اوباما و برقراری صلح در خاورمیانه
۱۳۸۷ اسفند ۱, پنجشنبهتفاوت سیاست خارجی بوش و اوباما در چیست؟ کسی که این سوال را در واشینگتن مطرح کند، دو جواب دریافت میکند. اول در ارتباط با سیاست خارجی با کشورهایی چون روسیه، کشورهای آسیایی، یا کشورهایی که در مناطق جنگی واقع شدهاند مثل عراق و افغانستان، یا مثلا در ارتباط با ایران. در این رابطه تغییرات چشمگیر سیاست خارجی آمریکا به خوبی دیده میشوند. تفاوت دوم در تغییراتی جزئی در سیاست خارجی آمریکاست در خاورمیانه، در ارتباط با اسرائیل و فلسطینیان.
البته اوباما، جورج میچل، یکی از دیپلماتهای برجسته اش را به عنوان نماینده ویژه مناطق بحرانی جهان تعیین کرده و لحن دولت جدید این کشور هم مشخصتر از زمان دولت بوش است، اما اینها تمام تغییراتی ست که در رابطه با بحران خاورمیانه رخ داده اند.
اوباما کمی پس از احراز پست ریاست جمهوری دو پیام غیرمستقیم، برای اسرائیلیان و فلسطینیها فرستاد. او در ارتباط با اسرائیل گفت: «آمریکا خود را مسئول تامین امنیت اسرائیل میداند. ما همیشه از حقوق اسرائیل در حمایت از خود، پشتیبانی خواهیم کرد. سازمان حماس سالهای متمادی موشکهایی به سوی مردم بیگناه اسرائیل پرتاب کرد. هیچ دمکراسیای نمیتواند چنین خطری را برای مردم خود تحمل کند.»
اوباما همچنین درمصاحبهای با شبکهی تلویزیونی العربیه سخنانی گفت که سیاست خارجی آمریکا را درارتباط با مسلمانان جهان و بخصوص فلسطینیان مشخص میکرد: «وظیفه من در مقابل جهان اسلام این است که به آنها بگویم، آمریکا دشمنشان نیست. البته ما نیز کامل نیستیم و در سیاستمان اشتباه میکنیم. اما آنچه مشخص است این است که ما به عنوان استعمارگر زاده نشده ایم و هیچ دلیلی وجود ندارد که ما نتوانیم رابطهای برابرحقوق باهم داشته باشیم. ما به این سوی پیش میرویم. مردم باید مرا نه با گفتارم، بلکه با آنچه در عمل انجام میدهم، ارزیابی کنند.»
اینها جملاتی هستند که کسی در دوران ریاست جمهوری هشت سالهی بوش نشنید. اما آنچه مشاوران اوباما نیز بر آن معترفند این است که شرایط خاورمیانه بسیار بغرنج است و انتخابات مجلس نمایندگان اسرائیل بر این بغرنجی افزوده. بنیامین نتانیاهو، رئیس حزب لیکود اسرائیل، اعلام کرده است که بلندیهای جولان را به سوریه پس نخواهد داد و این در حالی ست که سوریه میتواند مهرهای مهم در اجرای برنامهی صلح در خاورمیانه باشد.