الگوی اعتراضات در مصر؛ انقلاب اسلامی یا جنبش سبز؟
۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبهاعتراضات مخالفان دولت مصر وارد هفتمین روز خود شده است. در حالی که حسنی مبارک سعی کرده با تغییر دولت و انتخاب قائم مقام ریاست جمهوری نشان بدهد که در پی انجام اصلاحات سیاسی است اما معترضان میگویند مبارک باید از قدرت کنارهگیری کند.
دور جدید اعتراضات در مصر که پس از تغییر دولت و سقوط رییسجمهور تونس آغاز شد بر دیگر کشورهای خاورمیانه نیز بیتاثیر نبوده است. در ایران نیز دو دیدگاه مختلف از سوی حکومت و اپوزیسیون درباره این تحولات مطرح شده است.
سید احمد خاتمی امامجمعه تهران و از حامیان آیتالله خامنهای، اتفاقات مصر و تونس و لبنان را متاثر از انقلاب ۱۳۵۷ ایران میداند. وی مدعی است که این رخدادها به نوعی ادامه انقلاب اسلامی است.
از سوی دیگر میرحسین موسوی از رهبران مخالفان دولت ایران در واکنش به این اتفاقات مدعی شد: «بدون هیچ شکی نقطهی آغازین آنچه در خیابانهای تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد. روزهایی که مردم با شعار "رای من کجاست؟" به خیابانها آمدند و مسالمتجویانه، حقوق از دست رفتهی خود را پی گرفتند. امروز دامنهی شعار "رای من کجاست؟" مردم ایران، به شعار "الشعب یرید اسقاط النظام" در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است.»
کاربران ایرانی فضای مجازی نیز وقایع مصر را همچون تونس دنبال کردهاند و به مقایسه با حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ پرداختهاند.
معترضان مصری و طنز تلخ ایرانی
مینیمالنویسان در گودر، وبلاگستان و تویتر اعتراضات در مصر را دستمایهی نوشتههای خود کردهاند. یک کاربر اینترنت در وبلاگش به طنز نوشته است که «دیکتاتور مصر از جمهوری اسلامی جهت "دفع فتنه" و "رفع بلا"، درخواست یک کشتی ساندیس و تعداد زیادی پوستر از چهرهی تمام رخ احمدینژاد کرده است.»
وبلاگ "صراحی" نیز دلایل "انقلاب در تونس و مصر" را اینگونه برشمرده است: «استفاده از نوشابههای یک بار مصرف به جای نوشابه شیشهای، عدم پخش اخبار در ساعت بیست و سی، کمبود مرتضوی، رادان و طائب و استفاده از نیروهای نظامی در درگیریهای خیابانی به جای لباس شخصیها.»
نویسنده این وبلاگ در ادامه موارد دیگری را نیز اضافه میکند: «کمبود امکانات تفریحی مانند کهریزک، اوین و رجائیشهر، عدم شیوع مننژیت در بازداشتگاهها و بالابردن سطح انتظارت عمومی با عرضه رانی به جای ساندیس.»
اما وبلاگ "مینیمالهای من" به آینده نظام سیاسی مصر چندان خوشبین نیست و معتقد است مصر به سوی اسلامی شدن پیش خواهد رفت: «از همین الان روزی را میبینم که مردم مصر، روزی هزاربار برای شادی روح حسنی مبارک طلب آمرزش کنند.»
مقایسه جنبش سبز و اتفاقات تونس و مصر
دستگاههای تبلیغاتی در ایران توجه خود را به وقایع مصر معطوف کردهاند. مسوولان حکومتی نیز شادی خود را از این تحولات مخفی نمیکنند و حتی معتقدند استقرار جمهوری اسلامی در ایران، در این اتفاقات سهم بسزایی داشته است.
