ادبیات آلمان از توماس مان تا یولیا فرانک
۱۳۸۷ اسفند ۱, پنجشنبهادبیات آلمان میتواند بسیار ژرف، جدی، تاریک و غمانگیز جلوه کند. در عین حال، این ادبیات با تمامی دشواریهايش، سرشار از اشارهها و کنایههای ظریف است. در اینجا نگاهی گذرا به تعدادی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و بیست و یکم آلمان خواهیم داشت.
نویسندگان آلمانی علاقهی بسیاری به نوشتارهای توصیفی مفصل و دقت موشکافانه در تشریح شخصیتهای داستانی خود از نظر جلوهی ظاهری، شیوهی زندگی، طرز فکر و تجربههای زیستی آنها دارند. در رأس همهی این نویسندگان، توماس مان (۱۹۵۵-۱۸۷۵) در رمان شکوهمند خود "بودنبروکها"، فروپاشی یک خانوادهی تاجر پیشه در شهر لوبک را روایت میکند. براساس توصیفهای دقیق این کتاب، اتاقی در بنای یادبود توماس مان و برادرش هاینریش مان، در شهر لوبک ساخته شده است. در حالی که او در رمان هایی چون "کوه جادو" و "مرگ در ونیز"، از نابودی طبقهای ثروتمند و پایان یک دوران مینویسد، هرمان هسه (۱۹۶۲-۱۸۷۷) یکسره رنجهای فردیِ یک شهروند را محور کار خود قرار میدهد.
خودیابی، موضوع مهم رمان "گرگ بیابان" است. این رمان داستان فردی منزوی را روایت میکند که به دلیل از هم گسیختگی روانی در آستانهی فروپاشی شخصیتی ست.
رمان "سیذارتا" نیز که داستان افسانهگونهی نوعی خودیابی دینیِ مردی برهمن را توصیف میکند، وضعی مشابه دارد. رمان گرگ بیابان نیز مانند سیذارتا، تا کنون طرفداران بسیاری در میان جوانان داشته و حتا برای گروه "هیپیها" در آلمان، کتابی آیینی و مهم بوده است؛ به خصوص که شخصیت اصلی آن نیز مواد مخدر مصرف میکند.
زندگی در زبانها و فرهنگهای گوناگون
الیاس کانهتی (۱۹۴۴-۱۹۰۵)، نویسندهی آلمانی دیگر، به شیوهای متفاوت علیه هنجارهای شهروندی مینوشت. او در بلغارستان متولد و در انگلستان، سوئیس، اتریش و آلمان بزرگ شد و در سال ۱۹۳۸ به انگلستان مهاجرت کرد و ساکن آنجا شد. کانهتی یهودی بود و در زندگینامهی خودنوشتهاش، دربارهی زندگی خویش در فرهنگها و زبانهای گوناگون بسیار نوشته است.
خودیابی برای پتر هاندکه (-۱۹۴۲)، نویسندهی اتریشی، نیز موضوعی محوری است. او با نمایشنامهی سیاسی خود به نام "فحاشی به مخاطبان" در سال ۱۹۶۶ و داستان "نامهای کوتاه برای وداع طولانی" در سال ۱۹۷۲، که روایت باریک بینانهی یک رابطهی عشقی است، توانست مخاطبان بسیاری به دست آورد. اما حضور هاندکه به عنوان سخنران در مراسم خاکسپاری اسلوبودان میلوشویچ، سیاستمدار صرب، به قیمت از دسترفتن محبوبیت او در مقام نویسنده در آلمان تمام شد.
اثر ناسیونال-سوسیالیسم و جنگهای جهانی در ادبیات آلمان
ناسیونال-سوسیالیسم و جنگ، همچون خط سرخی بر درونمایهی ادبیات نوین آلمان، از آثار گونتر گراس (-۱۹۲۷) گرفته تا مارتین والزر(-۱۹۲۷)، برنهارد شلینک (-۱۹۴۴) و یولیا فرانک (-۱۹۷۰)، جلب توجه میکند. جهان درونی شخصیتهای داستانی، برای این نویسندگان نیز موضوع اصلی است. در خوانش این آثار، خواننده از خود میپرسد که گذر زمان چگونه بر شخصیت و کنش انسان تأثیر می گذارد و آنها تا چه حد آلوده می شوند. گونتر گراس از نخستین نویسندگان این گروه است که با رمان "طبل حلبی"، که سرشار از صحنههای سوررئالیستیست، داستان کوتولهای به نام اسکار ماتسرات را روایت می کند که از چشمانداز و زاویهی دید کودکی، جهان بزرگسالان را مینگرد. با این کتاب، گراس تبدیل به مرجعی اخلاقی در آلمان شد. این موضوع که او خود، عضو جوانان واحد ویژهی "S.S" در دوران نازیها بوده است، پس از چاپ کتاب "هنگام پوست کندن پیاز" فاش شد.
نسل جوان نویسندگان آلمان
در حالی که نویسندگان سالخورده هنوز شخصاً درگیر دوران ناسیونال-سوسیالیسم هستند، از نویسندگان جوانتر، نوای تازهای در ادبیات به گوش می رسد: برنهارد شلینک با رمان خود زیر عنوان "خواننده"، داستان زن بی سوادی را روایت میکند که همزمان، بازرس مراقبت اردوگاه مرگ است.
یولیا فرانک نیز در رمان خود، "زن نیمروزی"، دربارهی مادر جوانی در دوران جنگ جهانی دوم مینویسد که کودک خود را در حین فرار از چنگ نازیها، بر سر راه می گذارد. این دو نویسنده نیز تا کنون داستانهای نامعمول و تکاندهندهای ارائه کردهاند.
دربارهی بهترین عطر و غنای مطلق اثر ادبی، گونهای از رویکرد و برخورد بازیگونه با داستان در آثار پاتریک زوسکیند (-۱۹۴۹) به چشم می خورد که با رمان تاریخی خود "عطر" به موفقیت جهانی دست یافت. در این رمان نیز، موضوع اصلی مردی است که در جستوجوی بهترین عطر، تبدیل به یک قاتل می شود.
رمانهای دانیل کهلمان (-۱۹۷۵)، نویسندهی جوان آلمانی، نیز از قدرت بسیار و غنای خاصی حکایت دارند. او از بااستعدادترین نویسندگان جوانی است که از دیدگاه برخی منتقدان روزی از بزرگان ادبیات آلمان خواهد بود. او نویسندهای فرهیخته و خوشفکرست که تجربهی کار صنعتی را نیز دارد.
رمان بسیار موفق او با نام "اندازه ی جهان"، به دو شخصیت تاریخی، یعنی کارل فریدریش گاوس، ریاضیدان آلمانی، و الکساندر فون هومبولت، زیست شناس آلمانی میپردازد. او در این اثر نشان میدهد، کتابی که هوشمندانه نوشته شود، میتواند در شمار پرفروشترینها باشد. این رمان سرشار از اشارهها و کنایههای ظریف است.