اسکار به روایت عجایب
۱۳۸۷ اسفند ۲, جمعهجایزهی اسکار، این مجسمهی چهارکیلویی، هشتاد و یک سال عمر کرده است. در ابتدا هنوز هیچ کس برایش اسمی انتخاب نکرده بود و تا چند سال با اسم "جایزه قدردانی آکادمی" شناخته میشد. بنا بر روایات و حکایات نقل شده، به احتمال زیاد اولین کسی که باعث اسم دار شدن این مرد طلایی شده، کتابدار آکادمی خانم مارگارت هریک (Margaret Herrick) بوده که وقتی برای اولین بار چشمش به آن افتاده با صدای بلند و پیروزمندانهای اعلام کرده: «وای! این که شبیه عمو اسکار من است!» و این ابراز هیجان آنقدر قوی بوده که بلافاصله اسم "اسکار" را برای این مجسمه ۳۵ سانتیمتری انتخاب کردند.
بتی دیویس (Bette Davis)، هنرپیشه آمریکایی هم یکی دیگر از کسانی بوده که نقل میشود، در هر محفلی که حضور داشته، دائماً بر این نکته تأکید میکرده که این مجسمه او را به یاد همسر اولش، "هارمون اسکار نلسون" میاندازد.
از قهر تا قال
در سال ۱۹۴۲در قسمت انتخاب بهترین هنرپیشه زن، دو خواهر کاندید دریافت جایزه شدند. اولیویا دو هاویلان (Olivia de Havilland) برای فیلم دروازه طلایی و جوئن فونتین (Joan Fontaine) برای بازی در فیلم مظنون ساخته آلفرد هیچکاک. در شب اهدای جوایز، برنده اسکار خواهر جوانتر یعنی جوئن فونتین شناخته میشود و میگویند او در هنگام رفتن بر روی سن برای دریافت جایزهاش، تبریکات رقیب، یعنی خواهر بزرگتر را تحویل نگرفته و همین دلیلی شده تا این دو، تا آخر عمر با هم حرف نزنند.
در سال ۱۹۷۲ در بحبوحه جنگ ویتنام، از ترس سخنرانی تشکر جین فوندا که طرفدار گروههای چپ بود و احتمال می دادند که برنده اسکار شود، مسولین آکادمی تصمیم گرفتند که او را به مراسم دعوت نکنند. دست بر قضا جین فوندا اسکار بهترین هنرپیشه آن سال را هم برای بازی در فیلم کلوت (klute) به دست آورد.
درست گفتهاند که با هر دست که بدهید با همان دست هم پس میگیرید. اگر مسئولین اسکار جین فوندا را قال گذاشتند، در عوض از مارلون براندو به طرز ماهرانهای رو دست خوردند. بازی در نقش معروفترین سر دسته مافیای سینما یعنی دن کورلئونه در فیلم پر آوازه "پدر خوانده" جایزه اسکار بهترین هنرپیشه را در سال ۱۹۷۳ برای مارلون براندو به همراه داشت.
چهرهی مسئولین آکادمی قطعا بسیار تماشایی بوده هنگامی که مشاهده کردند به جای مارلون براندو، ساشین پر کوچک، یک دختر سرخپوست به روی صحنه آمد و دریافت این جایزه را از طرف براندو رد کرد. البته براندو از ساشین پر کوچک خواسته بود که یک متن ۱۵ صفحهای را در اعتراض به نوع به تصویر کشیدن سرخپوستها در هالیوود بخواند که مسئولین به ساشین اجازه این کار را ندادند.
البته تا به همانجا هم مواد لازم برای یک داستان پر سر و صدا در روزنامهها کافی بود. اوضاع زمانی وخیمتر شد که مشخص شد، ساشین پر کوچک، سرخپوست نیست، بلکه یک فعال اجتماعی و هنرپیشه است که لباس سرخپوستها را به تن کرده است.
تشکر ویژه
متنهای تشکر موقع دریافت جایزه اسکار هم داستان خودشان را دارند. وقتی در سال ۲۰۰۳ فیلم بولینگ برای کلمباین مایکل مور برنده جایزه بهترین فیلم مستند شد، این کارگردان آمریکایی فرصت را غنیمت و تریبون را هم آزاد دید تا از همان جا چند کلمهای با جورج بوش به خاطر سیاستهایش در عراق و افغانستان صاف و پوست کنده حرف بزند. البته مسئولین آکادمی سریعاً صدای موسیقی را بالا بردند تا مایکل مور خیلی هم رودربایستی را کنار نگذارد. این رک بودن مایکل مور و جمله معروفش « ما مخالف جنگیم. آقای بوش، شرم کن» باعث شد از آن زمان به بعد پخش مراسم اسکار با ده ثانیه تأخیر همراه باشد.
