های احساسی را همه تجربه می کنند. اما مهم اینست که به عنوان شریک زندگی در مواجهه با مشکلات زندگی ناامید نشویم.

به گفته هنس گئورگ لاوَر روانشناس و روان درمان خانواده ها یکی از اقدامات مهم در زندگی مشترک اینست که باید میان "تو و من" تفاوت واضحی قایل شویم.

به گفته او هرچند این امر خیلی عادی به نظر می خورد، اما به ویژه در مناسبات عاشقانه، اکثراً آدمها دوست دارند تا در وجود شریک زندگی خود منحل شوند.

لاور تأکید دارد که برای درک اتمسفر یا فضای زندگی همدیگر و اینکه محدوده این فضا از کجا آغاز و به کجا ختم می شود باید خیلی آگاهانه عمل کرد.

طور مثال، اگر کسی خود را متقاعد بسازد که افسردگی همسرش ربطی به او ندارد، می تواند خود را از وجه عاطفی کاملاً محافظت کند.

لاوَر در ادامه افزود: درصورت گرفتگی و افسردگی همسر یکی از اقدامات مهم اینست که "به نگرانی ها و دلواپسی های همسر گوش داده شود، اما هیچگونه قضاوتی نکنید؛ زیرا هرگونه جر و بحثی در مورد خوبی و بدی افکار و نگرانی های همسر احتمالاً سبب خلق فضای مکدر خواهد شد." بنابراین به گفته این روانشناس باید مرز میان "من و تو" را کاملاً حفظ کرد و نگذاشت که این مرز مکدر شود.

سکوت ارزش طلا را دارد

باوصف آنکه شاید شما فکر کنید که برای رهایی همسر تان از منجلاب افکار ناخوش راه و روشی را می دانید، اما با آنهم لاور هشدار می دهد که "نشان دادن راه و روش و پیشنهادات احتمالاً ناخوشی و افسردگی همسرتان را تشدید خواهد کرد." همسر شما نیز نه خود را آن چنان که شما آن را پذیرفته اید، حس می کند و نه هم تفاهم شما را درک می کند.

نشانه های کمک؟

زندگی مشترک با یک نارضایتی بیمارگونه و ساری نمی تواند زندگی مشترک آرامی باشد. بنابراین، دور از مفاد نیست که یکبار از خود بپرسید که چرا چنین یک شخصی را به عنوان شریک زندگی تان برگزیده اید. شخصی که همیشه خود را قربانی دانسته و ناراض است. شخصی که شما همیشه باید به او کمک کنید. به گفته هنس گئورگ لاوَر چنین وضعیتی به طور مداوم ناخوش بوده و هردو شریک زندگی در آن نقش دارند.

به گفته لاوَر در چنین وضعیتی امداد جستن از روان درمان یکی از راه های حل می باشد. علاوه براین مایه گذاشتن برای خوشبخت بودن خود خیلی با ارزش است، زیرا این اقدام شبیه سپر محافظتی ای در برابر نق زدن و نارضایتی همسر بوده و تأثیرات مثبتی بر اطرافیان نیز دارد. زیرا روحیه خوش و آرام همسر حتی احتمالاً بر شریک دیگر زندگی که همیشه خسته و افسرده دراز می کشد نیز تأثیر مثبت خواهد داشت.