1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«بزرگ‌ترین آفت روحانیت شیعه، عوامی‌گری است»

۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

خشونت‌های تروریستی اخیر در سیستان و بلوچستان، روحانیان این استان را با اتهام‌هایی چون ترویج تروریسم و تاثیرپذیری از آموزه‌های وهابیون مواجه کرده است. یک تحلیل‌گر، هدف این تنش‌ها را، از دور خارج کردن سنی‌ها می‌داند.

https://p.dw.com/p/KUDt
محمدجواد اکبرین
محمدجواد اکبرینعکس: irani

محمدجواد اکبرین، پژوهشگر دینی مقیم بیروت در گفتگو با دویچه‌وله، از محرومیت‌ها و تبعیض‌های اقلیت‌های دینی می‌گوید و این اتهام‌ها را سرپوشی بر مشکلات شهروندان در مناطق سنی‌نشین می‌داند.

دویچه‌وله: آیت‌الله مکارم شیرازی، حوزه‌های علمیه سنی‌ها را متهم به ترویج تروریسم کرد و کشتارهای اخیر زاهدان را به تعالیم نادرست این حوزه‌ها نسبت داد. چه زمینه‌هایی موجب طرح رسمی چنین اتهام‌هایی می‌شوند؟

محمد جواد اکبرین: برخی گروه‌های اهل سنت دیدگاه‌هایی دارند که هرگونه دگراندیشی را باطل دانسته و از بین بردن صاحب آن تفکر را مجاز می‌داند. در این تردیدی نیست. اما متهم کردن حوزه‌های اهل سنت درایران به این موضوع را بنده نادرست می‌دانم و فکر می‌کنم بحران موجود در مناطق سنی‌نشین را از این زاویه نمی‌توان تحلیل کرد. این اتهام‌ها، سرپوشی هستند بر برخی مشکلاتی که نظام جمهوری اسلامی برای شهروندان سنی ایجاد کرده است.

اشاره شما احتمالا به جریان وهابیت است. اما چنین اتهامی به شهروندان بلوچ چه هدفی را دنبال می‌کند؟

بله، هر چند ممکن است در داخل ایران کسانی به این جریان اعتقاد داشته باشند، اما قدرتی ندارند. بحران‌های موجود در مناطق سنی‌نشین، ناشی از تبعیضی است که دولت ایران بین شیعه و سنی قائل است. روشن‌ترین شاخص برای این تبعیض این است که ما دستکم ده درصد جمعیت سنی داریم اما آنها اجازه ساختن یک مسجد در تهران را ندارند.

نفرمودید که جمهوری اسلامی چه طرفی از این اتهام‌ها می‌بندد؟

هدف از دور خارج کردن سنی‌هاست. تعصب شیعی در حوزه‌های علمیه بسیار قوی است. این تعصب، زمینه‌ساز آن است که همراه باطل دانستن مذهب سنی، چیزهایی به آنها نسبت دهیم و آنها را از دور خارج کنیم. نظام ایدئولوژیک جمهوری اسلامی دارد از این فرصت سوءاستفاده می‌کند.

مثالی بزنم: اگر نظام جلوی مردم بایستد و اتفاقاتی مانند مسائل پس از انتخابات اخیر پیش بیاید، خانواده‌ها می‌توانند به مراجع شکایت و کنند و مراجع از آنها حمایت کنند. اما اگر برای سنی‌ها اتفاق بدی بیفتد، مراجع و شخصیت‌های شیعی چندان حمایتی نمی‌کنند. در نتیجه وقتی سنی‌ها پایگاه و مرجعی برای تظلم ندارند، نظام جمهوری اسلامی از این وضع استفاده می‌کند و اتهام‌هایی به آنها می‌زند.

