1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سیاست خارجی روحانی و "فهرستی" که برای خامنه‌ای بی‌اهمیت است

حبیب حسینی‌فرد
۱۳۹۶ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

روحانی از دیرباز زیان رابطه تنش‌آلود با آمریکا را به اطلاع آیت‌الله خامنه‌ای رسانده است. اما در مشی رهبر جمهوری اسلامی تغییری حاصل نشده. این عدم تغییر در آستانه دور دوم ریاست جمهوری روحانی بیش از پیش مسئله‌ساز شده است.

https://p.dw.com/p/2eapX
Ali Khamenei   Hassan Rohani  Iran
عکس: Khamenei.ir

جهت‌گیری در سیاست خارجی و نوع رابطه ایران با جهان، و به‌ویژه دنیای غرب، پیوسته در جمهوری اسلامی محل مناقشه و کشاکش بوده و جنبه‌ای پررنگ از چالش‌های جناحی را شکل داده است. ستیز روحانیون هوادار آیت‌الله خمینی با دولت مهدی بازرگان در اوایل انقلاب گرچه مولفه‌هایی از مبارزه برای قدرت داشت، ولی تماس و گفت‌وگوی بازرگان و برژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت جیمی کارتر، از محمل‌های تشدید کشاکش و نهایتا هم سقوط این دولت شد.

در دوران جنگ تلاش‌ها برای کاهش تنش میان ایران و آمریکا با افشاگری‌ها و علنی‌شدن تماس‌ها (ماجرای ایران- گیت) به شکست انجامید و یکی از نگرانی‌های هاشمی رفسنجانی هم این بود که آیت‌الله خمینی فوت کند و مشکل قطع رابطه با آمریکا حل نشود، که حل هم نشد.

شاخصه دوران رهبری آیت‌الله علی خامنه‌ای صف‌بندی شدید با ‌آمریکا، تمرکز بر شعار نابودی اسرائیل و افزایش کمک به گروه‌ها و دسته‌جاتی در منطقه بوده است که در این راستا گام بردارند. مخالفت و امتناع از هرگونه تلاش برای رفع تنش با آمریکا هم پیوسته نماد جهت‌گیری رهبر جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی بوده است. چه تلاش برای دستیابی به ظرفیت‌های هسته‌ای و چه اقدام در یارگیری در منطقه از لبنان تا عراق با هدف ایجاد "عمق استراتژیک"،  ابتدا با هدف سلبی "نابودی رژیم صهیونیستی" و بعدا هم برای داشتن موضعی قوی‌تر در مناقشه هسته‌ای و جنگ‌های نیابتی در منطقه، عمدتا در همین چارچوب رقم خورده‌اند.

فهرستی که روحانی تهیه کرده بود

از نظر منتقدان آیت‌الله خامنه‌ای پیوسته با درکی انزواجویانه و مبتنی بر ترس و بی‌اعتمادی به خویشتن، رابطه با آمریکا را زمینه‌ساز "بلعیده‌شدن ایران در هاضمه استکبار و اقتصاد جهانی" و "تشدید شبیخون و رخنه فرهنگی غرب علیه ایران اسلامی" توصیف کرده است.

این درک که "ایران اسلامی" نهایتا قادر به ایجاد "تمدن اسلامی" خواهد شد و آنگاه از "موضعی مقتدر وارد مذاکره و رابطه با آمریکا" خواهد شد نیز در رویکردهای خارجی آیت‌الله خامنه‌ای نقش کمی نداشته است.

جدی‌گرفتن تحلیل‌های مبتنی بر تضعیف و فرتوت‌شدن آمریکا در آینده‌ای نزدیک و محو "هیمنه نظام استکباری" یا بروز شکاف اساسی میان آمریکا و اروپا هم در تدوام ستیزه‌جویی و عدم گرایش به حل معضلات با آمریکا بی‌تاثیر نبوده‌اند. این‌که در پیشبرد این مشی اتکای مسئله‌ساز و محدویت‌آور به قدرت‌هایی مانند روسیه و چین هم ضروری شده‌اند کمتر مانعی تلقی شده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

بر همین اساس تلاش گفتمانی و اقناعی دولت رفسنجانی در گشودن باب گفت‌وگو با آمریکا با مخالفت شدید آیت‌الله خامنه‌ای روبرو شد. در کتاب "زندگی و زمانه اکبر هاشمی رفسنجانی" که اردیبهشت سال گذشته در تهران منتشر شد، از قول او آمده است: «در دوره ریاست جمهوری من، آقای روحانی، مشاور و رئیس شورای عالی امنیت ملی بود. نظر او هم مثل من است که ما باید مسئله‌مان را با آمریکا حل کنیم. آقای روحانی برای منافع و ضررهای این کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر، و ضمن این‌ که خودم هم نظراتی داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا (خامنه‌ای) صحبت کردم.»

