جوانان ایران و بحث محیط زیست
۱۳۸۶ بهمن ۲۳, سهشنبه
اما براستی این «محیط زیستی» که این همه از آن صحبت میشود، چرا ناگهان توجهها را به خودش جلب کرده و همه از خطرهایی میگویند که تهدیدش میکند؟
خانم دکتر منیره مجلسی، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران در رشتهی بهداشت محیط زیست، از ایران قدیم میگوید و علت افزایش توجه به محیط زیست را اینگونه ارزیابی میکند: «برای اینکه مسایل محیط زیست به اندازهی الان مهم نبود. اینقدر گریبان مردم را نگرفته بود. مثلا ۵۰ سال پیش اگر از محیط زیست صحبت میشد، مردم چندان توجهی نمیکردند، با وجود اینکه در آن موقع هم آلودگی هوا وجود داشت. ولی این مسئله indoor بود. ما در صد سال گذشته هم در ایران indoor airpollution هم داشتیم. مردم در خانههایشان هیزم میسوزاندند یا چراغ نفتی داشتند، گازCO حاصل از بخاری باعث کشتن مردم میشد که اینها همه همان air pollution بود ولی از نوع outdoor نبود. این ابعاد را نداشت و چون در خانهها اتفاق میافتاد، کسی هم به آن توجه نمیکرد. جامعه صنعتی نشده بود. الان که کشور توسعه پیدا کرده و صنعتی شده هم indoor و هم outdoor را داریم.»
رشته محیط زیست در دانشگاههای ایران
پس با آغاز روند صنعتی شدن، آلوده کردن محیط زیست به بیرون از خانهها گسترش پیدا کرد و به حدی رسید که اکنون زنگهای خطر به صدا درآمده است. بخصوص در کشورهای صنعتی دائما از خطری صحبت میشود که آیندگان را تهدید میکند.
اما آیا نسل آینده خود از بلایایی که میتواند با آن مواجه شود، آگاهی دارد؟ آیا جوانان و بخصوص جوانان ایرانی به محیط زیست و مسایل مربوط به آن توجه نشان میدهند؟ آیا محیط زیست در عرصهی علمی ایران جایی دارد؟
به گفتهی دکتر مجلسی: «رويكرد جوانان به مسايل محيط زيست خيلى بيشتر از گذشته است، به علت اينكه آنها مىدانند كه موضوع محيط زيست منحصر به قشر معينى از جامعه نيست و مسايل محيط زيست مربوط به تمامى اقشار از جمله جوانان است. چون رشتههاى محيط زيست در ايران كنونى گسترش پيدا كرده و مىدانيم كه براى شروع هر كارى، آگاهى داشتن از آن موضوع اولين قدم است. ما در ایران دانشکدهی محیط زیست داریم. ما الان در دو رشته راجع به محیط زیست صحبت میکنیم. یکی از آنها environmental health یا بهداشت محیط است که مربوط میشود به دانشگاههای علوم پزشکی کشور که در این رشته همانطوری که از کلمهی بهداشت برمیآید، پیشگیری از آلودگیها و خیلی از درسهای جانبی مهندسی که مربوط به بهداشت محیط میشود و چیزهای دیگر در علوم پزشکی تا حد لیسانس، فوق لیسانس و دکترا. بعد همین دانشجویانی که محیط زیست میخوانند، میتوانند برای فوق لیسانس و دکترا در رشتهی محیط زیست ادامهی تحصیل بدهند.»
پرسش اینجاست که آیا رشتهی محیط زیست توانسته توجه جوانان ایرانی را برانگیخته و مثل خیلی از رشتههای دیگر نظر برگزیدگان کنکور را به خود جلب کند؟
سعید کاردار، دانشجوی دورهی دکترای رشتهی «مهندسی محیط زیست» در این مورد خوشبین است: «رشتهی محیط زیست از رشتههایی است که اگر هر تعدادی ظرفیت دانشجو داشته باشد، مطمئنا پر میشود و از همین آمار میشود فهمید که علاقهی جوانها و دانشجوها به این رشته هنوز وجود دارد.»
علاقه زیاد دختران به تحصیل در رشته محیط زیست
مونا محمدی، دانشجوی دورهی کارشناسی رشتهی مهندسی محیط زیست، از دلایلی میگوید که باعث شد، این رشته را برای تحصیل انتخاب کند: «به خاطر علاقهی زیادی که به محیط اطرافم داشتم، به طبیعت، به حیات وحش. دنبال رشتهای میگشتم که با روحیاتم جور باشد. من اول گرایش دیگری میخوندم، چون محیط زیست زیرشاخهی رشتهی منابع طبیعی هست. من اول رشتهام، مهندسی منابع طبیعی با گرایش مرتع و آبخیزداری بود که دو سال این رشته را خواندم و احساس کردم، خیلی فنی است و زیاد با روحیاتم جور در نمیآید. به همین دلیل این ریسک را کردم و تغییر رشته دادم و محیط زیست را انتخاب کردم و احساس کردم، دقیقا همان چیزی است که میخواهم.»
