جمهوری اسلامی و گروههای شیعه در عراق
۱۳۸۷ فروردین ۲۲, پنجشنبه
فرمانده ارشد ارتش امریکا در عراق در گزارش خود به کنگره، از شکننده بودن امنیت و ثبات در عراق سخن گفت. ژنرال دیوید پتریوس، در این گزارش ایران را به حمایت از شبه نظامیان شیعه در عراق متهم کرد. جمهوری اسلامی این اتهام را رد میکند.
دکتر حسن هاشمیان کارشناس مسائل عراق و استاد دانشگاه معتقد است که حمایت ایران از شبه نظامیان شیعه به رهبری مقتدا صدر کوتاه مدت و مقطعی است و ایران در نهایت دوست و حامی نوری المالکی خواهد ماند.
مصاحبه با دکتر حسن هاشمیان:
دویچهوله: فرماندهی نظامیان آمریکایی مستقر در عراق ایران را مسبب ناآرامیهای این کشور دانسته است. آیا واقعا نقش ایران در حمایت مستقیم یا غیرمستقیم از گروههای شیعه تا این اندازه تعیین کننده است؟
حسن هاشمیان: ایران رابطهی خیلی قوی با گروههای شیعه دارد.جالب اینجاست که با همه آنها نیز این رابطه را دارد. در مورد وضعیت کنونی عراق باید گفت که ترس مقامات آمریکایی این است که اگر درآستانه انتخابات در عراق منفعل باقی بمانند، فعال بودن ایران و مقتدا صدر، تاثیر کاملا منفی بر انتخابات بگذارد. بنابراین آمریکاییان از همین الان سیاست فشار بر ایران را پیش گرفتهاند که از مقتدا صدر جدا شود. در واقع سیاستی که آقای مالکی در حمله به مقتدا صدر گرفت، با آنچه ایران میخواست سازگار نبود. ایران اینک در یک دو راهی قرار گرفته است که یا بایستی برای همیشه دست از حمایت مقتدا صدر بردارد، یا در مسیری که او میرود باقی بماند.
با این توضیحات، به نظر شما ایران در سیاست خود نسبت به مقتدا صدر چه تغییراتی خواهد داد؟
آنچه مشخص است و از ظواهر کار برمیآید، دست از حمایت مقتدا صدر میدارد و به دولت مالکی نزدیکتر میشود. سیاست بلند مدت ایران این است که در آنجا پس از رفتن آمریکا از عراق، دولتی متمایل به خودش روی کار بیاید. سیاست حمایت از مقتدا صدر، کوتاه مدت است.
ولی از طرف دیگر ژنرال پتریوس به نگرانی رهبران عراقی از نقش مخرب ایران در عراق نیز اشاره کرده است. این موضوع را − با توجه به روابط ظاهرا حسنهی دو دولت و اشاراتی هم که الان شما میکنید − چه گونه میتوان تفسیر کرد؟
اولا آنچه اقای پتریوس مطرح میکند که همه گروههای سیاسی خواستار از میان برداشتن مقتدا صدر هستند، درست نیست. وقتی آقای مالکی به مقتدا صدر حمله کرد، در پارلمان و گروههای داخلی و خارجی به وی اعتراض شد.
مسئلهی دوم این است که نیروهای مقتدا صدر مقاومت شدیدی در برابر نیروهای مالکی انجام دادند. به شکلی که تقریبا آنها را شکست دادند و حتا گفته میشد که آقای مالکی در قصر صدام در بصره به محاصره افتاده بود و این نیروهای آمریکایی بودند که رفتند آنجا و نجاتش دادند. در عین حال، اینک در میان اردوگاه شیعیان عراقی، اختلافی افتاده که سابقه نداشته است. گروه مجلس اعلا و حزب الدعوه بشدت به هم نزدیکشدهو علیه گروه مقتدا صدر جبهه گرفتهاند. این اختلاف و این شکاف جبههی شیعیان را به حالت دوگانه تقسیم میکند و نتایج منفی در پی خواهد داشت. اینک آمریکاییها تلاش میکنند با این وضع، وحدت قبلی را که بین شیعیان بود، از بین ببرند. تلاش این است که مقتدا صدر و نیروهایش همانند القاعده، فعالیت شان زیرزمینی و غیرقانونی شود.
مقتدا صدر شرط انحلال سپاه مهدی را دستور آیتاله سیستانی یا آیتاله کاظم حسینی حائری، که مقیم ایران است، دانسته. با توجه به عدم تمایل آقای سیستانی به دخالت در مسایل سیاسی، این شرط چقدر سهل و ممتنع است؟
این شرط برای پوشش عملیات آقای مقتدا صدر مطرح میشود، در حالی که جیش المهدی توسط سیستانی بوجود نیامد که الان توسط فتوای سیستانی از بین برود. آقای سیستانی علاقهای به این کار ندارد و از زبان نمایندگانش مطرح کرده است که از دولت مالکی حمایت میکند. ایشان بخصوص مطرح کرده که اسلحه باید فقط دست حکومت باشد و شبه نظامیان بایستی منحل بشوند. منتها مقتدا صدر دائما در پی یک پوشش شرعی و مذهبی برای خود میگردد. زمانی مرجعیت ایران را قدرتمند میدانست و به آن پناه میبرد. طبیعتا وقتی ایران از حمایت او دست بردارد، به تبع آن آیتاله حائری هم دست بر خواهد داشت و این موجب میشود که آقای مقتدا صدر دچار نقصان از نظر حمایتهای شرعی شود.