مقامات عالی جمهوری اسلامی همواره بر یگانگی شیعه و سنی بعنوان مسلمان و ایرانی تاکید می‌کنند. چگونه است که به فراخور، سنی‌ها را دشمن یا دستکم دشمن بالقوه می‌پندارند؟

این ادعاها کار ویترین همیشگی جمهوری اسلامی است. تردیدی نیست که نظام جمهوری اسلامی برای اقلیت‌ها، دشواری‌هایی در راه زندگی، اندیشه، تعلیم آموزه‌ها و بسیاری حقوق طبیعی و انسانی‌شان ایجاد می‌کند. تنها در دوران آقای خاتمی من یادم است که به این آزادی‌ها و این ادعاها نزدیک شده بودند. اما با روی کار آمدن دولت تندروی نهم که همراه با تعصب سیاسی و اقتدارگرایانه، تعصب مذهبی کور هم دارد، وضع برگشت. من تاکید بر تعصب کور می‌کنم، زیرا هر معتقد به مذهبی، تعصباتی دارد، اما تعصب کور آنجاست که اعتقاد به یک مذهب، به نفی مذهب دیگر منجر شود. این ادعاها ویترین است و سرپوشی است برای خارج از ایران که نفهمند چه فاجعه‌ای در خصوص اقلیت‌های مذهبی دارد روی می‌دهد.

آقای مکارم حتی عنوان کرده‌اند که سنی‌ها با تبلیغ فرزند بیشتر، می‌خواهند تناسب جمعیتی منطقه را به هم بزنند. این گفته به نظر بسیار غریب و تهدیدآمیز می رسد. چه شده که به حوزه زاد و ولد افراد هم وارد شده‌اند؟

من پرسش شما را با سوال دیگری پاسخ می‌دهم. آقای مکارم و سایرین چرا آمار ارائه نمی‌دهند؟ بالاخره در این کشور، آمار زاد و ولد شیعه و سنی مشخص است. چرا به جای حرف مستند و دقیق، حرف‌های عوامانه و منبری گفته می‌شود؟ چیزی که باید اولویت داشته باشد، کرامت انسان‌ها و حقوق شهروندی است. اقلیت‌های مذهبی حقوق شان دارد ضایع می‌شود و هیچکس بالای منبر حرفی نمی‌زند اما به محض گل کردن تعصب شیعی، این آمارها را طرح می‌کنند متاسفانه کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند، هیچ وقت دادگاهی نمی‌شوند.

و آیا پیام این گفته‌‌ها از جهتی این نیست که پیاده‌‌نظامی از عوام را علیه برادران دینی خود بشورانند و آنها را بترسانند که تعداد سنی‌ها دارد بر شما می‌چربد و باید مراقب بود؟

متاسفانه همینطور است. مرحوم مرتضی مطهری از بنیان‌گزاران نظام جمهوری اسلامی گفته بود که بزرگترین آفت روحانیت شیعه، عوامی‌گری است. امروز نزدیک سه دهه از ترور آقای مطهری می‌گذرد و این سخن زنده است. ما در عرصه‌های فرهنگ، سیاست، امنیت و اقتصاد، نتایج زیانبار این عوامی‌گری را داریم می‌بینیم و الان که بیش از هر وقت نیاز به یکپارچگی و وحدت ملی داریم، دامن زدن به تفرقه را شاهدیم. سخنان اخیر، عوامی‌گری محض است.

آخرین سوال: چه نسبتی می‌توان میان اعتراض‌ها و مخالفت‌های سراسری در ایران و تشدید اتهام علیه اقلیت‌های مذهبی دید؟

روند کلی حاکمان کشور، تبعیض و ندیده گرفتن مطالبات مردم است. پیداست وقتی تمام ملت ایران گرفتار تبعیض و مشغول اعتراض‌های میلیونی در ماه‌های اخیر است، اقلیت‌ها که بیشتر در معرض ظلم هستند، سکوت نخواهند کرد. طبیعی است وقتی کل مردم ایران شاکی هستند، اقلیت‌ها شاکی‌تر باشند. اتفاقات اخیر در سیستان و بلوچستان نشان داد که نظام هیچ مزاحمتی را تحمل نمی‌کند. این در سیستان و بلوچستان که محرومیت‌های زیادی دارد و امکان اعتراض‌ها در آن بالاست، با سرکوب خود را نشان می‌دهد. نتیجه ناتوانی وزارت اطلاعات و مقامات دولتی در روبرو شدن با مطالبات مردم محروم این است که به سرکوب روی بیاورند.

مصاحبه‌گر: مهیندخت مصباح

تحریریه: شهرام احدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه