تشکیل دولت انتقالی راه موفقیت ادیب در بحران لبنان
۱۳۹۹ شهریور ۱۷, دوشنبهدکتر مصطفی ادیب نخست وزیر جدید لبنان در حال رایزنی برای تشکیل کابینهای قوی از تکنوکراتها برای ترمیم جراحت عمیق انفجار بندر بیروت است. او سکاندار اداره کشوری بحرانزده و در آستانه فروپاشی کامل اقتصادی شده که هم وارث یک نظام سیاسی معیوب با تقسیم بندی طایفهای مذهبی متعلق به اعصار قدیم است و هم گرفتار شکافهای سیاسی و اجتماعی عمیق که مناسبات مبتنی بر ملت- دولت را دچار بحران مزمن ساخته است. علاوه بر آن گروههای سیاسی عادت کرده به گروگشی و وجهالمصالحه قرار دادن منافع عمومی در پای مقاصد شخصی و گروهی، پشتیبانی از نظامی گری در عرصه سیاسی توسط حزب الله لبنان، مداخلات قدرتهای منطقهای و تبدیل شدن لبنان به اهرم فشار جمهوری اسلامی موانع بزرگی هستند که موفقیت وی در مبارزه با فساد نهادینه شده و سیستماتیک و پایان دادن به سوء مدیریت مزمن و ادواری در نهادهای حاکمیتی لبنان را در هالهای از ابهام قرار دادهاند.
البته کسی از ادیب انتظار معجزه ندارد اما موفقیت در اقدامات کوچک و ایجاد چشم انداز امیدوار کننده بر فراز درههای عمیق یاس و بهت کنونی در لبنان نیز ماموریت ناممکنی برای این تکنوکرات آکادمیک لبنانی است که مدرک دکترایش در رشته حقوق و علوم سیاسی را از دانشگاه مونپلیه فرانسه گرفته است.
ادیب که یک مسلمان سنی سکولار است، ابتدا در کسوت استاد دانشگاه و پژوهشگر در حوزههای امنیت ملی، ساختار قانونی انتخاباتها، قانون اساسی، روابط بین الملل، ژئوپلتیک و منابع انسانی در سیاست فعالیت میکرد و سالها استاد دانشگاه لبنان بود. همکاری با سازمان ملل پای وی را به نهادهای حاکمیتی لبنان کشاند و سپس در دولت نجیب میقاتی رشد کرده و در نهایت رئیس دفتر او شد. بعدا سفیر لبنان در آلمان شد که بالاترین مقام او قبل از نخست وزیری بود.
ادیب با میانجیگری فعالانه امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه و حمایت سه نخست وزیر قبلی (میقاتی، سعد حریری و حسان دیاب) و موافقت جرب الستقبل، حزبالله لبنان، حزب سوسیالیست ترقیخواه و جنبش میهنی آزاد مسیحیان لبنان به این سمت انتخاب شد. تشدید بحران بعد از انفجار مهیب در بندر بیروت و طغیان خشم عمومی دولت دیاب را خیلی سریع به خط پایان رساند، خلا موجود و نیاز فوری لبنان به دریافت کمکهای خارجی برای بازسازی خرابیها باعث شد تا اجزاء اصلی بلوک قدرت در لبنان به سرعت بر روی نخست وزیری او به توافق برسند. در این میان دولت فرانسه روی او حساب ویژهای باز کردهاست.
اما سئوال جدی اینجا است که ادیب در چارچوب ساختار قدرت موجود در لبنان و موازنه قوا آیا می تواند راهی برای خروج از بنبست پیدا کند؟
اولین عامل موفقیت او تلاشی همه جانبه و متفاوت در مبارزه با فساد اقتصادی و پایان دادن به تقلیل دولت در لبنان به شرکت سهامی متنفعان سیاسی است. با توجه به اینکه فساد در لبنان سیستماتیک است و بدنه دولت و مدیران به آن عادت کردهاند، کار وی در ریشهکن کردن فساد تقریبا ناممکن است. بخصوص که وی با حمایت نجیب میقاتی به این سمت دست یافت و نجیب میقاتی که ثروتمندترین فرد بیروت است در دادگاه متهم به تحصیل مال نامشروع از طریق وامهای پشتیبانی شده از طرف بانک مرکزی لبنان شدهاست و تحت پیگرد قضائی است. او حداکثر در بهترین شرایط می تواند دامنه فساد را مهار کرده و نرخ رشد آن را نزولی کند.
از سوی دیگر میقاتی از حامیان سیاسی و شرکای تجاری جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان و دولت سوریه است و این مساله بر توانایی ادیب در خروج لبنان از تنگنای کنونی سایه می افکند.
عبور از بحران در لبنان نیازمند وجود شخصیتی مقتدر است که بتواند در مقابل سهم خواهی گروه های سیاسی و بخصوص به گروگان رفتن عرصه سیاسی لبنان از سوی حزب الله برای مقاصد ایدئولوژیک و منافع سیاسی و وابستگی به جمهوری اسلامی ایران بایستد. سوابق مصطفی ادیب چنین چیزی را نشان نمیدهد، موافقت حزب الله لبنان نیز گویای همین مساله است که آنها نگرانی زیادی از انتخاب او نداشتند.