برنده خیالی اسکار
یکی از جذابترین جایزههای اسکار، جایزه بهترین هنرپیشه زن و مرد است. گفتنیها در این مورد هم فراوان است. در بین هنرپیشههای زن مریل استریپ با ۱۵ بار نامزد شدن برای جایزه اسکار رکورد دارد و نفر دوم هم کاترین هپبورن است که ۱۲ بار نامزد دریافت جایزه شده و ۴ بار هم موفق به دریافت آن. در بین هنرپیشههای مرد، هیچ کس تا به حال به پای جک نیکلسون نرسیده که ۱۲ بار نامزد اسکار شده و ۳ بار هم این جایزه را برده است.
دو هنرپیشه مرد دیگر هم هستند که به نوعی رکورد دار محسوب میشوند. اسپنسر تریسی اولین هنرپیشهای بوده که دو سال پشت سر هم اسکار را به خانهاش برده؛ سال ۱۹۳۷ برای فیلم "مانوئل" و سال بعد یعنی ۱۹۳۸برای فیلم "شهر پسران". البته او وقتی اسکارش را از نزدیک دید متوجه اشتباه مسئولین آکادمی شد. روی اسکارش به جای اسپنسر تریسی نوشته بودند دیک تریسی که اسم یک شخصیت کارتونی است. برای همین هم مسئولین آکادمی تصمیم گرفتند جای اسمها را خالی بگذارند و بعد آنها را روی مجسمه حک کنند.
تام هنکس دومین هنرپیشهای بوده که سال ۱۹۹۳ برای فیلم "فیلادلفیا" اسکار گرفت و سال ۱۹۹۴ هم برای "فارست گامپ".
فیلمهای رکورددار
سال ۱۹۴۰ سال بربادرفته بود. این فیلم کلاً ۱۰ اسکار را برای سازندگانش داشت که مهمترینش را شاید بتوان به نوعی اسکار هتی مک دانیل (Hattie Mc Daniel) دانست که در فیلم در نقش"مامی" دایه اسکارلت ظاهر شده بود. مک دانیل اولین هنرپیشه سیاهپوستی بود که برای بهترین بازی در نقش مکمل اسکار گرفت.
فیلم رکورد زن بعدی بن هور بود که در سال ۱۹۶۰، ۱۱اسکار از مجموع ۱۲ اسکاری را که نامزد شده بود، گرفت. تهیه کنندههای این فیلم در آن زمان تنها یک میلیون دلار خرج صحنه معروف ارابهرانی در این فیلم کردند که البته این هزینه جای دوری هم نرفت، چون بعد ۴۰میلیون دلار از درآمد فیلم بن هور نصیبشان شد.
سومین فیلم هم شاید چندان نیاز به معرفی نداشته باشد: تایتانیک در سال ۱۹۹۸یازده اسکار را نصیب خودش و دست اندکارانش کرد.
ناکامان اسکار
اسکار همیشه هم با دست و دلبازی به همه روی خوش نشان نداده است. مهمترین کسی که از او به عنوان ناکام اسکار یاد میشود، نابغه سینما آلفرد هیچکاک است؛ خالق فیلمهای معروفی مثل روانی یا سرگیجه که اسمش مترادف با هیجان و دلهره است. هیچ وقت معلوم نشد که چرا آکادمی اسکار هیچگاه هیچکاک را برنده نشناخت. به همین خاطر بعضی از کارشناسان سینمایی مثل "هانس پرینزلر" به اسکار با دیده تردید نگاه می کنند: « یک صف طولانی از اسمهای معروف هستند که زمانی دراز نادیده گرفته شدند. مثلاً به نظر من این کمال بیانصافی بود که ارنست لوبیچ (Ernst Lubitsch) هرگز اسکار نگرفت. تازه یک سال قبل از فوتش به او اسکار دادند، آن هم یک اسکار افتخاری برای یک عمر فعالیت هنری. اینجاست که میتوانم فکر کنم که این یک مقدار اشتباه آکادمی اسکارهم بوده.»