وبلاگ "آهستان" با اشاره به اینکه به هیچ عنوان جنبش اعتراضی مردم ایران در سال گذشته قابل مقایسه با اتفاقات این روزهای مصر و تونس نیست، میافزاید: «اینکه سبزها (...) موفق نشدند اما مردم تونس و تا حدودی مردم مصر و یمن و اردن و عربستان موفق شدند، خود دلیل حقانیت مردم آن کشورها و ناحق بودن سبزهای متوهم است. اینکه حکومتی کمتر از یک ماه فرو میریزد و رییس جمهور مستبدش فرار میکند، خود بزرگترین دلیل دیکتاتوری و غیرمردمی بودن چنان نظامی است و اینکه سبزهای آشوبگر، در طول چند ماه نتوانستند مردم را با خود همراه کنند، خود بزرگترین دلیل مردمی بودن نظام ماست.»
عاطفه امیری نظر دیگری دارد و این اعتراضات را از جهتی مشابه "جنبش سبز" ارزیابی میکند از جهاتی دیگر متفاوت. وی در وبسایت "کلمه" در مقایسه اتفاقات مصر و ایران به خشونت به کار گرفته شده توسط حکومت ایران برای مقابله با معترضان اشاره میکند: «فقط یک روز از کودتا گذشته بود که دولت ایران خبرنگاران رسانههای دنیا را از ایران اخراج کرد و مردم به ناچار با موبایل فیلمهای غیرحرفهای گرفتند و روی فضای اینترنت منتشر کردند. هنوز اما دوربینهای حرفهای خبرنگاران در قاهره و دیگر شهرهای مصر روشن است و هر لحظه تصاویر اعتراض مردم را به دنیا مخابره میکنند.»
وی میافزاید: «هنوز از وجود کهریزک و تجاوز به معترضان و کشته شدن معترضان زیر شکنجه در مصر چیزی شنیده نشده است. اینجا حتی افشاگرانی که در باره کهریزک نوشتند راهی زندان شدند.»
اما امید حسینی، نویسنده وبلاگ آهستان اتفاقات مصر را مشابه انقلاب اسلامی ایران میداند: «اگر شباهتی وجود داشته باشد، انقلاب مردم مصر و تونس را باید شبیه انقلاب اسلامی دانست که در هر دوی آنها، حکومتهای دیکتاتوری وابسته به آمریکا در منطقه سقوط کردند و حرکت سبزها را هم باید شبیه انقلابهای رنگین و مخملی اوکراین و گرجستان و قرقیزستان دانست که حکومتهایی وابسته به آمریکا روی کار آمدند. پس سبزها به جای این خواب و خیال آشفته و تشبیه خندهدار خود به مردم تونس و مصر، بهتر است فکر کنند که چرا عربها توانستند و سبزها نتوانستند؟!»
مسیح علینژاد، در وبلاگش ضمن اشاره به شادی حکومت ایران از اتفاقات مصر برخی حوادث سال گذشته ایران را بازخوانی کرده است: «در تلویزیون ضرغامی چه ذوقی کردهاند کودتاچیان، چه شوقی برپاست در دلشان. چنان از ضرب و شتمِ مردمِ معترض و قطعِ تلفن و اساماس و اینترنت در مصر حرف میزنند که انگار نه انگار خودشان در همین یک سال و نیم گذشته نزدیک به صد نفر را در خیابانهای ایران شهید کردهاند، چهار نفر را در زندانهای ایران با ضرب و شتم و شکنجه کشتهاند، چندین نفر را زخمی و فلج و قطع نخاع و خانهنشین کردهاند، هزاران نفر را زندانی کردهاند، هزاران نفر را با آزادیِ نیم بند به قید وثیقه ساکت کردهاند، دهها نفر را اعدام کردهاند، چندین روزنامه را بستهاند، صدها سایت و وبلاگ را فیلتر کردهاند و حالا جشنِ سقوط دیکتاتور همسایه را گرفتهاند.»