بیشتر بخوانید: "دست دادن ظریف با اوباما نادیده‌گرفتن خط قرمز نظام است"

به روایت هاشمی، او در این دیدار نتوانسته بود آیت‌الله خامنه‌ای را به ضررهای بزرگ ناشی از رابطه تنش‌آلود با آمریکا و قبول ضرورت احیای رابطه با این کشور متقاعد کند: «خیلی بحث کردیم. یکی - دو ساعت بحث کردیم و به نتیجه نرسیدیم. معمولاً وقتی با ایشان اختلاف داشته باشم، نهایتاً نظر ایشان را برای خودم حجت می‌دانم. چون ایشان رهبر هستند و حق اظهار نظر قاطع دارند... من گفتم نمی‌توانم حرف دیگری به شما بزنم و فقط مسئلۀ ما و خداست. بالاخره در روز قیامت از من و شما می‌پرسند چرا این‌ همه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد. اگر این‌ها را بر عهده می‌گیرید، من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند: بله، جواب خدا با من باشد.» (ص۶۷۵)

دولت اوباما و فرصتی که از دست رفت

با روی‌کار آمدن دولت احمدی‌نژاد کسی مقام دوم کشور شد که تمام و کمال در همان ارکستر مورد نظر آیت‌الله خامنه‌ای می‌نواخت. تشدید تنش‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و گرفتارشدن ایران در گرداب بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها بر بستر مناقشه هسته‌ای و طرح شعارهای تحریک‌آمیز علیه اسرائیل محصول همین دوران بود. آیت‌الله خامنه‌ای این دولت را دستکم در ۶ سال اول زمامداریش نزدیک‌ترین دولت به خود و در هم‌سویی کامل با سیاست خارجی‌ مورد نظرش می‌دانست.

با این همه، وقتی که ساز مخالفی در این دولت زده شد و رئیس بانک مرکزی وضعیت تحریمی سخت ایران را با محاصره نفس‌گیر و سه ساله پیامبر اسلام و هوادارانش در دره "شیب ابی‌طالب" تشبیه کرد، آیت‌الله خامنه‌ای از در مخالفت درآمد و وضعیت ایران را به شرایط پیروزمند جنگ‌های بدر و خیبر توصیف کرد.

باید چند صباحی دیگر می‌گذشت تا فشار تحریم‌ها و برخی نرمش‌ها از سوی دولت اوباما آیت‌الله خامنه‌ای را به ناگزیری مذاکره با آمریکا سوق دهد. با این همه، تاکید توام با نگرانی آیت‌الله خامنه‌ای این بود که به غیر از مسئله هسته‌ای هیچ مذاکره‌ای با آمریکا نباید کرد. مخالفت با تماس تلفنی روحانی و اوباما یا انتقاد از برقراری رابطه کاری و گسترده‌‌تر از مذاکرات هسته‌ای میان ظریف و جان کری در همین راستا قابل درک و فهم است.

بیشتر بخوانید: جشن خیابانی در ایران پس از توافق هسته‌ای

Hassan Rohani und Barack Obama (Bildcombo)
در دولت اوباما زمینه بیش از هر وقت دیگری برای حل اختلافات ایران و آمریکا آماده بودعکس: Getty Images/A. Burton/M. Wilson

پرونده مذاکرات هسته‌ای تقریبا گشوده شده بود که دولت حسن روحانی زمام امور را در دست گرفت. برای روحانی، آن گونه که از خاطرات رفسنجانی می‌توان فهمید، حل مناقشه اتمی و برداشتن تحریم‌های اتمی گام ابتدایی برای عادی‌سازی مناسبات با جهان و حل مشکلات با آمریکا بوده است.

تجربه هم نشان داد که برجام (توافق هسته‌‌ای) گره چندانی از معضلات کشور نگشود و تحقق قول و قرارهای روحانی در ایجاد اقتصادی شکوفا توام با رشد و تامین اشتغال و رفاه ملزومات جدی‌تری دارد که حل کلی مشکلات با آمریکا و صرف‌نظر کردن از شعارها و اقدامات تحریک‌‌آمیزی مانند نابودی اسرائیل و حمایت از گروه‌های تندرو در منطقه از محورهای کلیدی آن است.

در همین راستا، تحریم‌های غیرهسته‌ای ایران که هدف آنها از دیرباز تغییر در رفتار بین‌المللی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی بوده است، همچنان معضلی بزرگ برای ارتباط روان و سالم اقتصاد ایران با اقتصاد جهان و نظام بانکی و مالی آن است.

