1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«ادبیات معاصر ترکیه فقط اورهان پاموک نیست» <br> گفت‌وگو با فرزانه دولت‌آبادی، مترجم و استاد زبان و ادبیات ترکی

مصاحبه‌گر: بهزاد کشمیری‌پور۱۳۸۷ مهر ۲۱, یکشنبه

مهمان ویژه این دوره از نمایشگاه جهانی کتاب فرانکفورت، کشور ترکیه است. در این روزها آثار ادبی نویسندگان ترک بخشی از پیشخوان کتابفروشی‌ها در آلمان را به خود اختصاص داده. اما حضور ادبیات ترکیه در بازار کتاب ایران چگونه است؟

https://p.dw.com/p/FYIB
اورهان پاموک، نویسنده برجسته ترکیه
اورهان پاموک، نویسنده برجسته ترکیهعکس: picture-alliance/ dpa

ادبیات معاصر ترکیه در سال‌های گذشته بیش از پیش نظر جهانیان را به خود جلب کرده است. توجه روزافزون خوانندگان فارسی زبان به این ادبیات نیز نمی‌تواند بی تاثیر از موفقیت‌های داستان نویسان ترکیه در اروپا و آمریکا باشد. گذشته از کیفیت این آثار بخشی از این توجه مدیون تلاش‌هایی است که متولیان فرهنگ در ترکیه برای ترجمه‌ی ادبیات معاصر این کشور به زبان‌های دیگر انجام می‌دهند.

Iran Teheraner Buchmesse 2008
عکس: IRNA

یکی از نمونه‌ها، پروژه‌ی حمایت از ترجمه‌ی ۴۴۱ اثر ترکی به زبان‌های دیگر است که از سال ۲۰۰۵ آغاز شده. از این تعداد ۱۱۰ اثر به زبان المانی برگردانده می‌شود و ۳۳ اثر به زبان فارسی. ترجمه‌ی بخشی از این کتاب‌ها را فرزانه دولت آبادی استاد زبان و ادبیات ترکیه در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشجویان این دانشگاه برعهده دارند.

سابقه‌ی ترجمه‌ی ادبیات کلاسیک فارسی به زبان ترکی به چند صد سال پیش بازمی‌گردد. در حالی که پیشتز، آثار زیادی از ترکی به فارسی ترجمه نشده بود اکنون این ادبیات معاصر ترکیه است که بیشتر به فارسی برگردانده و خوانده می‌شود.

نویسندگان و مترجمان معاصر ترکیه مدت‌هاست نه به ادبیات کلاسیک ایران آن علاقه‌ی سابق را دارند و نه به ادبیات گذشته‌ی خودشان. فرزانه دولت‌آبادی، مترجم و استاد زبان و ادبیات ترکی در گفت‌وگویی با دویچه وله از ادبیات ترکی در ایران و تحولات آن سخن می‌گوید.

*******

دویچه وله: چگونگی تحولات ادبیات ترکی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

فرزانه دولت‌آبادی: «دو دلیل را می‌شود برای این تحولات بیان کرد. اولین دلیل آن اقتضای زمان و تغییرات اجتماعی است. یعنی تغییراتی که در ادبیات جهان به وجود آمد. ادبیات جهان رو به ادبیات نو و ادبیات اروپایی گذاشته است. دلیل دیگر این است که ترک‌ها به این مسئله واقف شدند که ترجمه بهترین وسیله برای پیشرفت و ترقی زبان است. ترک‌ها در دوران قبل از انقلاب مشروطیت، مانند ایرانی‌ها در همان زمان، به ادبیات اروپایی و ادبیات نو رو آوردند. آنها شروع به ترجمه‌ی ادبیات اروپایی کردند و الان ادبیاتشان به نقطه‌ای رسیده که کتاب‌های خودشان را به زبان ملل دیگر ترجمه می‌کنند.»

