افغانستان زمین بازی خوبی برای ایران
۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبهعبور تانکرهای حامل مواد سوختی از مرز ایران به افغانستان با اعمال محدودیتهای بسیار صورت میگیرد. در سرمای زمستان، سوخت در افغانستان گران شده است و به همراه آن نیز بهای بسیاری از کالاهای ضروری دیگر. تجار افغانی تهدید به قطع مناسبات با ایران کردهاند. مردم در هرات دست به اعتراض زدهاند. روحالله یاسر خبرنگار بخش افغانی دویچه وله گزارش میدهد:
«همین امروز مردم در هرات اعتراض کردند که چرا ماشینهای ایرانی بدون مشکل به هرات میآیند و گشت و گذار میکنند. هیچ مشکلی برای آنها نیست، ولی تانکرهای ما هنگام عبور از ایران، برای رساندن نفتی که از ترکمنستان یا از جاهای دیگر به افغانستان میبرند، دچار مشکل میشوند. چگونه است کالاهایی که از جاهای دیگر به افغانستان فرستاده میشوند و فقط از ایران عبور میکنند، با مشکل روبرو میشوند، ولی تاجرها و بازرگانهای ایرانی به راحتی در افغانستان گشت و گذار میکنند؟ این جو عمومی، تاجرها را هم وادار خواهد کرد که واکنش نشان دهند و تصمیمی بگیرند.»
دولت ایران در پاسخ به این تهدیدها و اعتراضها مدعی است که قصدش تنها کنترل و نظارت است.
سید شمسالدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران امروز گفت ایران به هیچوجه برای تردد تانکرهای سوخت افغانستان ممنوعیت ایجاد نکرده است: «آنچه مسجل و مسلم است این بوده که آمد و شد و ترانزیت سوخت در کشور ایران نیازمند مراقبت و دقت است.»
سیاست کژدار و مریز
اواخر دسامبر گذشته و به دنبال متوقف شدن صدها تانکر سوخت افغانستان در خاک ایران، محمد قسیم فهیم، معاون اول رئیس جمهوری افغانستان، راهی ایران شد تا به همتای ایرانی خود گوشزد کند که کشورش با مشکل سوخت و مسایل امنیتی روبروست. بنا به گزارش رسانههای افغانی جمهوری اسلامی در هردو مورد نقشی مخرب ایفا میکند.
به نظر یاسر روحالله، خبرنگار بخش افغانی دویچه وله، مناسبات دو کشور با وجود فرهنگ مشترک، همیشه ضد و نقیض بوده است. به گفته او ایران از یک طرف ادعا میکند حامی افغانستان است، اما از طرف دیگر در مواقع حساس دولت افغانستان را زیر فشار میگذارد:
« دولت ایران از یک طرف میگوید که بر ضد تروریسم مبارزه میکند و خود قربانی تروریسم است، در عین حال، ما گزارشهایی داریم که همدستان دولت ایران دهها تن مواد انفجاری وارد خاک افغانستان میکنند. این سیاست کژدار و مریز ایران بوده که پشت آن سیاستهای بزرگی هست و میخواهد جامعهی جهانی را در هر جایی که بتواند به چالش بکشاند.»
افغانستان بازار خوبی برای ایران است. همسایهای نیازمند و ناتوان از ایستادگی جدی در مقابل بازی موش و گربه ایران با قدرتهای بزرگ. برخورد با همسایهای که هراز چندگاه بستههای پول ۵۰۰ - ۶۰۰ هزار یورویی میفرستد زیاد هم ساده نیست.
روحالله یاسر این گونه "کمک"ها را حمایت از اقتصاد و مردم افغانستان نمیداند:
«به باور روزنامهنگاران و نویسندگان افغانی، دو نوع کمک هست؛ یکی کمکی است که در جمع جامعهی جهانی برای بازسازی افغانستان میشود و دیگر کمکهایی است که از کانالهای مخصوصی برای نهادهای خاص و اهداف خاصی سرازیر میشود. خُب نه در عرف دیپلماتیک و نه در عرف غیردیپلماتیک و همسایهداری میگنجد که پول را کیسه کیسه برای یک نفر بیاورند و بدون هیچ خواستهای به او بدهند. طبعاً پشت این کار خواستهایی هست و اهدافی را دنبال میکنند.»