تشدید صف‌بندی‌ها علیه ایران

روحانی در چهار سال اول ریاست جمهوری خود کوشید علاوه بر توافق هسته‌ای، مرزها و محدودیت‌های موجود در ایران بر سر بهبود رابطه با جهان و منطقه را کمی فراخ‌تر کند و به‌ویژه از گرایش مثبت دولت اوباما برای حل معضلات میان دو کشور بهره گیرد. این تلاش اما با مخالفت‌های آشکار و پنهان آیت‌الله خامنه‌ای بی‌نتیجه ماند.

آن طور که روحانی در کازار انتخابات عنوان کرد، سپاه، نهاد تحت تسلط رهبر ایران، با شلیک موشک‌هایی که شعار "مرگ بر اسرائیل" بر آنها نوشته شده بود یا نشان‌دادن سیلوهای موشکی حتی در دستیابی به برجام نیز قصد اختلال داشت، اختلالی که از نظر منتقدان با سود و منافع سپاه و نهادهای تحت تسلط آیت‌الله خامنه‌ای از تحریم‌ها و منزوی‌ماندن اقتصاد ایران، بی‌ارتباط نیست.

کارفرمایان ایرانی، خرسند از رفع تحریم‌های بین‌المللی

در سال‌های اخیر، تغییر و تحولاتی در منطقه، مانند روی ‌کار آمدن رهبری تهاجمی‌تری در عربستان، حمله به سفارت عربستان در تهران، به قدرت رسیدن ترامپ و عدم آمادگی رهبری ایران برای بازنگری در سیاست خارجی خود، بیش ازپیش وضعیت را به سویی سوق داده است که کار دولت روحانی در تحقق شعارهای سیاسی و اقتصادی خود را با دشواری بیشتری مواجه کرده است.

این در حالی است که صف‌بندی‌ها در منطقه از جمله با هم‌سویی بیشتر غیررسمی اسرائیل و عربستان در مقابله با ایران تشدید شده و در چهارچوب توافقات و تعاملات روسیه، ترکیه، آمریکا و اسرائیل، در سوریه نیز معادلات سیاسی و نظامی در این کشور لزوما به سود ایران تمام نخواهد شد و متناسب با نقشی که ایران در مقابله با داعش در عراق بازی می‌کند هم سهم لازم ازمعادلات منطقه‌ای را نخواهد برد.

در چنین شرایطی پیام‌ها و سینگنال‌های مثبت مبتنی بر تنش‌زدایی و اعتمادسازی که دولت روحانی به منطقه و جهان می‌فرستد همهچنان با کم‌اعتنایی مواجه می‌شود، چرا که از نظر رهبران منطقه و آمریکا سکان اصلی سیاست خارجی در دست رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای نظامی و امنیتی تحت تسلط او است و رئیس جمهور و شورای عالی امنیت ملی ایران نقش پررنگی در آن ندارند.

روحانی امید داشت که پیروزی قاطع‌تر در انتخابات اخیر و رای بیشتر مردم به شعارهای تعامل‌آمیز او با جهان، موقعیتش را  برای سوق آیت‌الله خامنه‌ای به قبول حرکت در راستای تنش‌زدایی در سطح بین‌المللی و منطقه قوی‌تر کند. گرچه این رای تا حدودی حاصل شد، اما اظهارات اخیر رهبر جمهوری اسلامی بیش ازپیش در تقابل با دیدگاه و گرایشی است که روحانی در پی عملی‌کردن آن است.

خامنه‌ای از جمله در سخنرانی روز ۱۴ خرداد در سالگرد فوت آیت‌الله خمینی، در انتقادی تلویحی از مشی و رویکرد روحانی گفت: «می‌شنوم گاهی اوقات بعضی در مقابل شعارهای انقلاب، عنوان و مفهوم عقلانیّت را مطرح می‌کنند؛ کأنّه عقلانیّت نقطه‌ی مقابل انقلابیگری است؛ نه، این خطا است؛ عقلانیّت واقعی هم در انقلابیگری است...  بعضی عقلانیّت را در این می‌دانند و می‌گویند که "چالش با قدرت‌ها هزینه دارد"- [البته] اشتباه می‌کنند- بله، چالش هزینه دارد، امّا سازش هم هزینه دارد.»

