آیا میتوان با خدا شوخی کرد؟
۱۳۹۳ آبان ۷, چهارشنبه
عدهای میگویند طنزپرداز اجازه دارد با مذهب و خدا شوخی کند و نباید خیلی مته به خشخاش گذاشت. گروهی دیگر میگوید: به هیچ وجه؛ به احساسات مذهبی باید توجه ویژه کرد.
آزادی اظهار نظر در آلمان بنا بر پاراگراف اول بند پنجم قانون اساسی تضمین شده است. در این پاراگراف تصریح شده که در مورد آزادی بیان "سانسوری در کار نیست". از سوی دیگر به موجب ماده ۱۶۶ قانون جزایی آلمان بیاحترامی به مذاهب یا جهانبینیهای مختلف جرم است، در صورتی که این بیاحترامی "در حدی باشد که آرامش عمومی را با مخاطره بیاندازد".
اما چه کسی درباره حد و مرز بهخطر افتادن این آرامش تصمیم میگیرد؟
در کشورهای عموما مسیحی غربی تقریبا به هیچ کس برنمیخورد وقتی یک طنزپرداز با یک مذهب یا مقدسات آن شوخی میکند. مخاطب در جامعه مسیحی غربی که دوران روشنگری را پشت سر گذاشته، معمولا از کنار شوخی با مذهب با خنده میگذرد، حتی اگر شوخی گزنده یا حتی به اصطلاح "کمر به پایین" باشد. در چنین جوامعی مشکل – به درستی – جایی بروز میکند که کسی علیه قومیتها نفرتپراکنی کند.
باید خندید یا نه؟
البته غرب طبیعتا یکشبه به این نقطه نرسیده است. سالها طول کشید که جوامع غربی پاسخ روشنی به پرسشهایی از این دست بدهند: آیا میتوان مذهب را نقد کرد یا حتی به آن خندید یا نه؟
البته هنوز اختلافنظرها برطرف نشده است. در سال ۲۰۱۲ نشریه طنز "تایتانیک" تصویر پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر وقت کاتولیکهای جهان، را روی جلد انداخت در حالی که روی گونه و لباسش آثار بوسه دیده میشد. تیتر مجله بود: «پاپ پاکیزه میماند».
این طرح از نظر کلیسای کاتولیک به هیچ عنوان بامزه یا خندهدار نبود. حتی اسقف اعظم "بامبرگ" در ایالت بایرن آلمان در همان سال درخواست کرد که "توهین به مقدسات" جرم تلقی شود: «به کسی که با تمسخر و استهزا روح باورمندان را جریحهدار میکند، باید مرزها را نشان داد و در صورت نیاز حتی او را مجازات کرد».
مجازات برای "توهین به مقدسات"؟
آنچه اسقف اعظم بامبرگ برای آلمان درخواست کرد، در کشورهای دارای حکومت مذهبی عموما واقعیت است؛ مثلا در ایران، پاکستان یا عربستان سعودی جزای "توهین به مقدسات" ممکن است مرگ باشد.
حال وقتی دو جامعهی از این نظر متفاوت به هم برخورد میکنند، ممکن است مشکل بهوجود بیاید؛ مثلا انتشار کاریکاتور پیامبر اسلام در سال ۲۰۰۵ در نشریه "ییلاندس پوستن" دانمارک. آتش خشم مسلمانان وقتی شعله کشید که روزنامه "الفجر" مصر این کاریکاتورها را بازنشر کرد. کار به جایی کشید که حتی مناسبات دیپلماتیک دانمارک و بسیاری از کشورهای اسلامی متشنج شد.
کورت وسترگارد، کاریکاتوریست روزنامه، هم به قتل تهدید شد و هنوز هم تحت حفاظت پلیس زندگی میکند؛ همان سرنوشتی که برای سلمان رشدی، نویسنده هندی-بریتانیایی کتاب "آیههای شیطانی" رقم خورد.
خدمت در راه آزادی
جنجال کاریکاتورهای محمد بحث آزادی اندیشه و بیان را بار دیگر به میان آورد. آلمان به کاریکاتوریست دانمارکی جایزه رسانهای دفاع از دمکراسی و آزادی بیان را اهدا کرد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، گفت: «وسترگارد به عنوان طراح اجازه دارد چنین طرحهایی بکشد. این کار در کشورهای اروپایی ممکن است».
مرکل "شجاعت" را "رمز رسیدن به آزادی" خواند و همگان را به برخورد مسئولانه با کرامت انسانی و آزادی مذاهب فرا خواند.
همزمان شورای مرکزی مسلمانان آلمان لب به انتقاد گشود. ایمان مایزک، دبیرکل این شورا، گفت: «این شهروند دانمارکی به همه مسلمانان بیاحترامی کرده است». او کاریکاتورها را در آن شرایط (نگاه دنیا به اسلام، از جمله پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر آمریکا) به شدت مشکلساز ارزیابی کرد.
جنجالی دیگر، این بار در آلمان
اخیرا شهروندی مسلمان از شهری کوچک در شمال غرب آلمان از یکی از طنزپردازان مشهور این کشور که روی صحنه برنامه اجرا میکند، شکایت کرده است. این شهروند، دیتر نور (طنزپرداز) را "واعظی نفرتپراکن" میداند. نور بهعنوان مثال در برنامههای خود گفته است: «اسلام تنها زمانی روادار است که در قدرت نباشد»؛ یا «زن در اسلام رها است، به ویژه رها از تصمیمگیری».
البته این نخستین بار نیست که یک شهروند مسلمان به موضعگیریهای یک طنزپرداز اعتراض میکند. دیتر نور از معدود طنزپردازانی است که اسلام را دستمایه طنز خود میکند. البته او برخورد مشابهی هم با مسیحیت دارد.
به اعتقاد این طنزپرداز، بیم از اسلامگرایان افراطی آزادی بیان در غرب را هم محدود میکند. او به روزنامه "دی ولت" چاپ آلمان گفته است: «این اولین بار پس از سال ۱۹۴۵ [پایان دیکتاتوری آلمان نازی] است که کسی به خاطر حرفی که بر زبان آورده، باید از جانش بترسد. چون یک روحانی در پاکستان چنین نظری دارد».
رواداری، لزوم ثبات جامعهای چند فرهنگی
بافت جمعیتی کشورهای اروپایی سالهاست از شهروندانی با مذهب، فرهنگ و اصلیت متفاوت تشکیل شده است. پرسش اینجاست که چنین کشورهایی تا چه حد باید خواست اقلیتها را در نظر بگیرند؟ شوخی با مسیح ایراد ندارد، چون آلمانی مسیحیمذهب ناراحت نمیشود؟ اما با الله نباید شوخی کرد، چون ممکن است شهروند ترکتبار مسلمان آلمان آن را برنتابد؟
طبیعتا پاسخ به این پرسشها در جامعهای چندفرهنگی ساده نیست. اما نباید فراموش کرد که ارزشهای غربی که به سادگی هم به دست نیامدهاند، آزادی اندیشه و بیان را تضمین میکنند و جامعه غربی انتظار رواداری دارد. بر همین اساس، یک طنزپرداز نباید از بیم نمایندگان یک مذهب خود را سانسور کند؛ هر مذهبی که باشد.