«انتظار احیای دریاچه ارومیه کاری بیهوده است»
۱۳۹۴ خرداد ۳۰, شنبه
نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی میگوید احیای دریاچه ارومیه "دورنمایی بسیار تاریک" دارد و در این زمینه تنها میتوان ضررهای ناشی از خشکی دریاچه را مدیریت کرد.
عابد فتاحی، ۲۹ خرداد به پایگاه اطلاعرسانی مجلس (خانه ملت) گفت: «متاسفانه دریاچه ارومیه در حال حاضر بحرانیترین شرایط خود را میگذراند، زیرا میزان آب موجود در این دریاچه به پایینترین حد خود رسیده و شاید بتوان گفت که احیای مجدد آن اقدامی غیرممکن است.»
فتاحی انتظار احیای دریاچه ارومیه را کاری بیهوده خوانده و میگوید، بهترین کاری که در حال حاضر میتوان کرد به حداقل رساندن ضررهای خشکی دریاچه در استان آذربایجان غربی و دیگر مناطق است.
بیشتر بخوانید: استاد کویرشناسی: دریاچه ارومیه نجات دادنی نیست
کمیتهای با هفت وزیر
دولت یازدهم رسیدگی به وضعیت دریاچه ارومیه را یکی از اولویتهای کاری خود اعلام کرد و برای این کار ستادی برای احیای این دریاچه تشکیل شد که عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی دبیری آن را بر عهده دارد.
کلانتری در نخستین همایش بینالمللی نجات دریاچه ارومیه (۲۸ تا ۳۰ بهمن ۹۲) گفت: «رئیس جمهور دستور داده است دریاچه ارومیه باید به هر قیمتی احیا شود و ما دست همکاری تمامی متخصصان داخلی و خارجی را برای احیای مجدد این دریاچه میفشاریم.»
همزمان، وزیر نیرو، حمید چیتچیان از تشکیل کمیتهی ویژهای متشکل از ۷ وزیر دولت و با ریاست معاون اول رئیسجمهور برای نجات دریاچه ارومیه خبر داد.
فتاحی برخی انتقادها به ستاد احیای دریاچه ارومیه را ناموجه دانست و خاطر نشان کرد که این ستاد همچنان در مرحله مطالعاتی قرار دارد و وارد فاز عملی نشده است.
بیشتر بخوانید: هفت وزیر دولت روحانی مامور نجات دریاچه ارومیه شدند • گزارش کنگره بینالمللی
فرصتهای از دست رفته
نماینده ارومیه بودجهی یک هزار و پنجاه میلیارد تومانی دولت برای ستاد احیا را "بسیار قابل توجه" میداند و متذکر میشود که "هیچ شرکتی در داخل کشور قدرت جذب این سرمایه را ندارد".
فتاحی در عین حال ابراز امیدواری میکند که با توجه به این بودجه و با همکاریهای بینالمللی و استفاده از "شرکتهای قدرتمند خارجی" بتوان در چشمانداز بلندمدت گامهایی برای احیای دریاچه ارومیه برداشت.
در همایش یاد شده که حدود یک سال و نیم پیش برگزار شد بیش از ۶۰۰ کارشناس و پژوهشگر داخلی و خارجی شرکت داشتند و طرحهای مختلفی برای نجات دریاچه ارائه کردند.
همان زمان نیز بسیاری از کارشناسان تاکید داشتند که معضل دریاچه ارومیه در جمهوری اسلامی خیلی دیر جدی گرفته شده و زمان برای اقدامهای عملی به سرعت از دست میرود.
از سوی دیگر چند لایه بودن معضلات و پیامدهای تغییر سیاستهای نادرستی که این دریاچه را به حال و روز کنونی انداخته شماری از صاحبنظران را نسبت به آینده کاملا مایوس کرده است.
بیشتر بخوانید: آوارگان آب و نزاعهای آبی، پیامدهای بحران کمآبی
معضل پس گرفتن سهم آب دریاچه
یکی از این کارشناسان پرویز کردوانی، استاد برجسته کویرشناسی است که آشنایی دیرینهای با وضعیت جغرافیایی منطقه دارد. او نخستین پژوهش خود درباره دریاچه ارومیه را حدود نیم قرن پیش (۱۳۴۵ خورشیدی) آغاز کرد.
کردوانی فروردین ۹۳ در گفتوگو با "خبرآنلاین" خاطر نشان کرد که مشکل دریاچه ارومیه به استفاده از منابع تامین آب آن برای توسعه کشاورزی و آب شرب شهرها در دهههای گذشته مربوط میشود و توقف این روند و بازگشت به گذشته امکانپذیر نیست.
این استاد کویرشناسی با بیان این که "در اطراف دریاچه ارومیه فقط ۴ هزار چاه باید وجود داشته باشد نه ۲۴ هزار تا" میافزاید، برخی پیشنهادها برای بستن یکساله این چاهها نیز به خاطر لطمه سنگین به کشاورزان عملی نیست.
به گفتهی کردوانی در حال حاضر در برخی از بخشها سطح آب دریاچه تا ۹۰ متر پایین رفته و "از حوضه آبریز دیگر آبی به دریاچه نمیریزد و از دریاچه آب به سمت اطراف میرود."
بیشتر بخوانید: سهم سدسازی بیرویه در خشکی رودخانهها و تالابها
غیبت دید بلندمدت و مدیریت منسجم
وجود ۵۶ سد بر سر راه آبریزهای دریاچه ارومیه از دیگر علتهای اصلی خشکی این دریاچه محسوب میشود. با این همه زندگی و کار صدها هزار نفر به آب ذخیره شده در پشت این سدها وابسته شده و هر گونه تغییر در وضعیت آنها معضلات دیگری در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر خشک شدن کامل دریاچه ارومیه یک فاجعه زیستمحیطی فراملی است که زندگی میلیونها نفر در ایران و کشورهای همسایه را به خطر میاندازد.
خبرگزاری ایسنا حدود یکسال پیش از قول استاندار آذربایجان غربی، قربانعلی سعادت نوشت: «هم اکنون جمعیتی حدود پنج تا شش میلیون نفر در روستاهای حاشیه دریاچه ارومیه سکونت دارند که در صورت عدم رفع بحران از این منطقه مجبور به کوچ از روستاها و محل سکونت خود خواهند بود.»
وزیر نیرو نیز تاکید کرده که بازگشت دریاچه ارومیه به وضعیت پیشین در صورت تلاش همهجانبه و سازماندهی منسجم به ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز دارد.
تجربه جمهوری اسلامی نشان میدهد پروژههایی که توفیق آنها مستلزم سازماندهی طولانی، مدیریت منسجم و کار فراجناحی است شانس زیادی ندارند.
در جایی که دولتها برای افتتاح راهآهن و جاده نیمکاره و کارخانه تکمیل نشده شتاب دارند و با هم رقابت میکنند، نمیتوان به سرنوشت پروژههای زیست محیطی که حاصل آن در کوتاه مدت قابل نمایش نیست خوشبین بود.