سىامين سالگرد درگذشت هانا آرنت
۱۳۸۴ آذر ۲۹, سهشنبهدر دورهی رمانتیک» منتشر گردید.
هانا آرنت در این اثر پژوهشی به شرایط زندگی یهودیان در جامعه آلمان پرداخته و برای نخستین بار کوشیده است تا یهودیت را از دیدگاه فلسفهی هستی شناسی بررسی کند. شرایط زندگیهانا آرنت با بقدرت رسیدن ناسیونال سوسیالیستها سخت تر و محدودتر میشد و آنگاه، پیش از آنکه فاجعهی بزرگ روی دهد و نیز پس از یکدوره بازداشت کوتاه مدت در زندان گشتاپو، به کارلسباد و ژنو و سپس به پاریس گریخت.
در پاریس چندی را بعنوان مددکار اجتماعی در سازمانهای گوناگون یهودیان کار کرد و در همین سالهای اقامت در پاریس بود که به عضویت سازمان جهانی صهیونیسم درآمد. یکسال پس از آنکه در سال ۱۹۴۰ باهاینریش بروشر، استاد دانشگاه در رشتهی فلسفه، پیمان زناشویی بسته بود، سرانجام همراه با شوهر و مادرش به ایالات متحده مهاجرت کرد.
هانا آرنت در کتاب خود بنام «عناصر و منشاء حکومت تمامتخواه» به شرایط پیدایش رژیم ناسیونال سوسیالیستها در آلمان پرداخته است و خاستگاه آنرا در اندیشههای سامىستيزانهى قرن نوزدهم میلادی میداند. او درهمین کتاب بمفهوم تمامتگرايى و نیز به بررسی ساختار فاشیسم و استالینیسم پرداخته است و آن دو مفهوم را برابر و دو روی یک سکه میداند. انتشار این اثر نام او را بعنوان یکی از مهمترین نظریه پردازان علوم سیاسی و اجتماعی ثبت کرد.
وی پس از آنکه زمانی چند بعنوان استاد میهمان در دانشگاههاروارد تحصیل کرد، در بروکلین کالج، در نیویورک، به مقام پرفسوری ارتقاء یافت.هانت آرنت هرگز خود را وابسته به یک گرایش سیاسی خاص نکرد، با این وجود او یک اندیشمند و یک فیلسوف سیاسی بود. گزارشهای تحلیلگرانهاش دربارهی محاکمهی آيشمن در اورشلیم جنجال بزرگی در سرتاسر جهان پدید آورد. این گزارشها در سال ۱۹۶۳ در کتابی با نام «آيشمن در اورشلیم» منتشر گردید.
یادداشتهای هانا آرنت همیشه پیرامون آزمونهای زندگی و هستی در جامعه مدرن دور میزند. میگوید که در جهان مدرن زندگی میکند و بدیهی ست که دراین جهان مدرن تجربههای خود را آموخته است. «کار» و «مصرف» نمایشی از دو سوی یک پدیده است و یا دور تسلسلی ست که زندگی در آن چرخ میخورد.
«کتاب خاطرات اندیشه» ۲۷ سال پس از مرگ او در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. یک دفترچهی خاطرات که تقریبا خالی از زندگینامه است. مینویسد: ”آنچه برایم مهم است همان روند اندیشه است. اگر آنرا داشته باشم، کاملا راضی هستم و اگر توفیق بیابم که آنرا بگونهای متناسب در نوشتههایم بازگو کنم، بازهم راضی هستم.” و آنگاه میگوید: «اگر آدمهای دیگر بفهمند که من چگونه میفهمم، آنوقت رضایتی بیش از اندازه به من دست میدهد.»
هانا آرنت در پژوهشهای تئوریک خود زیر عنوان «زندگی فعال» از سه گونه فعالیت انسانی نام میبرد: کار، تولید و داد و ستد، و آنگاه نتیجه گیری میکند که «از آغاز زندگی مدرن کار همیشه با در تنگناگذاردن آزادی عمل سیاسی افزایش مییابد.» وی برآنست که انسان نباید مادی باشد و برای آزادی معنوی اهمیت زیادی قائل است.
بانوهانا آرنت که در آیشمن، جنایتکار نازی، ابتذال پلیدی را کشف کرد، هنگام دریافت جایزه زونینگ گفت: ”شاید هگل حق داشت که میگفت، ایزد بانویی که هنرها و معنویت را نگهبان است، آنگاه که ما در تاریکترین روزگار بسرمی بریم بالهای خود را برفراز زمین میگستراند.” هانا آرنت در سی سال پیش در ۴ دسامبر ۱۹۷۵ در نیویورک چشم از جهان فروبست.
پرويز حمزوى