جایگاه بوندسلیگا در فوتبال جهان • گپی با مهران ملکآرا
۱۳۹۱ شهریور ۱۴, سهشنبه
دویچه وله: بوندسلیگای آلمان پنجاهمین سالگرد بنیانگذاریش را جشن میگیرد و در حال حاضر در جهان فوتبال از اعتبار و جذابیت خاصی برخوردار است. لیگ برتر آلمان و جایگاه آن را چطور میبینید؟
مهران ملکآرا: به عقیدهی من یک دستاورد بزرگ است و نماد موفقیت آن هم در شمار جمعیتیست که به بازیها میآیند، درآمدزایی میکنند و در سالهای اخیر جلوه و رنق خاصی به این لیگ دادهاند. بههرحال لیگهای دیگری هم هستند مانند لالیگای اسپانیا یا لیگ برتر انگلیس که قدمت زیادی دارند. قدرت بوندسلیگا الان نشان میدهد که بعد از ۵۰ سال اگر بهترین لیگ دنیا نباشد، اما از لحاظ درآمدزایی و پویایی دومین لیگ بعد از لیگ برتر انگلیس است.
بشنوید: گفتوگو با مهران ملکآرا
محبوبیت و جذابیت فوتبال بوندس لیگای آلمان بهخصوص در دهسال اخیر در جهان فوتبال چندین برابر شده. یکی از دلایل ثبات بوندسلیگا بدون شک وضعیت سالم مالی باشگاههاست. این قاعده شامل حال دیگر باشگاههای لیگهای معتبر اروپا نمیشود و بیشتر خاص بوندسلیگا است. نقش این اقتصاد و سیاست مالی سالم را چطور ارزیابی میکنید؟
کلاً به نظر میرسد که آلمانیها ده دوازه سال سال پیش تصمیم گرفتند که چه در عرصهی بازیکنسازی و آکادمیک و چه از لحاظ درآمدزایی در فوتبال دنیا راه متفاوتی پیشه گیرند. در تیم ملیشان هم بیشتر بازیکنان قدیمی بودند و کمتر به بازیکن جوان توجه میشد. از طرفی هم به این نتیجه رسیدند که کلاً درآمدزایی در فوتبال تغییر کرده. مثلا تیم بایرن مونیخ در استادیوم المپیک مونیخ بازی میکرد. ولی مسئولان این باشگاه آمدند، نشستند دور همدیگر و گفتند در فوتبال جدید که باید یک باشگاه درآمدزایی کند، این استادیوم پاسخگو نیست و باید استادیومی جدید ساخته شود.
در همان راستا در کار آکادمی، بازیکنسازی و بازیکنهای دورگه، همه اینها را دنبال کردند که الان دیگر تیم ملی فوتبال آلمان در عرض ۱۲ـ ۱۰ سال از پیرترین تیم تورنمنت تبدیل میشود به یکی از جوانترین تیمها. بعد روشهای جدید فوتبال مثل بازیای که بوروسیا دورتموند تحت سرمربیگری یورگن کلوپ ارائه میکند. فوتبال آلمان کلا پویا شده. بعد هم ۱۵ـ ۱۲ سال پیش به این نتیجه رسیدند که مسیرشان را باید تغییر دهند و این تعهد را به این تغییر مسیر حفظ کردند. من به تازگی در روزنامهها خواندم که حق و امتیاز پخش تلویزیونی بوندسلیگا امسال ۲۵۰ میلیون بالاتر از پارسال است و تمام تیمهاشان مثبتاند.
ببینید: ستارگان نیم قرن بوندسلیگا
نکتهی مهم دیگر به قانون ۵۰+۱ است که اجازه نمیدهد یک میلیونر یا یک مالک شخصی با پول زیاد مثلاً از امارات یا قطر یا از روسیه بیآید و یک تیم را صاحب شود. این قانون به اضافهی تعهد به این تغییر در بوندسلیگا سبب شده که این لیگ پویا شود و من در این ده سال آینده حضور بازیکنان بزرگتر را در این لیگ پررنگتر میبینم.
در پنجاهمین فصل بوندسلیگا گرانقیمتترین انتقال یک فوتبالیست نیز صورت گرفت: خاویر مارتینز هافبک دفاعی تیم ملی اسپانیا از باشگاه آتلتیک بیلبآئو به بایرن مونیخ پیوست. بایرن مونیخ ۴۰ میلیون یورو حق انتقال به باشگاه آتلتیک بیلبائو برای مارتینز داد. پیوستن چنین بازیکنان شاخص بینالمللی از یک لیگ بسیار معتبر و جذاب دیگر در اروپا، یعنی لالیگای اسپانیا به بوندسلیگا را چطور میبینید؟ البته برای برخیها این نکته نیز تعجبآور است که بایرن مونیخ ۴۰ میلیون یورو برای یک هافبک دفاعی خرج میکند؟
همانطور که گفتم، بوندسلیگا الان یکی از پویاترین لیگهای دنیاست و رو به جلو هم دارد پیشرفت میکند و خیلی هم بهتر خواهد شد. با این حال من احساس کردم که بایرن مونیخ بهعنوان نمادی فوتبال آلمان و کل بوندسلیگا دنبال این مسئله بوده که اول این خشتها و آجرها را، که میخواهند با آنها ساختمانی را بسازند، درست بگذارند و الان به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند بازیکنان بزرگتری را به بوندس لیگا جذب کنند. حالا ممکن است بعضیها بگویند که خاویر مارتینز در تیم ملی اسپانیا بازیکن فیکس نبود، ولی فراموش نکنیم که او بازیکنی بود که حتی رئال مادرید هم به فکر خریدنش بود. بوندسلیگا جذاب است. الان نگاه کنید استادیومهاشان پر است، تیم ملیفوتبال آلمان پر از جوان آیندهدار است و فوتبال پویا و زیبایی بازی میکنند. دستاندرکاران بوندسلیگا تنها کاری که الان باید بکنند این است که شروع کنند ستارههایی را بیآورند که بتوانند بوندس لیگا را جهانی کند. الان در بوندس لیگا تنها بایرن مونیخ جهانیست. اما این کار را به عقیدهی من دارند آرامآرام میکنند و چون با دغدغه و آهسته رو به جلو میروند و خیلی حسابشده و کارآزموده دارند کار میکنند، فکر نمیکنم که عقب بیافتند.
