سرنوشت سوسیالیسم نوین در آمریکای لاتین
۱۳۸۶ آذر ۲۹, پنجشنبهدر سالهای اخیر نسل تازهای از فعالان و دولتمردان چپگرا در کشورهای آمریکای لاتین به قدرت رسیدند که سابقهای از مبارزات اجتماعی و سیاسی را پشت سر داشتند و آرمان آنها برقراری رفاه عمومی و گسترش عدالت اجتماعی بود. اما واقعیات سرسخت اجتماعی برای آنها سرگذشت دیگری رقم زد. امروز بیشتر رهروان و فعالان سوسیالیسم نو در آمریکای لاتین با انتقاد روزافزون و ناخرسندی گسترده هموطنان خود روبرو شدهاند.
هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا که میکوشد در روابط نزدیک با روسیه سفید و جمهوری اسلامی ایران، جبهه تازهای در برابر ایالات متحده باز کند، در کشور خود روز به روز وضع دشوارتری پیدا میکند. او با هدف پیاده کردن اصلاحات وسیع سیاسی و اجتماعی به روی کار آمد. رهبر رادیکال قصد داشت با ملی کردن ذخایر هنگفت نفت وگاز کشور، اوضاع اجتماعی و اقتصادی را به سود لایههای محروم جامعه متحول کند. اما امروز مردم ونزوئلا به خاطر بی تدبیریهای اقتصادی از نرخ بالای ۱۷ درصد تورم رنج میبرند.
آقای چاوز به تازگی از سوی هموطنان خود با مقاومتی شدید روبرو شد. مردم ونزوئلا به رفراندوم تازهای که او برگزار کرد، پاسخ منفی دادند. او قصد داشت قدرتی بیکران کسب کند و اداره بانک مرکزی کشور را به دست گیرد.
چاوز در برابر شکست خود در رفراندوم چنین واکنش نشان داد:
«ما امروز به موفقیت نرسیدیم، اما همچنان در راه بنای سوسیالیسم در این کشور به مبارزه ادامه میدهیم. من همچنان خواهان اصلاح قانون اساسی ونزوئلا هستم و از مردم میخواهم که این پیشنهاد را فراموش نکنند.»
در بولیوی نیز وضع مشابهی پیش آمد. اوو مورالس، نخستین رئیس جمهور کشور از تبار بومیان سرخ پوستان، با بحران اقتصادی فراگیر روبروست. این مبارز پیشین جنبش چپ نیز رفراندومی به اجرا گذاشت تا بتواند اختیارات خود را افزایش دهد و مدت بیشتری در قدرت بماند. اما مردم با هوا و هوسهای مورالس مخالفت کردند. لایههای بی چیز و محروم جامعه که پیش از این حامی او بودند، نه تنها از وعدههای اقتصادی بهرهای نبردند، بلکه امروز بولیوی، این فقیرترین کشور آمریکای لاتین با خطر جنگ داخلی روبروست.
در برزیل نیز سال گذشته ایناسیو لولا برای بار دوم به ریاست جمهوری انتخاب شد. او که خود از لایههای پایین جامعه آمده است، به نوعی لیبرالیسم اقتصادی گرایش پیدا کرد و توانست رشد اقتصادی کشور را بالا ببرد. اما او نیز با انتقاد گسترده روبروست، زیرا مخالفان و حتی طرفداران پیشین او عقیده دارند که از رشد اقتصادی تنها اقلیتی کوچک از شهروندان بهره میبرند. در هر گوشه برزیل شواهد فساد، خشونت و ناکارآمدی دولت به چشم میخورد و بر دلسردی و نومیدی مردم میافزاید.
با وجود این، رهبران سوسیالیست آمریکای لاتین هنوز شکست خود را نپذیرفتهاند. آنها هر روز به شگردهایی تازه دست میزنند و با یکدیگر پیمانهای تازه میبندند، تا بتوانند همچنان به راههای امتحان شده و شکست خورده در هدایت جامعه ادامه دهند.
علی امینی