ادعای دیگر ایران این است که در بازسازی افغانستان نقش موثری دارد. در این باره نیز تردید وجود دارد. روحالله یاسر میگوید:
«ایران آنگونه که باید در بازسازی افغانستان سهم بگیرد، کاری نکرده است، مگر اینکه در قبال هر کمکی که کرده، نمایش بسیار بزرگی از خود نشان میدهد. مثلاً ایران از شرکت در کنفرانسهای بزرگی که برگزار میشود، به خاطر به چالش کشاندن امریکا، به خاطر اینکه اهمیت سیاسی خود را خیلی برتر جلوه بدهد، خودداری میکند. نمونههای آن کنفرانسهای لاهه یا لندن هستند که دولت ایران حتی از شرکت در آنها خودداری کرده است.»
نگرانی ایران استفاده نیروهای ناتو از سوختی است که به افغانستان میرسد. این در حالی است که زمانی سخن از توافق دولت ایران برای رسیدن تجهیزات ناتو از خاک این کشور به افغانستان بود. ولی با کدام معیار امروز میشود گفت سوختی که به افغانستان میرسد برای مردم آنجا زیادی است و به مصرف نیروهای ناتو میرسد؟ روحالله یاسر در توضیح میگوید:
«ما هنوز سرشماری کاملی نداریم که آمار درستی برای هر چیزی بدهیم. ایران چگونه میتواند به ما بگوید که این بالاتر از مصرف مردم افغانستان است؟ خود این یک سئوال است. نیروهای ناتو نیازمندیهای خود را از مسیر تاجیکستان از حیرتان یا از پاکستان وارد میکنند. آنها راههای دیگری هم دارند و میتوانند نیازمندیهاشان را از راه هوایی هم تأمین کنند. اما مردم بیچاره چهکار کنند؟ چندی پیش مهاجرین را بیرون ریختند، بهخاطر اینکه با یکی از وزرا یا دولت افغانستان عقدهگشایی داشتند. اینها چه ربطی به ناتو دارد؟»
ایران حامی ثبات یا تروریسم؟
نگرانی اروپا و آمریکا نیز از تلاش ایران برای نفوذ در سیاست، اقتصاد و امنیت افغانستان است. یک طرف این نگرانی بابت کمکهای مالی غیرشفاف و "خصوصی" دفتر ریاست جمهوری ایران به دفتر ریاست جمهوری افغانستان است و طرف دیگر آن سلاحهایی است که به گفته رسانههای افغانی از ایران وارد خاک این کشور میشوند. روحالله یاسر در این باره میگوید:
«دولت ایران بارها گفته است که ثبات در افغانستان، ثبات در ایران است. اینها صحبتهای دیپلماتیک و رسمی هستند. اما شواهد و گزارشها حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران، به اشکال مختلف، برای به چالش کشاندن جامعهی جهانی، بهخصوص امریکا، دست به اقدامات ضد و نقیضی در ارتباط با افغانستان میزند. مثلاً بارها گزارش شده که سلاحهای ایرانی در مناطق مختلف افغانستان کشف شده و بهدست آمده است. گاهی مقامات افغانستان از تایید آنها طفره رفتهاند و گاهی هم مقامات پایینتر مانند فرماندهی پلیس یا فرماندهان مرزی این مسئله را تایید کردهاند، ولی مقامات رسمی وزارت خارجه یا وزرای دیگر آن را رسماً تایید نکردهاند.»
وزیر اقتصاد و دارایی ایران به خبرگزاری فارس گفته است که نظارت برای تردد تانکرهای سوخت به افغانستان ربطی به آغازهدفمندی یارانهها در ایران ندارد، و این محدودیتها صرفا به هدفمند کردن یارانهها بر نمیگردد «ولی در مجموع آنچه مهم است، سوخت از جمله مواردی است که باید در آمد و شد و ترانزیت آن دقت بیشتری صورت گیرد و این دقت هم در حال انجام است.»
به نظر روحالله یاسر این باور در افغانستان وجود دارد که ایران اکنون خود دچار مشکلات فراوان اقتصادی است و تلاش میکند با این کار هم برگ برندهای در مقابل ناتو داشته باشد، هم به مردم ایران بگوید که تنها آنها نیستند که مشکل دارند و هم در منطقه تنش ایجاد کند.
این روزنامهنگار مناسبات دو کشور را چنین ارزیابی میکند:
«اگر بخواهیم تصویری کلی از قضایای ایران و افغانستان داشته باشیم، به نظر میرسد که ایران یک میدان بازی بسیار راحتتر در قبال جامعهی جهانی، به خصوص امریکا، در افغانستان پیدا کرده است. ایران از افغانستان به عنوان برگ برندهای که خیلی ساده میتواند بالا و پایین کند، استفاده میکند و به موقع خود از آن، استفادهی خیلی زیادی هم برده است.»
مریم انصاری
تحریریه: علی امینی