روز جهانی زبان مادری
۱۳۸۶ اسفند ۲, پنجشنبهزبان، بازتابدهندهی فرهنگ مردمی است که به آن زبان سخن میگویند، نمایندهی هویت آنهاست و دنیای آنها را تشریح میکند. زبان پدیدهای است که همچون موجودی جاندار با مردمان خود زندگی میکند، آنها را در بازگو کردن دنیایشان یاری میدهد، در کنارشان میبالد و تغییر و تحول پیدا میکند و حتی گاهی میمیرد. مرگ هر زبان به معنای مرگ گوشهای از فرهنگ بشری است.
دیوید هیکس (Davyth Hicks) سردبیر یک سرویس خبری فعال در زمینهی زبانهای کوچک اروپایی معتقد است: «تنوع زبانی، قسمتی از تنوع زیستی است. وقتی حیوانات و جانوران از بین میروند، به ضرر سیارهی ماست اما بهنظر من اگر زمانی زبانهای دیگر از بین بروند و تنها انگلیسی و فرانسه یا چینی باقی بمانند، جهان ما فقیرتر شده است» .
سر بریدن یا با شمشیر یا با پنبه
برای حفظ این تنوع زبانی و تنوع فرهنگی، سازمان ملل متحد، سال ۲۰۰۸ را ”سال جهانی زبانها“ نامیده است. سال زبانها، همزمان با ”روز جهانی زبان مادری“ (۲۱ فوریه) آغاز میشود. این مراسم بهصورت رسمی در مقر یونسکو در شهر پاریس و با سمیناری آغاز میشود که در آن شرکتکنندگان از سراسر دنیا، برنامههای منطقهای و ملی خود را برای حفظ تنوع زبانی اعلام میکنند.
یک نکته بر همگان روشن است و آن اینکه تنوع زبانی در حال پسرفت است. به گونهای که در حال حاضر از حدود ۷ هزار زبان زندهی دنیا، نیمی از آنها در معرض انقراض قرار دارند که برخی برخوردهای سیاسی با اقلیتها، یکی از عوامل مهم این تهدید است.
زمانی که دولت استرالیا، اهالی قبیلهی Aborigines را وادار میکند که زبان خود را کنار بگذارند و اگر یک بومی در حال صحبت به زبان مادری دستگیر شود، با او برخورد شده یا حتی به مرگ محکوم میشود؛ یا زمانیکه دولت وقت پاکستان در سال ۱۹۵۲ تصمیم میگیرد زبان اردو را که تنها ۳ ٪ مردم این کشور به آن صحبت میکنند، زبان رسمی اعلام کند، نمیتوان انتظار شکوفایی تنوع زبانها را داشت.
گرچه امروز برخورد دولتها با زبانهای اقلیت ملایمتر شده است اما این اقلیتستیزی خود را با شکل دیگری نشان میدهد. بهعنوان مثال زبان کردی هنوز در مدارس ترکیه تدریس نمیشود. در کشور چین دستکم هفت زبان رسمی با بیش از ۱۳۰ لهجه وجود دارد که از این میان، از دههی ۱۹۵۰ ، تنها دو زبان (Mandarin و Putonghua) بهعنوان زبانهای رسمی شناخته میشوند. دو زبانی که تنها نیمی از ۳ /۱ میلیارد جمعیت چین به آنها صحبت میکنند.
نکتهی جالب اینکه Putonghua در شهرها برای یافتن شغل مناسب یک مزیت به شمار میرود که خود انگیزهای است تا والدین، کودکان را به سمت یادگیری آن هدایت کنند.
بسیاری از زبانها نیز در معرض انقراض قرار دارند، پیش از اینکه حتی یک بار بر روی کاغذ آمده باشند. تنها در قارهی آفریقا بیش از ۲ هزار زبان مختلف وجود دارد. اما در بسیاری از کشورهای این قاره زبانهای انگلیسی، فرانسه یا پرتغالی، زبان رسمی هستند.
پیوند زبان با توسعهی عدالت اجتماعی
به عقیدهی برخی کارشناسان، زبان، حکومت و دموکراسی در پیوندی تنگاتنگ با هم قرار دارند. به این معنی که اگر در یک کشور خاص، گروهی از مردم به زبانی صحبت میکنند که آنرا سالها پیش، استعمارگران برایشان به میراث گذاشتهاند، این گروه، از جامعهی خود جدا افتادهاند.
مثالی ساده موضوع را روشن میکند. در کشور هندوستان با وجود اینکه زبان هندی –به همراه انگلیسی – زبان رسمی است اما تنها ۴۰ درصد از مردم به آن صحبت میکنند. در این کشور ۶۰۰ قوم مختلف در کوهستانها، به زبانهایی صحبت میکنند که اصلاً در مدارس آموزش داده نمیشوند. در هندوستان از حدود ۴۰۰ زبان مختلف، تنها ۶۰ زبان در مدارس تدریس میشوند.
البته اقدامات مثبتی نیز در زمینهی ارتباط فرهنگ، زبان و هویت صورت گرفته است. امروزه متنها از زبانهایی نوشته میشوند که پیشتر تنها صحبت میشدند. این دقیقاً همان هدفی است که کارشناسان در قالب ”سال جهانی زبانها“ بر آن تأکید میکنند.