برژینسکی: مشکل سوریه بخشی از مخمصهای بزرگتر است
۱۳۹۲ شهریور ۹, شنبه
زبیگنیو برژینسکی در زمان ریاستجمهوری جیمی کارتر در سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ مشاور امنیتی کاخ سفید بود. او یکی از برجستهترین کارشناسان سیاست خارجی آمریکا به شمار میرود. برژینسکی در حال حاضر استاد روابط بینالمللی در دانشگاه جان هاپکینز و مشاور مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن است. متن گفتوگوی اختصاصی او را با بخش مرکزی دویچه وله در زیر میخوانید.
دویچه وله: اکنون که ایالات متحده آمریکا تردیدی ندارد که پرزیدنت بشار اسد مسئول حمله شیمیایی در کشورش است، به نظر میآید که یک حمله نظامی احتمالا اجتنابناپذیر است. آیا شما با چنین حملهای موافقاید؟ وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
برژینسکی: من معتقدم که یک حمله نظامی ـ در صورتی که واقعا روی دهد ـ میبایست بخشی از یک استراتژی همهجانبه باشد. در غیر اینصورت شاید یک ضربه تلافیجویانه متناسب باشد. ولی آیا با چنین ضربهای میتوان مشکل را حل کرد؟ آیا استراتژی مناسبی برای حل مشکل وجود دارد؟ چه کسی بخشی از راهحل است و چه کسی نیست؟ پیش از حمله نظامی باید درباره این پرسشها بهطور منظم فکر کرد. به نظر میرسد که چنین حملهای با توجه به سنگینی جنایت آشکارا غیرانسانیای که در سوریه روی داده از نظر اخلاقی موجه باشد، ولی باید همچنین در نظر گرفت که این حمله میتواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد.
آیا معتقدید که دولت آمریکا استراتژی روشنی برای سوریه و از جمله برای زمان پس از حمله نظامی دارد؟
اگر چنین استراتژیای داشته باشد، رازی است که به خوبی از آن محافظت میشود.
شما کدام استراتژی را مناسب میدانید؟
به نظر من میرسد که مشکل در مورد سوریه، با توجه به قیامهای اخیر در خاورمیانه، بخشی از یک مخمصه بزرگتر است. راهحل نه فقط میتواند صرفا نظامی باشد و نه باید آن را تنها وابسته به قدرتهای غربی ساخت.
شما گفتید که باید در یک حمله نظامی تا آنجا که ممکن است ائتلاف بزرگی شرکت داشته باشد. منظورتان کدام کشورهاست؟
ترکیه باید در هر صورت به طور آشکار و مستقیم در یک حمله نظامی شرکت داشته باشد. این حداقل چیزی است که باید انتظار داشت. افزون بر آن باید کشورهایی که از حداقل ثبات در خاورمیانه از نظر اقتصادی سود میبرند، آشکارا از چنین حملهای استقبال کنند. من در این زمینه به چند قدرت آسیایی نظر دارم که تامین انرژی آنها تنها زمانی تضمین میشود که کشورهای ترانزیت در خاورمیانه به ورطه هرج و مرج سقوط نکنند.
از روسیه نام نبردید. نقش این کشور را چگونه میبینید؟
روسیه باید عاقلانه با دیگر کشورها همکاری کند، نه فقط برای حل مشکل سوریه، بلکه همچنین عموما برای تعیین استانداردهای بینالمللی، با توجه به سیاست اتمی ایران و اینکه چگونه میتوان برنامه اتمی را در این کشور تثبیت و از نظر بینالمللی مشروع کرد. طبیعی است که روسیه همچنین باید فعالانه در حل منازعه میان اسرائيل و فلسطینیها هم شرکت کند، هر چه باشد شماری از مشکلات این منطقه به همین منازعه بازمیگردد.
این موضوع را چگونه توضیح میدهید که دولت آمریکا تحت ریاستجمهوری اوباما در حال حاضر ظاهرا سازمان ملل متحد را وانهاده و کاملا روی ناتو حساب میکند؟
من معتقدم که شما این مساله را کاملا درست نمیبینید. فکر میکنم که دولت اوباما از وکالت سازمان ملل متحد برای یک حمله نظامی استقبال میکند، ولی از وتوی روسیه یا چین بیم دارد. برای من معنای این سخن این است که باید بهطور منظم مذاکراتی جدی با کشورهایی انجام داد که در معرض گسترش خشونت در منطقه هستند یا خواهند بود.
حمله نظامی به رژیم سوریه چه تاثیراتی میتواند داشته باشد؟ پرزیدنت اسد ایالات متحده آمریکا را از یک ویتنام دوم برحذر داشته است. آیا میتوان این سخن را جدی گرفت؟
هر قیاسی میتواند به درجه معینی متناسب باشد، ولی همچنین میتواند بسیار گمراهکننده باشد. من فکر میکنم که اوضاع در سوریه با ویتنام خیلی متفاوت است.
جمعبندی میکنم: شما معتقد نیستید که در زمان کنونی حملهای نظامی به سوریه درست است؟
من در ارتباط با آن استراتژی گستردهای نمیبینم. آنچه باعث نگرانی من است این است که ایالات متحده آمریکا و متحدانش، یعنی قدرتهای استعماری پیشین، محدود میاندیشند. از دیدگاه من، به همین دلیل مستقیما یک مشکل سیاسی تازه پدید میآید.