به گفته او بیش از ۹۰ درصد از دانشجویان رشتهی مهندسی محیط زیست در مقطع کارشناسی را دخترها تشکیل میدهند. سعید کاردار نیز در تأيید حرف او متذکر میشود: «ظاهرا چیزی که ما میبینیم، در این رشتهها در مقطع کارشناسی الان بالای ۷۰ تا ۸۰ درصد دانشجویان این رشته را خانمها گرفتهاند.»
اما واقعا چرا دخترها به رشتهی محیط زیست علاقهی بیشتری نشان میدهند. او معتقد است:«شاید علاقهای که خانمها به طبیعت دارند و فکر میکنند که محیط زیست مثل طبیعت است. در این رشته خانمهای موفق در ایران زیاد بودند. یعنی ما اگر بخواهیم تقسیمبندی بکنیم، خانمهایی که در رشتهی محیط زیست آمدند به نسبت موفقتر بودند نسبت به سایر رشتههای هم ردهی آن. یعنی اگر رشتههای پزشکی و مهندسیهای خیلی تاپ را از رده خارج بکنیم، در رشتههای هم ردهی خودش خانمی که آمده در رشتهی محیط زیست، خیلی موفقتر بوده تا دوستانی که رشتههای دیگری را انتخاب کردند.»
به عقیدهی مونا محمدی، با وجود تمامی محدویتهایی که در ایران برای اشتغال زنان وجود دارد، زنان توانمند میتوانند، جایگاه مناسب خود را در اجتماع پیدا کرده و در این زمینه ارتقاء یابند: «میدانم که حالا شاید در زمینهی کارهای اجرایی، عملیاتی و پروژهای کمتر از خانمها استفاده بشود، به خاطر محدودیتهایی که وجود دارد، ولی در زمینهی کارهای تئوریک، کارهایی که اداری است مشکلی نیست. اگر هر کسی تواناییهای خود را قبول داشته باشد و خودش را نشان بدهد، حتما از او استفاده میشود.»
توجه جوانان ایرانی به مسایل محیط زیست
اما باید پرسید، در جامعهای مانند ایران که جوانانش با مشکلات متعددی روبرو هستند، جوان چگونه میتواند با وجود مشکلات متعددی که با آن روبرو است، به محیط زیست فکر کند. آیا پرداختن به مسئلهی محیط زیست در چنین جامعهای تجمل محسوب نمیشود.
به گفته سعید کاردار: «شمشیر تیز محیط زیست هنوز در ایران برنده است و به عنوان یک موضوع تجملی دیده نمیشود، بلکه به عنوان نیاز روز دیده میشود و مبحث آلودگی هوا در تهران از مباحثی است که هر کسی که در شهرهای بزرگ زندگی میکند، خودش با آن درگیر است و کسی که در هر کوچک هم زندگی میکند، مطمئنا آن را میشناسد. روی این اساس میشود گفت، که نمیتوان به آن به عنوان تجمل و ابزار تبلیغاتی نگاه کرد، بلکه به عنوان نیاز روز جامعه میتوان به آن نگریست.»
آیا جوان ایرانی حاضر است، برای حفظ محیط زیست از حیطهی حرف و حتی رفاه خود بگذرد، مثلا به جای استفاده از اتومبیل شخصیاش از وسیلهی نقلیهی عمومی استفاده کند، آیا حاضر میشود از خودش بگذرد.
مونا محمدی لزوم فرهنگسازی را به اندازهی وجود وسایل نقلیهی عمومی کافی، مهم میداند: «ممکن است یک جوان حوصلهی این که با اتوبوس این طرف و آن طرف برود را نداشته باشد، ترجیح بدهد، با اتومبیل شخصیاش برود و یا تفریح بکند، ولی آن هم قطعا اگر فرهنگسازی شده و آگاهی و اطلاعات بیشتر شود، آنها هم رعایت کنند. من فکر میکنم، اینجا بیشتر مسئلهی فرهنگسازی مهم است. بعضی چیزها بخصوص در ایران بنیادین نیست و از پایه مشکل دارد.»
مسئولیت این فرهنگسازی بر عهدهی کیست؟ به عقیده دکتر منیرهی مجلسی قسمتی از این مسئولیت بر عهدهی «ان جی او» ها یا سازمانهای غیر دولتی است که به گفتهی او در حال حاضر بیشتر از ۵۰ درصد اعضای آنها را جوانان تشکیل میدهند.