این اتفاق برای چارلی چاپلین هم روی داد. چاپلین تنها دو بار اسکار افتخاری و یک بار هم اسکار بهترین موسیقی متن فیلم را گرفت و این یعنی فیلمهای دیگر چاپلین مثل دیکتاتور بزرگ هیچ وقت نتوانستند سطح توقعات اعضای آکادمی اسکار را برآورده کنند. از همین رو هم باید از آکادمی برای اهدای اسکار به مارتین اسکورسیزی، بعد از شش بار نامزد شدن، تشکر ویژه کرد.
نام استیون اسپیلبرگ را هم برای فیلم رنگ ارغوانی نباید از قلم انداخت. او با این فیلم در سال ۱۹۸۵ نامزد ۱۱ جایزه اسکار شده بود که در کمال حیرت همه، دست خالی مراسم را ترک کرد.
البته پیتر اوتول هم از اسکار ناکام ماند. این هنرپیشه ایرلندی که نقش اصلی فیلم "لورنس عربستان" را ایفا کرد ۸ بار نامزد این جایزه شد، اما هیچگاه برنده شناخته نشد.
دلزده از اسکار
اما در این میان کسی هست که در زمان حیاتش جوایز اسکار زیادی را نصیب خود کرد. والت دیزنی خالق کمپانی انیمیشن سازی معروف "والت دیزنی" در مجموع ۶۴ بار نامزد اسکار شد و ۲۶ بار هم برای گرفتن اسکار به روی صحنه رفت. در سال ۱۹۳۷ به همراه اسکار اصلی برای کارتون "سفید برفی و هفت کوتوله" ، هفت مجسمه کوچک اسکار هم به نیت هفت کوتوله به والت دیزنی دادند.
سال ۱۹۹۲ برای اولین بار بود که در تاریخ اسکار یک انیمیشن نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم شد: "دیو و دلبر" البته نتوانست اسکار بهترین فیلم را بگیرد اما برای بهترین موسیقی و بهترین ترانه برنده این جایزه شناخته شد.
رکورد ذوقزدگی
بردن جایزه اسکار طبیعتاً دریافتکنندههایش را ذوقزده میکند و اصولا یکی از لذتهای تماشای مراسم دیدن عکسالعمل برندگان است. رکورد بیشترین مقدار هیجانزدگی، به نام روبرتو بنینی کارگردان ایتالیایی فیلم "زندگی زیباست" ثبت شده است. بنینی هنگامی که نامش را به عنوان برنده بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان شنید از شدت هیجان برای رسیدن به سن از روی صندلیها پرید و بعد هم جست و خیزکنان خودش را به روی سن رساند. او البته در آن سال به خاطر بازیش در فیلم "زندگی زیباست" به عنوان بهترین هنرپیشه مرد هم شناخته شد. این کارگردان ایتالیایی وقتی اسکارش را در دستانش گرفت، گفت که دادن این اسکار به او اشتباه بزرگی بوده چون که او هرچه از زبان انگلیسی بلد بوده برای تشکر کردن به خاطر اسکار اولش به خرج داده است.
سال بعد از آن که بنینی میبایست برنده جایزه اسکار بهترین هنرپیشه زن را اعلام میکرد، بیلی کریستال مجری مراسم با یک تور بزرگ پروانه گیری در پشت سر او ایستاده بود تا اگر یک وقت بنینی دوباره جو زده شد و بالا و پایین پرید، بتواند او را با تور بگیرد.
فرهنگستان زبان آکادمی اسکار
پیرترین هنرپیشهای که موفق به گرفتن جایزه اسکار شد، جسیکا تِندی بود. او زمان دریافت اسکار در سال ۱۹۸۹برای بازی در فیلم "راندن خانم دیسی"، هشتاد ساله بود. جوانترین کسی هم که تا به حال اسکار گرفته است، تاتم اونیل (Tatum O'Neal) دختر رایان اونیل بوده که زمان گرفتن اسکار فقط ده سال داشته است.
البته در همان سال آکادمی یک تصمیم مهم هم گرفت و آن عوض کردن جمله معروف اعلام برندگان است. تا قبل از آن زمان، هنگام اعلام نام برندگان میگفتند: The winner is ، یا "برنده هست " ، اما درسال ۱۹۸۹ آکادمی اعلام میکند که اسکار در واقع بازندهای ندارد که بگوییم برنده کیست؛ به همین دلیل هم جملهی The oscar goes to یا "اسکار تعلق میگیرد به" جایگزین عبارت پیشین شد.