یاشار کمال
یاشار کمالعکس: AP

دویچه وله: یعنی شما فکر می‌کنید صرفا ترجمه‌ی اثار بیشتری از فارسی به زبان‌های دیگر می‌تواند ادبیات معاصر ما را هم مانند ادبیات ترکیه به جهان معرفی بکند؟

فرزانه دولت‌آبادی: «دقیقا. البته الان هم در ترکیه مثلا ترجمه‌هایی از فارسی وجود دارد. یعنی ما نمی‌توانیم بگوییم ادبیات معاصر فارسی به ترکی ترجمه نشده. خیلی از کتاب‌های فارسی به ترکیه ترجمه شده‌اند. مثل کتاب‌های صادق هدایت، بزرگ علوی و خیلی‌های دیگر. این کتاب‌ها در دانشکده‌های ادبیات ترکیه خیلی هم مورد استفاده قرار می‌گیرد و روی آنها بحث و نقد و صحبت می‌شود. ولی فکر می‌کنم در این مورد اگر بیشتر دقت کنیم جلوه‌ی بیشتر و بهتری خواهیم داشت.»

دویچه وله: خانم دولت‌آبادی، شما حتما بهتر می‌دانید که از میان اثاری که قبلا از ترکی به فارسی ترجمه شده بود کتاب‌های عزیز نسین پرخواننده‌تر بودند. یعنی کتاب‌های دیگر هم ترجمه می‌شد اما به آن شکل مورد توجه قرار نمی‌گرفت و خوانده نمی‌شد. یعنی اگر از منظر توجه مخاطبان، به ادبیات معاصر ترکیه و ایران نگاه کنیم، در سال‌های اخیر توجه به ادبیات معاصر ترکیه به نسبت توجه به ادبیات فارسی بیشتر بوده. پس ترجمه‌ی آثار به تنهایی نمی‌تواند دلیل توجه خوانندگان باشد؛ باید چیزی در این ادبیات وجود داشته باشد که مترجمان را به ترجمه‌ی آنها تشویق می‌کند و از آن مهمتر مورد استقبال خوانندگان قرار می‌گیرد.

فرزانه دولت‌آبادی: «بله، البته که همینطور است. منظور من این بود که آنها کار را با ترجمه شروع کردند نه این که ترجمه مقصد باشد. ترجمه در این راه یک وسیله بوده. در همان دوران قبل از انقلاب مشروطه، یعنی حدود سال‌های ۱۸۳۹ میلادی، ترکیه به فرهنگ و ادبیات اروپایی نزدیک‌تر شد. مثلا من می‌توانم عبارتی را از یکی از ادیبان ترکیه، به نام عبدل حق‌شناسی، برای شما نقل کنم که جایی می‌گوید «ادبیات کلاسیک دیگر جایگاه خودش را از دست داده و اینک باید جایگاهی برای ادبیات جدید باز کرد.» آنها با این تفکر پیش رفتند و از همان سال‌ها مسیری را انتخاب کردند تا ادبیات را به شکل دیگر به پیش ببرند.»

دویچه وله: فکر می‌کنید این توجه به غرب، باعث فدا شدن ریشه‌های بومی ادبیات ترکیه هم شده، یا این اتفاق نیفتاده؟

فرزانه دولت‌آبادی: «البته که خیلی شده. ولی آنها توانسته‌اند از بعضی چیزها بگذرند تا به چیزهای جدیدی برسند. مسائل ترکیه در این مورد خیلی عمیق است. می‌شود گفت این تغییر روش همان‌قدر که حسن‌هایی دارد عیب‌هایی هم داشته.»

