1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
اجتماعی

خودسوزی "دختر آبی"؛ از همدلی‌ تا سکوت

۱۳۹۸ شهریور ۱۶, شنبه

کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه، برای آیندگان غیرقابل درک و چندش‌آور خواهد بود. سلبریتی‌ها، نمایندگان مجلس، فراکسیون زنان، مقامات وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال سکوت کرده‌اند.

https://p.dw.com/p/3PDFd
Iran, Frauen, Stadium
عکس: negaam

از وضعیت دختر ۲۹ ساله‌ای که در اعتراض به تشکیل پرونده به خاطر تلاش برای ورود به استادیوم آزادی خودسوزی کرده، خبر زیادی در دست نیست. خودسوزی روز دوشنبه ۱۰ شهریور و پس از غیبت قاضی پرونده صورت گرفت و پایگاه اطلاع‌رسانی قوه قضاییه، موضوع را تحت عنوان خودکشی زنی منتشر کرد که "به مامور ناجا توهین کرده بود."

خواهرش در دو مصاحبه، از او با نام مستعار سارا یاد می‌کند. کاربران شبکه‌های اجتماعی او را سحر خدایاری می‌نامند و رسانه‌های رسمی از او به عنوان "دختر عاشق فوتبال" یا "دختر آبی" نام می‌برند. خواهرش می‌گوید او عاشق فوتبال و استقلال بود و در اولین تلاش برای رفتن به استادیوم بازداشت شد: «حالش خوب نیست. ۹۰درصد سوختگی دارد. ریه‌هایش هم از داخل آسیب دیده است.»

روزنامه شهروند به نقل از خواهر سحر می‌نویسد، برای تماشای بازی استقلال و العین در اسفند سال ۹۷ کلاه گیس آبی گذاشته و پالتوی بلند پوشیده بود، اما وقتی ماموران قصد بازرسی بدنی او را داشتند و خودش به آنها گفت که دختر است، بازداشتش کردند: «چهارشنبه بود که ما به دادسرای ارشاد رفتیم. بازپرس وثیقه ۵۰میلیون تومانی تعیین کرد اما این پول نقد را همراه نداشتیم. فردا که پول را واریز کردیم کار از کار گذشته بود و خواهرم تا روز شنبه در زندان بود.»

او می‌گوید خواهرش پس از آزادی ناراحت و گوشه‌گیر شده و رفتارش تغییر کرده بود: «البته خواهرم سابقه بیماری و اختلال روانی (دوقطبی) داشت. ما اینها را هم به دادیار گفتیم. اما فایده‌ای نداشت. تا این‌که چند هفته بعد برای گرفتن گوشی موبایلش به دادسرای ارشاد مراجعه کرد. مثل این‌که آنجا از کسی شنیده بود که باید ۶ماهی زندانی شود. همین هم حال او را بدتر کرد. تا این‌که به ما اطلاع دادند پرونده به دادگاه انقلاب رفته است.»

الهه محمدی، روزنامه‌نگار می‌نویسد حراست بیمارستان، خبرنگاری که قصد ملاقات با سحر را داشت، با زور و تهدید بیرون کرده و گفته که پرونده امنیتی است.


در میان ورزشکاران، مسعود شجاعی، کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال و بازیکن سابق استقلال، نخستین کسی بود که به این خبر واکنش نشان داد. او ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها را با کشف حجاب احباری و نفرستادن دختران به مدرسه در دوران قدیم مقایسه کرد و در اینستاگرام نوشت: «این موضوع برای آیندگان غیرقابل درک و نشات گرفته از تفکری پوسیده و چندش‌آور خواهد بود.»

داریوش مصطفوی، بازیکن و رئیس سابق فدراسیون فوتبال ایران نیز به روزنامه "ایران" گفته است: «... هواداری فوتبال یا هر ورزشی یک عشق پاک است.. شعار کمیته ملی المپیک آزادی انسان‌هاست. اینفانتینو در فیفا و دوستان‌شان و مقامات فدراسیون فوتبال آسیا اگر بفهمند جنین اتفاقی افتاده چه فکری در باره جامه ما می‌کنند. با فدراسیون چه برخوردی می‌کنند؟»

مصطفوی افزوده که اگر جای رئیس فدراسیون یا وزیر ورزش بود در دادگاه حاضر می‌شد  تا برای آزادی این دختر رضایت بگیرد.

میلاد میداوودی، بازیکن سابق تیم ملی از هزینه‌های جبران ناپذیر رویاهایی ساده و پاک  مثل رفتن به ورزشگاه نوشت: «... چه هزینه‌ای بزرگتر از آن آتش مهیب و جانسوز را باید پرداخت تا درها را به روی زندگی بگشایند؟»

وریا غفوری، کاپیتان کنونی تیم استقلال نیز در پستی اینستاگرامی، راه ندادن زنان به ورزشگاه‌ها را غیرقابل توجیه دانست و نوشت: «... مثل بسیاری از قوانین پوسیده که در گذشته وجود داشته و اکنون ما گذشتگان‌مان را مواخذه می‌کنیم... کاش یک اتحاد همگانی داشتیم که خانم‌ها را به حق‌شان که ورود با احترام به استادیوم‌های فوتبال است می‌رساندیم.»

محمد مساعد، خبرنگار، در توییتی نوشت: «روزی نام یکی از ورزشگاه‌های بزرگ پایتخت دختر آبی خواهد بود. روزی که حتی اگر ما نباشیم نوادگان‌مان به یاد خواهند آورد برای رسیدن به بدیهی‌ترین حقوق انسانی‌مان چه مسیر سختی را پشت سر گذاشتیم...»


همدلی و همبستگی با آنچه بر سحر ۲۹ ساله رفته، به چند بازیکن استقلال، یکی دو بازیگر سینما و کاربران فضای مجازی محدود شده و هیچیک از سلبریتی‌ها، نمایندگان مجلس، فراکسیون زنان و مقامات وزارت ورزش یا فدراسیون فوتبال هنوز واکنشی به این موضوع نشان نداده‌اند. یک نفر در توییتر نوشته است: «این اتفاق تو هر کشور جهان سومی افتاده بود، اوضاع به هم می‌ریخت. اینجا مث یه خبر عادی تصادف باهاش برخورد می‌کنن. چی تو آب مملکت ریختن اینطوری سر شدیم؟»

یک نفر دیگر نیز ابراز تعجب کرده که در تهران برای حیوانات تجمع شد اما برای خودسوزی دختری که عاشق فوتبال بود کسی قدمی برنداشت.

کاربر دیگری نوشته بساط هشتگ‌ زدن را باید جمع کرد و برای حمایت از سحر جلوی وزارت ورزش تجمع کرد.

احسان محمدی، روزنامه‌نگار می‌نویسد باید از خالی شدن واژه‌ها از معنی، مثل عادی شدن خبر خودسوزی آدم‌ها، خو کردن به فقر، تن دادن به ظلم، به حاشیه رفتن شرف و پاکدستی ترسید. او با  اشاره به بی‌تفاوتی‌ افکار عمومی نسبت به رویدادهایی که مستقیما متوجه آنها نیست، در توییتی نوشت:

«دختر استقلالی خودسوزی کرد

به من چه من پرسپولیسی‌ام

منتقد اصلاح‌طلب زندانی شد

به من چه من اصولگرام

آبروی یک روحانی بیگناه را بردند

به من چه من روحانی نیستم

یک کارگر معترض بازداشت شد

به من چه من کارمندم

نوبت ما هم می‌رسه، فقط دیر و زود داره...»