اما همانطور که اشاره کردید در فوتبال اروپا فقط این تیم بایرن مونیخ است که توانسته نمایانگر و قدرت اصلی فوتبال باشگاهی آلمان باشد و باشگاههای دیگر آلمانی مانند شالکه، دورتموند، لورکوزن و غیره مثل بایرن مونیخ در سالهای اخیر و دهههای اخیر قدرت رقابت همسطح را در بین نخبگان فوتبال باشگاههای اروپا نداشتند!
به عقیدهی من در چمپینزلیگ معمولاً پنج شش تیم هستند که همیشه مطرحاند. چلسی، میلان، اینتر، رئال و حالا یونتوس است. بعدی یکسری تیمها هم هستند که خود بایرن است و یکسری تیمها هستند که همیشه به هشت تیم برتر میرسند، چون از بازیکنان با کیفیت برخوردارند. ولی تیمهای دیگری مثلاً پورتو پرتغال و یا شالکه که تیمهای درجه دو بهحساب میآیند، اینتیمها معمولاً حادثهای و در یک فصل میتوانند به آن مرحلهی بالا برسند..
شما الان نگاه کنید به تیمی مثل پاریس سن ژرمن که دارد قدم به آن طرف برمیدارد. بازیکنان را یواش یواش میگیرند. امسال آمدهاند چمپینزلیگ و به احتمال قوی تا سه چهارسال آینده میشوند یک چلسی دیگر که پنج سال دیگر خواهید دید. یکسری از آن راه میروند. یعنی پول زیاد خرج میکنند و بازیکنان با کیفیت و قوی میگیرند و بعد از پنج شش سال میشوند پای ثابت چمپینزلیگ. در آلمان به نظر میآید با این تئوری موافق نیستند، حاضرند که پول خوبی داشته باشند و یواش یواش به آن مرحله برسند. من این طور احساس میکنم که در هشت تا دوازده سال آینده شما با تیمهای بهتری و بیشتری از بوندس لیگا در جمع هشت یا چهار تیم برتر اروپا ببینید. چون سالم است. چون لیگشان حرفهای و سالم است، حرکتشان هم رو به جلوست و حرکت خیلی منطقی و آهستهای است.
اگر در حافظهتان نگاهی به دهههای گذشته بیندازید چه خاطراتی، چه اتفاقاتی، چه چهرههایی همیشه در ذهنتان زنده است از فوتبال بوندس لیگای آلمان؟
یکی دههی ۷۰ میلادی بود. من سنام پایین بود، ولی میدانستم بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان برای دو سه سال قهرمان اروپا شدهاند. یکی این بود و یکی حضور علی کریمی در بوندس لیگا بود و حضور علی دایی که برای اولین بار در بایرن مونیخ دیدمشان، بهعنوان یک ایرانی و حالا نه بهعنوان یک فوتبالیست و کسی که بههرحال در کار فوتبال است، خیلی برایم قابل توجه بود که بچههای ما به لیگ برتر آلمان راه پیدا کردهاند و سرزبانها افتادهاند، علی دایی در بایرن مونیخ. بعد هم هاشمیان و علی کریمی.
ببینید: لژیونرهای ایرانی در پنج دهه بوندسلیگا
به حضور ایرانیان در بوندس لیگا اشاره کردید. چرا به نظر شما در طول این ۲۰ سال اخیر بوندس لیگا مقصد نخست فوتبالیستتان طراز اول ایرانی محسوب میشد و نه لیگهای دیگر اروپا؟
به عقیدهی من به خاطر رابطهی خوب سیاسی بین ایران بود و آلمان. یک مقصدی بود که بازیکنان ما میتوانستند بروند. از طرف دیگر هم لیگ آلمان هم در آن زمان که بچههای ما میرفتند، به پویایی و بالایی لیگ الان آلمان نبود.
در مورد چشمانداز سالهای آینده بوندس لیگا نیز صحبت کردید. آقای ملکآرا اما این موقعیت را میبینید که یک روز بوندس لیگا بتواند در مقایسه با سایر لیگهای معتبر جهان یکهتاز شود و قلهی لیگهای فوتبال جذاب جهان را به خودش اختصاص دهد؟
به عقیدهی من فوتبال اسپانیا همیشه برای مردم جذابتر خواهد بود تا فوتبال آلمان. ولی با این حال من فکر میکنم بوندسلیگا یکی از سه لیگ اول دنیا خواهند بود. اما این که برسند به قله، من فکر نمیکنم. برای این که خود فوتبال آلمان جذابیت فوتبال اسپانیا را نخواهد داشت؛ با وجود بارسا، رئال و تمام تیمها و کلاً طریقه فوتبال اسپانیا در مقایسه با فوتبال فیزیکی آلمان.