خانم مجلسی در پاسخ به اینکه اعضای جوان این سازمانها، این فرهنگسازی را برای چه کسانی انجام میدهند، میگوید: «به جوانهای دیگر و معمولا به بچههایی که در مدارس هستند. ما الان انجیاو هایی داریم که اعضای آن جوانند و برای تبلیغهای زیستمحیطی به مدارس میروند و حتی در حد مهد کودکها پروژههایی گرفتند و این فرهنگسازی را در حد مهد کودک، دبستان، راهنمایی و مقاطع بالاتر انجام میدهند. این فعالیت اگر چه گسترده نیست، ولی وجود دارد.»
با وجود این به نظر نمیرسد که راه برای فعالیت «ان جی او»های جوان چندان هم هموار باشد. مونا محمدی که خود دانشجویی جوان است از مشکلاتی میگوید که بر سر راه فعالیت «ان جی او»های جوان وجود دارد: «حتی من یک NGOیی تأسیس کردم، یک فعالیتی میکردیم، ولی متأسفانه چون از طرف مسئولین، از اساتید و مسئولین دانشگاهی گرفته تا مقامات بالاتر، چون آنجوری که باید جدی نمیگیرند، یک مقداری آدم دلسرد میشود. یعنی فکر میکنیم، اگر انفرادی عمل کنیم، شاید بهتر باشد.»
خانم دکتر مجلسی که خود عضو انجمن زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست است، دولت را به حمایت از سازمانهای غیر دولتی جوان تشویق میکند: «دولت بايد تلاش كند كه ان جو هاي جوان توانمند شوند. تا بتواند حضور موثرشان را در تصميمگيري و تصميمسازي داشته باشد. دولت بايد تلاش كند كه NGOهای جوان توانمند شوند. تا بتواند حضور موثرشان را در تصميمگيری و تصميمسازی داشته باشد.»
نقش رسانهها در بحثهای محیط زیست
رسانهها هم میتوانند نقش بسزایی در ارائهی تبلیغات زیستمحیطی داشته باشند. آیا رسانهها در ایران به اندازهی کافی در این زمینه فعالیت میکنند؟ دکتر مجلسی در این باره متذکر میشود: «نه متأسفانه، البته جدیدا بخصوص برنامههای تلویزیونی یک تکانی خورده، ولی اصلا اینطور نیست، میتوانم به جد بگویم که تا پارسال خصوصا رسانهها هیچ فعالیت مفیدی نکردند، ولی میشود امیدوار بود و جای کار دارد، شاید آنقدر که باید و شاید جدی گرفته نمیشود، خصوصا از طرف دولت.»
سعید کاردار نیز به کمبود رسانههای تخصصی محیط زیست اشاره میکند: «ماهفتهای داریم به نام هفتهی محیط زیست. در این هفته کل رسانهها بر روی محیط زیست تمرکز میکنند یا اگر یک پروژهی عمرانی مثلا آزادراه تهران ـ شمال بخواهد لنگ بماند به علت محیط زیست، از جانب رسانههای حملهای میشود به سازمانی که مانع کار شده. در اینجا کمبود آن رسانهی تخصصی یا «ان جی او» حس میشود، که چیزی باشد از دل مردم برخاسته باشد، نظرات مردم را ارجاع دهد که هر رسانهای نتواند هر اظهار نظری بکند تا تحت فشار رسانهها هر تصمیمی گرفته نشود.»
مجلات تخصصی هم میتوانند در زمینهی ایجاد آگاهیهای لازم نقشآفرین باشند. مونا محمدی در مورد تعدد مجلات محیط زیست در ایران میگوید: «بیشتر مجلاتی که وجود دارد، از طریق خود «ان جی او» ها است. مثلا مجلهی «جنگل و مرتع» که خیلی مجلهی معتبری هست، ولی بیشتر به مقولهی فضای سبز و بیابانها میپردازد، ولی در زمینهی حیات وحش مجلهی تخصصی وجود ندارد، در زمینهی آلودگیها خیلی محدود، حتی بودند بعضی مجلاتی که چند شماره چاپ شد و بعد دیگر منتشر نشد. سازمان حفاظت از محیط زیست مجلهی تخصصی دارد که میشود گفت، در حال حاضر تنها مجلهی معتبری است که میتوان به عنوان مرجع از آن استفاده کرد. »
خانم دکتر مجلسی معتقد است، محیط زیست موضوع همهی اقشار جامعه است و همه باید برای حفظ آن دست به دست هم بدهند: «مشارکت، برای نجات زمین باید فراگیر باشد، نباید فکر کنیم که این کار را فقط باید جوانان بکنند، از او که در کودکستان است تا سالمندان باید در این امر مشارکت کنند. ولی جوانهای چون توانایی بیشتری دارند و فکرشان بازتر است، باید مشارکتشان جدیتر و بیشتر باشد.»