"شب های شیشه ای"؛ آغاز خشونت سازمان یافته علیه یهودیان در آلمان
۱۳۹۲ آبان ۱۸, شنبهتمیستوکل ده گراسا ارانیا، کارمند سفارت برازیل به وزیر خارجۀ کشورش کشور نوشته بود: "در جاده ها جوان های دیده می شدند که اشیای عبادتگاه های یهودیان را چپاول کرده و به دیگران نشان می دادند. آنها قطعاتی از این اشیاء و اوراق انجیل عبری را تقسیم می کردند و اراذل و اوباش برای به دست آوردن آن در جدل بودند تا آن را به عنوان نشانۀ پیروزی به یادگار بگیرند. در این حال پولیس صحنه را باآرامش تمام تماشا می کرد".
شب نهم به دهم نوامبر سال 1938 را "شب های کریستالی" یا"شب های شیشه ای" می گویند؛ زیرا در این شب به سرکردگی نازی های آلمان، در پهلوی به آتش کشیدن ها و دیگر خشونت ها علیه یهودیان، شیشه های صدها کنیسه، مغازه و خانۀ یهودیان در آلمان و اتریش شکسته شدند. یهودیان به خاطر دینشان در جاده ها تحقیر می شدند، لت و کوب می گردیدند و شماری هم به قتل رسیدند. این شب آغاز خشونت ها علیه یهودیان بود. در همان روز دهم نوامبر 30 هزار مرد یهودی به اردوگاه های کار اجباری داخاو، زاکسن هاوزن و بوخن والد برده شدند. میشائیل بلومنتال، پسر یکی از این یهودیان است که خاطرۀ تلخ کودکی خود را هرگز فراموش نمی کند. او می گوید: "هنوز هم صدای مادرم در گوشهایم طنین انداز است. زمانی که دو پولیس صبح زود پدرم را، به گمانم نخست به یکی از مأموریت های پولیس با خود می بردند، مادرم فریاد می زد: چی گپ است؟ با او چه می کنید؟ او چه کاری کرده است؟ او را به کجا می برید؟ حتی به عنوان یک کودک دوازده ساله ترس بزرگسالان، یعنی ترس مادرم را طبعاً می توانستم احساس کنم".
بلومنتال اکنون، 75 سال پس از آن روز، به عنوان مدیر موزیم یهودیان دوباره در برلین است.
از زمان به قدرت رسیدن ناسیونال سوسیالیست ها (نازی ها) در سال 1933، لت و کوب و ارعاب جزء برنامه های حزن انگیز روزمره در آلمان بود. بسیاری از یهودیان یکباره شغل خود را از دست دادند و اجازه نداشتند دیگر در محلات عامه آزادانه وارد شوند. دارایی آنها به صورت اعظم غصب گردید. اما روزی حادثه ای رخ داد که نازی ها در واکنش به آن به نابودی عمومی یهودیان تصمیم گرفتند.
به تأریخ 7 نوامبر سال 1933 یک جوان 17 سالۀ یهودی به نام هرشل گرینزین، سکرتر سوم سفارت آلمان در پاریس را به قتل رساند. دو روز پس از این رویداد هیتلر حمله بر یهودی ها و تأسیسات آنها را دستور داد. رافائل گروس، مؤرخ سویسی می گوید: "مهم است که نوامبر 1938 به عنوان یک مقطع تأریخی دیده شود که در آن وقت در برابر چشمان همگان، در برابر مطبوعات جهانی، در پیش روی دیپلومات های خارجی و انظار عامه، چه اعمالی صورت گرفت".
همه دیپلومات های خارجی مقیم آلمان از آن وقایع به کشورهای خود گزارش می دادند. جنرال قنسول پولند در شهر لایپزیک در مورد یک خانوادۀ پولندی به نام شپرلینگ نوشته بود: "همسر شپرلینگ را برهنه به روی جاده کشانده بودند و با لت و کوب تلاش میکردند به وی تجاوز کنند". سفیر لاتویا نوشته بود: "جادۀ کورفیورستندام در برلین مانند یک کشتارگاه معلوم می شد".
این دیپلومات ها با وجود آن پیشنهاد مشخصی برای یک واکنش در برابر این روش نازی ها به کشورهای خود ارایه نکردند. به قول هیرمن سایمون، رئیس مرکز فرهنگی یهودیان در برلین به ویژه قدرت های بزرگ مخالف رویارویی با نازی ها بودند و نمی خواستند یک رقم بزرگ پناهجویان از آلمان را بپذیرند. اما ایالات متحدۀ امریکا اولین کشوری بود که دیپلومات های خود از آلمان را بیرون کرد و بریتانیا اولین کشوری بود که پناهجویان از آلمان را پذیرفت.
تا آن زمان کسی تصور نمی کرد که نازی ها درنظر دارند همه یهودی های جهان را نابود کنند. امروزه یهودی ها "شب های کریستالی" یا"شب های شیشه ای" را گرامی داشته و از آن همه ساله یادبود به عمل می آورند.