مسلمانان در مبارزه با افراطیت به اقدامات بیشتری نیاز دارند
۱۳۹۶ خرداد ۲۸, یکشنبهبا وجود این واقعیت که حضور مسلمانان در تظاهرات علیه تروریسم در شهر کولن آلمان به آن پیمانه پررنگ نبود که انتظار می رفت، اما با آن هم، این نشانه مثبتی است که پیروان دین اسلام به جاده ها برآمدند و علیه افزایش افراطیت اعتراض کردند. گسترش افراطیت چیزی است که همه اروپایی ها و مسلمانان را که بخشی از آن هستند، نگران کرده است.
"اتحادیه ترکی–اسلامی"، بزرگترین انجمن اسلامی در آلمان، تظاهرات روز شنبه را تحریم کرد. این انجمن گفت که تظاهرات "نه با ما" این معنا را می رساند که گویا فقط وظیفه مسلمانان است که با تروریسم بین المللی مقابله کنند.
استدلال آنها ناقص و فریبنده است؛ چون تقریبا وظیفه اجتماعات مسلمانان است که عناصر رادیکال و افراطی را در بین خود به حاشیه برانند، اصلاحاتی در مکان های عبادت خود بیاورند و نسخه از اسلام میانه رو را ترویج کنند. اما باید بیشتر از برگزاری چند تظاهرات و نشر چند بیانیه، کار کرد.
حملات تروریستی اخیر در بریتانیا، و چند حمله مرگبار دیگر که "دولت اسلامی" یا داعش مسئولیت آنها را به دوش گرفت و حملات مهاجمان انفرادی در آلمان طی چند سال اخیر، سطح خطرناکی از افراطی شدن در اجتماعات مسلمانان ساکن اروپا را نشان می دهد. با وجود این، دانشمندان و متفکران مسلمان گسترش افراطیت را نتیجه سیاست خارجی حکومت های غربی، مداخله آنها در خاورمیانه و مناطق عمدتا مسلمان نشین می دانند. به این ترتیب، آنها کوشش می کنند تا از زیر بار مسئولیت خود در قبال ترس و ترور در اروپا و دیگر نقاط جهان، شانه خالی کنند.
مسلمانان اروپا همواره در حالت تنش با هنجارها و ارزشهای غربی قرار خواهند داشت اگر همه تقصیر را به دوش دیگران بیندازند و به خود نگاه نکنند. عدم اشتراک "اتحادیه ترکی-اسلامی" در مظاهره کولن یکی دیگر از شواهدی است که نشان می دهد بسیاری از مسلمانان نمی خواهند به خود بنگرند.
خود انتقادی و نگاه به خود
مسلمانان اروپا باید یک سری از اقدامات را روی دست بگیرند تا به جهان قناعت بدهند که آنان واقعا برضد افراطیت در هر نوع و شکلش هستند. اول از همه، آنان باید اعتراف کنند که یقینا نیاز می رود که بقیه جهان را قانع کنند که هیچ ارتباطی با حملات اسلامگرایانه ندارند.
واقعیت است که اکثر مسلمانان مردمانی صلح دوست هستند اما تروریست هایی که مردم را در لندن، فرانسه و بلجیم سلاخی کردند متعلق به گروه های مسلمان بودند. تنها کفایت نمی کند که بگوییم سازمان های جنگجو مانند "دولت اسلامی" یا داعش ، القاعده و طالبان مرتبط با اسلام نیستند؛ یا آنان از اسلام نمایندگی نمی کنند. مسلمانان نیاز دارند تا توضیح بدهند چرا این گروه های بنیادگرا نماینده آنان نیستند و چگونه دیدگاهشان فرق دارد. جایگزین چیست و چطور باید به آن رسید؟
در حالی که بسیاری از مسلمانان رسانه ها را به خاطر "تصویر منفی" از اسلام سرزنش می کنند، اما این واقعیت همچنان باقی می ماند که قتل غیرمسلمانان در سوریه، قتل وحشیانه وبلاگنویسان ناباور در بنگله دیش، و قتل کسانی که متهم به کفرگویی در پاکستان هستند، "نمونه های مثبت" از اسلام نیستند. در دنیای به شدت درآمیخته اکنون، کشورهای اسلامی نمی توانند این وقایع را پنهان کنند. متاسفانه، ایجاد "تصویر منفی" از اسلام بیش از همه درونی است تا بیرونی.
همسویی با دنیای مدرن
در دورانی که تصاویر مهمتر از واقعیت جلوه می کنند، برای مسلمانان ضروراست تا پیش بروند و تصویری از اسلام را ارائه کنند که سازگار با ارزش های مدرن باشد.
نبرد روشنگری در دنیای اسلام قرن هاست که جریان دارد اما حالا بیش از هر زمانی حیاتی است. جوامع مسلمان باید آغوش بگشایند و علوم مدرن را بپذیرند و فرهنگ رواداری را برای هنرمندان، نویسندگان و متفکران خود پرورش دهند.
مظاهره شهر کولن آلمان قابل قدر است اما مسئله حیاتی این است که مسلمانان ساکن غرب باید از طریق فعالیت های خود ثبوت کنند که مخالف حقوق همجنسبازان نیستند، به برابری جنسیتی باور دارند و آنها نسبت به کسانی که پیشتر مسلمان بودند، رواداری دارند. اگر به حقوق اولیه انسانی مانند آزادی بیان اعتقاد ندارید، انتظار نداشته باشید که کسی از شما انتقاد نکند.
همه این نکات غیرممکن خواهد بود تا وقتی که مسلمانان مدام فکر کنند که "قربانی" هستند. این مسئله سبب ایجاد مفهوم "دیگران" می شود و مانعی بر سر راه ادغام در جامعه غرب می گردد. همچنان مسلمانان نباید هر سیاست و منش دولت سکولار غربی را به چشم "اسلام هراسی" ببینند چون نشاندهنده این مطلب خواهد بود که آنان علاقمند به پیروی از قوانین مدنی غرب نیستند.
نکته دیگر این که مسلمانان همان قدر قربانی دخالت غرب و جنگ هستند که مردم در دیگر کشورهای جهان نیز بوده اند. به عنوان مثال، ایالات متحده در خلال جنگ جهانی دوم جاپان را بمباران اتومی کرد اما امروزه جاپان متحد این کشور است و به بزرگترین قدرت اقتصادی تبدیل شده است.
مسلمانان اروپا حق دارند که با سیاست های داخلی و خارجی کشورهای غربی مخالف باشند اما باید طوری آن را ابراز کنند که باعث تقویت گفتمان اسلام سیاسی نشود چرا که این گفتمان بر اساس مفهوم "دشمن" استوار شده است. غرب به طور کل دشمن آنها نیست و باید آنان این نکته را بپذیرند. نهایتا این که در هیچ جای جهان مسلمانان نمی توانند آداب دینی خود را آنچنان آزادانه که در غرب انجام می دهند، به اجرا درآورند.
شامل شمس / ع. ح.