دویچه وله: می‌شود خواهش کنم تصویر مختصری از ترجمه‌هایی که در دهه‌ی اخیر از ادبیات معاصر ترکیه به فارسی شده ارائه کنید؟

عزیز نسین
عزیز نسینعکس: dpa

فرزانه دولت‌آبادی: «بله حتما. در مورد همین ۳۳ کتابی که به فارسی ترجمه شده یا در حال ترجمه شدن هستند می‌توان گفت که این کتاب‌ها هم زبانشان بسیار شیواست هم محتوای عمیقی دارند. یعنی اگر کسی با زبان ترکیه آشنایی داشته باشد متوجه می‌شود که این زبان با زبان کلاسیکی که قبلا در ترکیه‌ی عثمانی وجود داشت خیلی فرق کرده. زبان بسیار ساده‌تر، و زبان نوشتاری به زبان محاوره نزدیک شده. از نظر تفکر هم به کلی فرق کرده است. می‌شود گفت فلسفه و روانشناسی وارد ادبیات و رمان‌های امروز ترکیه شده، یعنی چیزهایی که انسان امروز، انسان عصر تکنولوژی به آنها احتیاج دارد. به این خاطر فکر می‌کنم هم از لحاظ زبان و هم از لحاظ تفکر می‌تواند خواننده‌ی بیشتری را به خودش جذب بکند.»

دویچه وله: خانم دولت آبادی، در سال‌های گذشته آثار زیادی از زبان فارسی به زبان‌های اروپایی، و اغلب هم توسط خود ایرانی‌ها، ترجمه شده اما توجه خوانندگان اروپایی را آنچنان جلب نکرده. آیا می‌توان این ویژگی‌هایی را که شما برای ادبیات معاصر ترکیه مثال زدید، به عنوان نقصان‌های ادبیات معاصر فارسی محسوب کرد؟

فرزانه دولت‌آبادی: «من البته نمی‌توانم در کار ادیبان فارسی‌زبان دخالت بکنم ولی فکر می‌کنم این نقصان وجود داشته باشد. یعنی آن راحتی و احساس آرامش، آن احساسی که یک رمان به انسان می‌دهد شاید در رمان‌های ما نباشد که نتوانسته خوانندگان دیگر را جذب کند.»

دویچه وله: ترجمه‌ی آثار فارسی به زبان ترکیه عمدتا از طرف یکی دو نفر انجام شده آیا فکر می‌کنید این هم در خوب معرفی نشدن آثار فارسی، در مثال کشور ترکیه، نقشی داشته است؟

فرزانه دولت‌آبادی: «بله، می‌شود گفت خیلی تاثیر داشته. تا آنجایی که من می‌شناسم دو نفر از استادان زبان فارسی که در استانبول هستند بیشتر در زمینه‌ی ادبیات نو فارسی، هم رمان هم شعر، کار می‌کنند. این دو نفر هستند که فعالیت زیادی دارند. به جز این، و در بقیه‌ی جاها می‌شود گفت که به شکل سابق ادبیات کلاسیک فارسی را دنبال می‌کنند. و این هم نقش مهمی دارد.»

دویچه وله: منظورتان مترجم زبان ترکی آقای خسرو شاهی است؟

فرزانه دولت‌آبادی: «نه منظورم ایشان نیست. آقای محمد کانارش را می‌گویم که از استادان گروه فارسی دانشگاه استانبول است.»

دویچه وله: غیر از اورهان پاموک که در ایران از برخی از آثارش سه چهار ترجمه وجود دارد و بردن جایزه‌ی نوبل سال ۲۰۰۶ هم باعث افزایش توجه ایرانی‌ها به او شد، آیا می‌شود از نسلی از نویسندگان معاصر ترکیه صحبت کرد که کارشان ویژگی‌های قابل قیاس با ادبیات امروز جهان را داشته باشد؟

فرزانه دولت‌آبادی: «بله، خیلی‌ها هستند. فقط پاموک نیست. اورهان پاموک به خاطر جایزه‌ی نوبل در ایران بیشتر شناخته شد. البته نه این که کارش آن سطح را نداشته باشد، که دارد و خیلی هم مهم است. اما کسان دیگری هم هستند و می‌توانیم ده پانزده نویسنده را نام ببریم که می‌توانند هم‌ردیف پاموک باشند و توانسته‌اند خودشان را در بیشتر نقاط دنیا به خوانندگان بشناسانند.»