البته الان حزبالله در بدترین شرایط قرار دارد و در موقعیتی است که فعلا رویکرد حداقلی را در سیاست لبنان در پیش گرفته و در مواجهه با اسرائیل نیز رویکرد محتاطانهای دارد و فعلا از پاسخ متقابل به رویکرد تهاجمی اسرائیل خودداری کردهاست.
اظهار نظر میشل عون که لبنان نیاز به رویکرد لائیک در اداره کشور دارد نیز نشانگر تزلزل و شکافی است که در بین متحدان داخلی حزبالله رخ داده و ممکن است حمایت برخی از نیروهای مسیحی همسو را از دست بدهد. ادیب در مقایسه با دیاب از حزبالله و جمهوری اسلامی دورتر است و آنها از سر مصلحت سیاسی به این انتخاب تن دادند البته در برابر گزینه ای چون سلام نواف مخالفت کردند که نسبت به تسلط حزب الله بر لبنان موضع منفی دارد.
این عامل و افزایش اثرگذاری دولت فرانسه و از همه مهتر نیاز مبرم لبنان به دریافت منابع مالی و حل مشکل با صندوق بین المللی پول باعث شده تا ظرفیت های بالقوهای در اختیار دولت جدید قرار بگیرد تا بتواند در حاشیه نیاز به اقتصاد سیاست را به حاشیه براند. دولتهای خارجی دارای توانایی مالی در کمک به لبنان همگی همسو و حامی ائتلاف ۸ مارس (نیروهای سکولار) هستند.
مشکلات چندگانه
اما لازمه موفقیت کنارگذاشتن سهمخواهی از سوی گروههای سیاسی است که واقعیتهای موجود جایی برای خوشبینی باقی نمیگذارد. اگر مصطفی ادیب در برابر فشارها و لابیهای گروههای سیاسی تسلیم شود و یا متخصصانی وابسته و وفادار به بلوکهای سیاسی را انتخاب کند، آنگاه سرنوشتی متفاوتی از حسان دیاب نخواهد داشت. اما مقاومت او و اصرار بر تشکیل کابینه مستقل از احزاب سیاسی اگر با سمت گیری مناسب به سمت نیروهای معترض لبنان همراه شود میتواند شرایط را تغییر دهد. این تغییر شرایط نیازمند همراهی او با خواست تغییرات بزرگ سیاسی مورد نظر مردم لبنان و پایان دادن به سامانه سیاسی و اجتماعی شکل گرفته در لبنان بعد از جنگ داخلی در اواخر دهه هشتاد میلادی است.
در واقع دولت او برای موفقیت نیاز دارد که نقش یک مرحله انتقالی و آغازگر انقلاب سیاسی را ایفا کند و گرنه انسداد کنونی سیاسی لبنان و ناکارآمدی مزمن دولت ادامه پیدا میکند و فروپاشی اقتصادی و سیاسی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
شرایط لبنان و ابعاد ساختاری بحران بهگونهای است که این کشور اکنون نیاز به سیاستمداری توانمند دارد که بتواند با استفاده از قدرت مردم و مانور در نیروهای سیاسی فضا را برای گذار به وضعیت جدید هموار سازد که در آن دولت ملی توسعه گرا متعهد به امنیت ملی و منافع ملی لبنان تشکیل شود و به فرقهگرایی سیاسی و تبدیل لبنان به محل نزاع قدرتهای منطقهای و جنگ نیابتی ایران و آمریکا خاتمه بدهد.
در غیر این صورت حداکثر کارکرد مصطفی ادیب ایجاد تضمینهای حداقلی برای دریافت کمکهای مالی و نظارت بر مصرف آنها در حوزههای بازسازی و کمکهای بشردوستانه خواهد بود؛ در نتیجه دولت بر بحران عمیق اعتماد عمومی غلبه نخواهد کرد. این مساله در کنار آگاهی از عواملی چون "دشواری کار"، "مقاومت گروه های ذی نفع در برابر فسادزدایی "و "احساس خطر گروههای سیاسی بویژه حزب الله لبنان در برابر تغییرات معنادار سیاسی" به احتمال زیاد دلیل رد کردن پیشنهاد نخست وزیری از سوی سعد حریری شد.
اگرچه تجارب قبلی نشان میدهد که تشکیل کابینه کار سخت و زمان بری است و ممکن است ماهها طول بکشد، اما شرایط بحرانی وخیم کنونی لبنان و نیاز فوری به دریافت کمک های خارجی ممکن است به کمک ادیب بیاید تا زودتر وزرای مورد نظرش را انتخاب کند. اما در نهایت ترکیب وزراء و چینش فراگروهی و غیر فرقه ای کابینه مهم خواهد بود.
در مجموع احتمال کامیاب شدن مصطفی ادیب در حل مشکلات اساسی لبنان و ایجاد چشم انداز امیدوار کننده کم است؛ حتی موفقیت در تشکیل کابینه نیز قطعی نیست، اما در شرایطی وی میتواند مانع کنونی در دریافت کمکهای خارجی و دریافت وام از صندوق بین المللی پول را بردارد و تسکینی موقت و نه چندان پر دامنه بر دردهای مردم لبنان باشد.