برادر نرگس محمدی به صادق لاریجانی: خواهرم را بستری کنید
۱۳۹۴ شهریور ۱۷, سهشنبهمهدی محمدی، برادر نرگس محمدی در نامهای سرگشاده خطاب به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه به تشریح شرایط جسمی خواهرش پرداخته و تصریح کرده که خانم محمدی دچار بیماریهای گوناگون از جمله تشنج و فلج عضلانی، قلب، ریه و مغز است.
در این نامه آمده است: «بیماری نرگس محمدی آنچنان در حال پیشروی است که ۴ عدد قرص روزانه ایشان به ۱۵ قرص افزایش پیدا کرده است. متاسفانه دادستانی در مورد هیچ یک از این موارد دستوری صادر نکردهاست.»
بیشتر بخوانید: احمد منتظری: تا فاجعه رخ نداده نرگس محمدی را آزاد کنید
به گفته برادر نرگس محمدی مسئولان زندان از درمان مناسب خواهرش توسط پزشکان متخصص خودداری میکنند. به گفته مهدی محمدی برخی از بیمارهای نرگس محمدی نتیجه "فشارهای روحی، روانی و جسمی" است که در زندان بر وی تحمیل شده است.
پیشتر تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی نیز به کانون مدافعان حقوقبشر گفته بود که مقامات زندان از بستری شدن همسرش در بیمارستان ممانعت میکنند.
مخالفت مسئولان زندان در حالی صورت میگیرد که به تشخیص پزشک زندان اوین نیز خانم محمدی قادر به ادامه حبس نیست. پزشکان متخصص در بیمارستان آیتالله طالقانی نیز پیشتر گفته بودند که نرگس محمدی باید تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار گیرد.
مهدی محمدی در خطاب به رئیس قوه قضاییه مینویسد: «حال اگر میخواهید جلوی یک اتفاق منجر به پشیمانی گرفته شود، از مسئولان مربوطه بخواهید تا او را تحت نظر پزشکان معتمد و پزشکی قانونی، بستری کنند.»
زندگی رنجبار نرگس محمدی
نرگس محمدی در سال ۱۳۸۹ در حالی که دختر سه سالهاش عمل جراحی کرده و تازه از بیمارستان مرخص شده بود، دستگیر شد. وی در جریان این بازداشت در زندان به علت فشارهای روحی ناشی از دوری از فرزندان دوقلویش و نیز حبس طولانی در سلول انفرادی به بیماری عصبی دچار شد.
بیشتر بخوانید: مسئولان زندان اوین نرگس محمدی را به بیمارستان نفرستادند
چند ماه بعد پزشکی قانونی حکم عدم تحمل کیفر او را صادر کرد و نرگس محمدی از زندان مرخص شد. در اردیبهشت ۹۱ بار دیگر او را دستگیر کردند و باز هم به علت بیماری پس از مدتی آزاد شد.
نرگس محمدی تا اردیبهشت ماه سال جاری آزاد بود اما یک بار دیگر و با یک پرونده جدید به زندان برده شد.
نرگس محمدی، فعال مدنی و مدافع حقوقبشر پس از آنکه برای چندمین بار به زندان منتقل شد، به اجبار فرزندان دوقلویش را به فرانسه نزد پدرشان فرستاد و پس از آن در نامهای شرحی از آنچه را که در این سالها بر او و فرزندانش رفته منتشر کرد.