Iran Saudische Botschaft in Teheran gestürmt
حمله تندروها به سفارت عربستان در تهران تلاش‌های دولت روحانی برای تنش‌زدایی در منطقه را با مشکل روبرو کردعکس: picture alliance/dpa/M.-R. Nadimi

او بار دیگر نگرانی و بیم‌اش را از مذاکره با قدرت‌های بزرگ بیان کرد و هر گونه تعامل و مذاکره با قدرت‌های بین‌المللی را زمینه‌سازی عقب‌نشینی دانست: «این‌جور نیست که قدرت‌های توطئه‌گر و قدرت‌های متجاوز به یک حدی قانع باشند؛ ما این را در تعاملات این چند سال اخیر مشاهده کرده‌ایم. یک حدّی را مشخّص می‌کنند، وقتی شما در آن حد عقب‌نشینی کردید، تازه یک حرف جدید مطرح می‌کنند، یک ادعای جدید و یک مطالبه‌ی جدید مطرح می‌کنند، شما را باز با همان فشارها مجبور می‌کنند این مطالبه‌ی جدید را هم بهشان بدهید؛ و این سلسله همین‌طور ادامه پیدا خواهد کرد؛ این متوقف نمی‌شود.»

این‌که آیت‌الله خامنه‌ای و افراد منتصب او در سخنرانی‌های خود همچنان به شعارهای اسرائیل‌ستیز ادامه می‌دهند یا حتی حماس را به دلیل مشی معتدل‌تری که در پیش گرفته خائن می‌خوانند یا از رهبران کشورهای دیگر با القابی مانند "پست" و "احمق" یاد می‌کنند هم تلاش‌های روحانی برای گفت‌وگو و تعامل با جهان را دشوارتر می‌کنند.

جدالی لفظی که بی‌نتیجه مانده است

در سطح کلامی البته مناقشه روحانی و خامنه‌ای ادامه دارد و هیچ کدام از طرفین ظاهرا قصد کوتاه آمدن ندارد. در همین چهارچوب، روحانی "مشی صلح‌آمیز" امام حسن یا "شجاعت" آیت‌الله خمینی در نوشیدن جام زهر و پایان دادن به جنگ ایران و عراق را به یاد آیت‌الله خامنه‌ای آورده است و افزوده است: «صلح سخت‌تر از جنگ است، تحملش سخت‌تر از جنگ است... شهامت بسیار زیادی می‌خواهد که انسان برای مصالح جامعه اسلامی در برابر دشمنان دست صلح دراز کند.»

در چنین شرایطی که هنوز بر سر جهت‌گیری ایران در سیاست خارجی رهبر کشور مدافع چالش و مناقشه است و با سازش و تعامل مورد نظر رئیس جمهور به شدت مخالفت می‌کند طبیعی است که فرصتی مانند بروز شکاف میان عربستان و قطر هم برای منافع درازمدت ایران قابل بهره‌برداری نباشد، چرا که لازمه استفاده پایدار ایران از این مناقشه داشتن مناسباتی عاری از خصومت و تنش با سایر بازیگران این صحنه، از جمله آمریکاست.

در مجموع، از نظر منتقدان، مشکلات حقوقی ساختاری در ایران که سکان سیاست خارجی (و قسما داخلی) را از دسترس بالاترین مقام اجرایی و انتخابی کشور دور نگه داشته، به علاوه دیدگاه‌ها و مشی ایدئولوژیک، بیمناک و کم‌وبیش بیگانه با ملزومات ارتباط و دیپلماسی در جهان که از سوی رهبر کشور دنبال می‌شود، کار روحانی را در تحقق شعارهایش در دور دوم ریاست جمهوری‌اش هم، آسان نخواهند کرد.

روحانی دائما تاکید کرده است که رشد و رونق اقتصادی و قرارگرفتن ایران روی ریل توسعه‌ای پایدار و بادوام که به تمام عقب‌ماندگی‌های فاحش در دو سه دهه اخیر پایان دهد، نیازمند مناسباتی عادی با کل جهان و به ویژه آمریکاست.

شواهد و علائم نشان می‌دهند که او به‌رغم سرسخت‌ماندن مواضع رهبر کشور به تلاش خود برای پیشبرد دیپلماسی باز هم معتدل‌تری از سوی ایران در عرصه بین‌المللی ادامه خواهد داد، و شاید گاه و بی‌گاه با "دو ستون ضررها و سودهای" قطع رابطه با آمریکا که ستون نخست آن دائم درازتر و فربه‌تر شده است، به نزد آیت‌الله خامنه‌ای برود تا او را به تغییر مشی و رویکرد در سیاست خارجی سوق دهد. ولی بنا بر تجربه ۲۸ سال گذشته ضمانتی برای موفقیت او نیست، مگر آن‌که شرایطی خاص مانند پیامدهای مناقشه هسته‌ای یا افزایش فشار افکار عمومی یا تغییر و تحولاتی ناگهانی یا برنامه‌ریزی‌شده در ساختار رهبری کشور پدید آید.

حبیب حسینی‌فرد تحلیلگر سیاسی ساکن آلمان