پانزده سال پس از شروع حمله امریکا؛ افغانها ناامید هستند
۱۳۹۵ مهر ۱۶, جمعهطالبان که با برداشت تندروانه از دین حکومت میکردند، زنان را خانهنشین کرده بودند، دروازه مکتبها و دانشگاهها را بسته بودند و با استفاده از شلاق احکام شریعت را بردم تطبیق میکردند. این گروه با خشونت ترس و هراس را در بین مردم گسترش میداد.
نظیر احمد که در دوران طالبان در کابل زندگی میکرد، روزهایی را به یاد دارد که مردم به خاطر تراشیدن ریش و یا نپوشیدن لنگی زندانی میشدند: «خاطرات دوران طالبان جالب است. آنها مردم را به بهانههای مختلف میگرفتند و یکی دو هفته زندانی میکردند، سر آنها را میتراشیدند و سپس رها میکردند.»
فرصت جدید برای افغانها
شکست طالبان با حمایت مالی و نظامی جامعه جهانی، فرصتهای جدیدی را برای افغانها فراهم کرد. هزاران مهاجر افغان به امید زندگی در فضای صلح آمیز، از کشورهای همسایه به کشور خود برگشتند و ساختارهای حکومتی دوباره فعال شد.
در اولین سالهای پس از شکست طالبان، بسیاری افغانها فکر میکردند که دیگر روی جنگ و خشونت را نخواهند دید، صلح درازمدت تامین خواهد شد و ویرانیهای جنگ جایش را به یک کشور آباد و مترقی خواهد داد. در آنسالها همه چیز از یک آینده خوب نوید میداد. حشمت الله که در همان سالها به امید زندگی بهتر از مهاجرت برگشته بود میگوید: «بعد از این که امریکا بمباران را شروع کرد و طالبان سقوط کردند، ما دوباره به وطن خود برگشتیم به امید این که افغانستان پیشرفت میکند.»
کمکهای سخاوتمندانه جهان به افغانستان در پانزده سال گذشته دست آوردهایی نیز دارد. حالا بیش از ۸ میلیون کودک به مکتب میروند، ساختارهای حکومتی فعالند و اردو و پولیس افغانستان این توانایی را دارند که در برابر گروههای تروریستی مبارزه کنند.
امیدی که دیگر نیست
پس از پانزده سال، دیگر آن خوشبینیها و امیدواریها در بین مردم وجود ندارد. با خروج نیروهای جنگی بینالمللی، جنگ گسترش یافته و طالبان خود را به دروازههای چند شهر بزرگ رساندهاند.
وضعیت اقتصادی نیز سیر نزولی را میپیماید. گسترش جنگ و کاهش کمکهای جهان به افغانستان سبب شده تا فعالیتهای اقتصادی نیز کاهش یابد. حشمت الله که شغلش دکانداری است میگوید: «در سالهای اول بسیار خوب بود. اقتصاد بود، امنیت بود و ما هر جمعه برای تفریح به ولسوالی خود میرفتیم. اما حالا چنین نیست اگر به ولسوالی خود بروم شاید دیگر سرم در تنم نباشد.»
گسترش جنگ و ناامنی در سالهای اخیر منجر به سیلی از مهاجرت شد. شمار درشتی از افغانها از خانهها و روستاهای شان فرار کردند و افغانهای بیجا شده میگویند دار و ندار خود را از دست دادهاند و امیدی برای آینده بهتر ندارند. الیاس یک باشنده کندز که از بیم جنگ به کابل پناه آورده میگوید: «من باشنده کندز هستم ولی نمیتوانم به ولایت خود بروم زیرا آنجا طالبان است، قحطی و قیمتی است. یک نان ۸ افغانیگی به پنجاه افغانی رسیده و یک کارت تلیفون ۵۰ افغانیگی به ۱۵۰ افغانستان فروخته میشود.»
فساد گسترده
شهروندان عادی افغانستان میگویند در پانزده سال گذشته میلیاردها دالر به افغانستان کمک شد ولی این کمکها تغییر زیادی در زندگی افغانها رونما نکرد. الیاس میگوید بیشتر کمکهای جهان در نتیجه فساد حیف و میل شد و تعداد محدودی که به قراردادهای بزرگ دست یافتند صاحب میلیونها دالر شدند در حالی که مردم عام همچنان فقیر ماندندز
این شهروند میگوید: «در زمان حکومت کرزی صاحب میلیونها دالر به افغانستان آمد. اگر تمام سرکهای افغانستان دالر فرش میشد، این سرکها ساخته میشدند؛ اما چنین نشد و این کمکها حیف میل شدند.»
با گذشت پانزده سال، جنگ در افغانستان شدت یافته است و طالبان تلاش دارند تا با سقوط ولایات و ولسوالیها مراکز بزرگ تروریستی را بار دیگر در این کشور ایجاد کنند.