1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

پاسخی به ملک ستیز؛ اپوزسیون و چند نقطه روشن

۱۳۹۰ بهمن ۱۵, شنبه

"آقای ملک ستیز، پژوهشگر فرزانه افغانستان نقد عالمانه ای بر اپوزسیون سیاسی افغانستان نوشته است که با همه فشردگی تقریباً تمام کاستی ها و جنبه های وجودی اپوزسیون و نحوه دید و رفتار حکومت با آن را نشان می دهد...".

https://p.dw.com/p/13wxb
برخی از رهبران اپوزیسیون قانونی افغانستان در نشست برلین
برخی از رهبران اپوزیسیون قانونی افغانستان در نشست برلینعکس: Reuters

یادداشت دویچه وله: ملک ستیز، پژوهشگر امور بین المللی مقاله ای تحت عنوان «نقدی بر نقش اپوزیسیون سیاسی در افغانستان» نوشته بود که در سایت دری دویچه وله به نشر رسید. او در این نوشته اش اپوزیسیون حکومت افغانستان را به نقد گرفته است. فاضل سانچارکی، سخنگوی ائتلاف ملی که یکی از ائتلاف های اپوزیسیون حکومت افغانستان است، در پاسخ به مقاله ملک ستیز نوشته حاضر را فرستاده است که با حذف صرف یک پاراگراف، بدون کدام تغییر دیگر به نشر می رسد. نویسندگان دیگر نیز اگر نقد و نظری پیرامون مطلب نشر شده داشته باشند، به نشر می رسد.

...آنچه را که ایشان بصورت تیوریک ارائه کرده اند، من در عمل دیده و تجربه کرده ام و گاه غمگینانه دلم گرفته و تا مرز ناامیدی از آینده کشور پیش رفته ام، با این همه، یک نگاه کلی بر روند تحولات ده سال اخیر چند نقطه روشن را نشان می دهد:

در این مدت تحولات نسبتا ژرفی رخ داده است، نقش رهبران تنظیم ها و جریان های متکی بر سنن و شگردهای کهنه رنگ باخته است، چرا که این رهبران و حلقات مربوط به ایشان در شرایط ویژه ای شکل گرفته بودند که با از بین رفتن آن شرایط، فلسفه وجودی شان زیر سوال رفته است. شرایط جدید، راهکارها، معیارها و تشکلات جدید را طلب دارد که رهبران سنتی قادر به انجام دادن آنها از لحاظ فکری، خوی و خلق و ویژگی های رفتاری نیستند.

در ده سال اخیر، ظرفیت ها و نیروهای جدیدی وارد عرصه سیاسی کشور شده اند که خواست ها و مطالبات تازه و نو دارند. اگر دیروز خواست عمومی مردم افغاستان طرد تجاوز بیگانه، دفاع از استقلال و تمامیت ارضی و حفظ نوامیس ملی بود، امروز، خواسته ها گسترده تر شده و با آزادی های اساسی، حقوق شهروندی، مشارکت سیاسی و بهره گیری از فرصت های تاریخی برای رشد و توسعه و تغییر در همه عرصه های حیات ملی گره خورده است.

ملک ستیز، پژوهشگر افغان
ملک ستیز، پژوهشگر افغانعکس: DW/Arif Farahmand

تجربه انتخابات ریاست جمهوری گذشته نشان داد که با ظهور نیروهای جدید سیاسی، ساختارهای کهنه در هم شکسته و فیگورها و چهره های کلاسیک از متن تحولات اجتماعی و سیاسی تجرید شده اند.

در جریان کمپاین های انتخاباتی ما شاهد در هم ریختن ساختارهای تنظیمی و شکسته شدن ستون فقرات رهبران کلاسیک بودیم و رویکردهایی که بیشتر از تغییر دید و نگاه مردم نسبت به مسایل و راهکارهای گذشته حکایت می کرد.

زوال احزاب «ان جی اویی» در پهلوی گروه های تنظیمی نقطه دیگر است، و شتاب همگرایی های سیاسی و شکل گیری احزاب جدید با معیارهای تشکیلاتی مدرن که پس از ده سال رخ نموده است.