این روزنامهنگار در پایان مطلبش خطاب به حکومت ایران نوشته است: «ای حکومتِ خوشحالِ بیدیکتاتور! شما از اینکه ملت بریزد در خیابان و فقط به شما نگاه کند هم میترسید. شما از بوق زدنِ ملت هم میترسید و باتوم میزنید، جشنتان برای سقوطِ دیکتاتورهای خاورمیانه، حکایتِ همان دزد است که ملتی برای گرفتنِ این دزد دنبالش میدویدند و خودِ دزد هم هم از ترس داد میزد: دزد را بگیرید، دزد را بگیریدِ بگیرید.»
زیبایی های مصر و نقش زنان در اعتراضات
جادی در وبلاگ "کیبرد آزاد" دو عکس و یک ویدیو را به اشتراک گذاشته و به نظرش از زیباییهای این روزهای مصر است. تصویر اول مردی را نشان میدهد با این پلاکارد: «مبارک برو! تا من هم به خانهام بازگردم و قصه تمام شود.»
عکس دوم یک پوستر است از ترکیب نماد "ناشناس" و ماسک فرعونهای مصر و "فرمانی" به این مضمون در کنارش نوشته شده است: «اگر حکومت شما اینترنت را پایین آورد، شما حکومتتان را پایین بیاورید.»
این وبلاگنویس همچنین یک ویدیو از درگیری مردم با نیروهای پلیس را به اشتراک گذاشته است. وی در توضیح این ویدیو برای کسانی که در ایران امکان دیدن آن را با سرعت پایین ندارد مینویسد: «مردم در جلوی پلیس ضد شورش هستن. پلیس که در حد خز، سنگ پرت میکنه به مردم و مردم هم با سنگ جواب میدن. پلیس ضدشورش تیر هوایی میزنه (احتمالا اعتقادات دینی، اخلاق یا عقلشون اجازه نمیده مستقیم به مردم شلیک کنن) و در مقابل نفربرهای ارتش میآیند جلوی مردم و خودشون رو میکنن سپر. مردم پشت زره پوشهای نظامی سنگر میگیرن و به پلیس سنگ پرت میکنن.»
جادی توضیح میدهد که این اتفاق به هیچ وجه به معنی پیوستن ارتش به مردم نیست: «بلکه نشون میده که ارتش عقلش میرسه که کشتار راه نندازه یا حداقل رییس سی سال اخیر حکومت مصر اینقدر عقل به خرج میده که از طریق کشتار مردم سعی نکنه کماکان رییس بمونه و حتی از ارتش استفاده میکنه که تا حد ممکن کار به خونریزی کشیده نشده.»
نقش زنان در مصر نیز از دیگر نکاتی است که مورد توجه وبلاگنویسان و کاربران اینترنت در ایران قرار گرفت. یک کاربر با انتشار تصاویر حضور زنان ایرانی در اعتراضات سال گذشته نوشت: «وقتی خبرهای مصر را از طریق ماهواره دنبال میکنیم کمتر صحنهای است که در آن خانمها حضور داشته باشند ولی یکی از نقاط تمایز جنبش سبز آن بود که خانمها در صف مقدم و بسیار قوی ظاهر شدند.»
سارا، کاربر فیسبوک مسئله حضور زنان را از زاویهای دیگر مقایسه کرده است. وی تصاویر برخورد خشونتبار پلیس ایران با زنان را در کنار معترضان زن مصری قرار داده و مینویسد: «عکسها را نگاه کنید و معترضان و پلیسهای دو کشور را مقایسه حقیقت این است که دیگر لازم نیست فسفر بسوزانیم و فکر کنیم که چرا آنها چنین و ما چنان.»
وی اضافه میکند: «(در ایران) توحش در حدی بود که از چنین صحنهای حتی نمیشد عکس باز گرفت! در تصویری از مصر، پلیس ایستاده و سپرش را مقابلش گرفته و زن مصری با جسارت میتواند به پلیسش سنگ پرتاب کند.... سنگ! ما چی داشتیم؟ نشان سبز و گاهی چسبی بر دهان و گاهی ماسکی برای استتار! ما چه داشتیم؟ بطری آبی در دست نهایتا! و پلیس وحشیانهترین رفتار را میکرد! و نیروهای سرکوبگر غیررسمی که دیگر هیچ!»
MI/Yk