امیدواری دیگر بلند شدن صدای برنامه محوری به جای چوکی محوری از گلوی ایتلاف ها و احزاب سیاسی جدید است، به عنوان مثال، ائتلاف ملی به رهبری داکتر عبدالله عبدالله طی دو و نیم سال گذشته به همه وساطت ها و اصرارهایی که برای شرکت در حکومت و گرفتن سهمی در قدرت صورت گرفت، روی برنامه خود وفادار باقی ماند و بار بار تاکید کرد که تقسیم چوکی ها مشکل افغانستان را حل نمی کند بلکه تطبیق برنامه هاست که تغییر و اصلاحات را به میان می آورد.

قبول است که طی سال های گذشته، ائتلاف ها شکننده بوده اند، استراتژی ها روشن نبوده و برنامه های جایگزین تا حدودی ابهام داشته و یا شخص، نقش تعیین کننده درسرنوشت ائتلاف ها و احزاب سیاسی داشته است، اما امروز وضعیت چنین نیست. ائتلاف ملی افغانستان دارای طرح، برنامه و اهداف روشن است. تصمیم گیری ها جمعی و دموکراتیک است، یک بورد پالیسی مرکب از ده ها شخصیت علمی و آکادمیک و نخبه گان سیاسی وجود دارد که پیرامون مسایل گوناگون غور می کند و طرح های بدیل و جایگزین ارائه می دهد. ما در حال دور شدن مدام از سلیقه ها و ورود در فاز سیاست های منطقی و خردمندانه هستیم.

فاضل سانچارکی سخنگوی ائتلاف ملی افغانستان می گوید که نقاط روشنی را می توان در وضعیت اپوزیسیون در ده سال گذشته مشاهده کرد.
فاضل سانچارکی سخنگوی ائتلاف ملی افغانستان می گوید که نقاط روشنی را می توان در وضعیت اپوزیسیون در ده سال گذشته مشاهده کرد.عکس: picture-alliance/dpa

ائتلاف ملی می خواهد ساختار نظام سیاسی را تغییر دهد. تغییری که باید از مجرای قانون اساسی صورت گیرد.

نظام پارلمانی از نظر ما به دموکراسی، به گردش قدرت، به گردش نخبه گان در ساختار قدرت و به توزیع قدرت سیاسی نزدیک تر است. این نظام با متن جامعه افغانی و با تجارب تاریخی مردم افغانستان سازگارتر است. در نظام ریاستی به لحاظ کنترول قدرت و منابع قدرت توسط یک شخص، نه تنها اپوزسیون که نهادهای اساسی دولت نیز جایگاه و صلاحیت قانونی خود را گم کرده اند.

ما گفته ایم اعتبار پروسه سیاسی کشور باید احیاء گردد، نقش مشارکتی مردم در روندهای دموکراتیک، چه در انتخابات های کلان ریاست جمهوری و پارلمانی و چه در انتخابات های شوراهای ولایتی، ولسوالی ها، شهرداری ها و والی ها باید به صورت واقعی تامین شود.

برای نیل به این مقصود:
- قانون انتخابات باید اصلاح شود.
- کمسیون ها و نهادهای برگزارکننده انتخابات از استقلال واقعی برخوردار گردند.
- احصایه نفوس صورت گیرد.
- اسناد هویتی دیجیتالی غیرقابل جعل به افغان ها صادر شود.
- نظارت های ملی و بین المللی بر انتخابات تقویت و افزایش پیدا کند.

ما گفته ایم: دوران زدوبندهای غیردموکراتیک و تعاملات ناعادلانه سپری گردیده و دستیابی به قدرت سیاسی تنها باید از مجرای قانون و در چوکات پروسه سیاسی ممکن گردد، هیچ کس نباید از عرضه کردن خود به مردم و از آزمون رای مردم بترسد.

ائتلاف ملی افغانستان خطوط اساسی استراتژیک و اهداف خود را در عرصه های گوناگون تخطیط و تدوین کرده است که حالا جای طرح و نگارش آنهاست.
با احترام
فاضل سانچارکی، سخنگوی ائتلاف ملی افغانستان

ویراستار: عارف فرهمند

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه