سیاست کنونی ایران و غرب در مناقشه اتمی ایران
۱۳۸۷ مرداد ۱۵, سهشنبهدکتر رضا تقیزاده، استاد روابط بینالملل دانشگاه گلاسکوی انگلیس، در مصاحبه با دویچه وله به پرسشهایی در باره سیاست کنونی ایران و غرب در مناقشه اتمی پاسخ گفت.
دویچهوله: آقای دکتر تقیزاده، واکنش روز گذشتهی دولتهای غربی و تهدیدشان به تشدید تحریم علیه ایران طوری بود که گویا انتظار پاسخ منفی را به پیشنهاداتشان داشتند و امروز هم طبق خبری که منتشر شده ایران در مورد متوقف کردن برنامهی اتمیاش پاسخ منفی داده است. میخواستیم ارزیابی شما را در این مورد بدانیم.
تقیزاده: دولتهای گروه معروف به ۱+۵ چندان انتظاری نداشتند که پاسخ ایران به بستهی پیشنهادی آنها پاسخ مثبتی باشد. برای این که آنها از نزدیک با تحولات به خصوص سه سال گذشتهی این برنامه آشنا بودند و میدانستند ایران در مورد توسعهی برنامهی اتمی سرمایهگذاری سنگینی کرده و در طول سه سال گذشته به موفقیتهایی هم در این زمینه دست پیدا کرده است. برنامهی اتمی ایران برای این کشور دارای هدفهای استراتژیکیست، حال آن که معاوضهی آنچه به عنوان بستهی پیشنهادی غرب از آن یاد میشود، با تعلیق غنیسازی اورانیوم که شاه بیت برنامهی اتمی ایران است، برای آنها هم دور از ذهن بود. ولی دلایلی برای اروپا وجود داشته و میخواستند که با ایران وارد مذاکرات دیپلماتیک بشوند و سعی بکنند که از آخرین فرصاها برای قانعکردن ایران که از این برنامه دست بکشد استفاده بکنند. ولی ایران در طول دو هفتهی گذشته، از زبان رییس جمهور و رهبرش غیرمستقیم به این بسته پیشنهاد منفی داد و حالا جواب ایران تقریبا به صورت رسمی اعلام شده است و این انتظاری که به صورت غیرواقعی ایجاد شده بود، حالا از میان رفته است.
دویچهوله: این دلایلی که به آن اشاره کردید، میتوانید برای ما بگویید که با وجود این که حدس میزدند چه پیش بیاید، باز مطرح کردند این مسئله را؟
تقیزاده: اروپاییها بخصوص و آقای سولانا به نمایندگی از آنها نمیخواهند در منطقه جنگ تازهای درگیر بشود. چرا که بروز یک برخورد نظامی تازه میتواند ادامهی جریان نفت را با مشکل روبهرو کند و به خطر افتادن امنیت انرژی در منطقه، به افزایش قیمت نفت خام میانجامد. یک درگیری احتمالی میتواند بازارهای صادراتی اروپا را در منطقهی خلیج فارس با مشکلات جدی روبهرو کند و به توسعهی بیکاری و بحران اقتصادی در اروپا منجر خواهد شد. و این ازجمله دلایلیست که اروپا از بروز یک جنگ نظامی تازه استقبال نمیکند. رسیدن این وضعیت به حالت بحرانی، جنگ را اجتنابناپذیر میکند. بنابراین آنها به ادامهی وضع موجود به نوعی رضایت میدهند، چرا که اولویت آنها پرهیز ازجنگ است و نه قبول شرایط موجود. حال آن که برای ایران اولویت درجه یک ادامهی برنامهی غنیسازی اورانیوم است، گذشتن از بحران سه ماه آینده تا قبل از برگزاری انتخابات رییس جمهوری در آمریکا و خریدن حداقل نه ماه وقت تازه بعد از آن. از دید طراحان برنامهی اتمی ایران یکسال آینده این کشور را بجایی میرساند که میتواند با دست پر با مخالفین برنامهی اتمی وارد گفتوگو بشود. بنابراین پذیرفتن بستهی پیشنهادی از طرف ایران خیلی در شرایط فعلی معقول به نظر نمیرسید.
ولی از طرفی اروپاییها هم برای ادامهی وضع موجود دلیل محکمی داشتند. به همین علت تا اینجا ادامه دادند. ولی بهرحال بایستی پاسخ مخالفان جدیتر برنامهی اتمی ایران منجمله آمریکا و اسراییل را هم میدادند و از این طریق از بروز یک برخورد نظامی پیشگیری میکردند. به این علت تصور من این است که ایران هم راضی به این خواهد بود که پذیرش قطعنامهی احتمالی تحریم تازه را به یک برخورد نظامی ترجیح بدهد و با بازنگهداشتن در گفتوگو به موازات مخالفت با توقف غنیسازی اورانیوم، به نوعی شرایط مبهم موجود را ادامه بدهند. اروپایی هم با گذشتن از این مرحله حداکثر به جایی برسند که تصویب یک قطعنامهی تحریمی تازه علیه ایران مورد توافق قرار بگیرد و نه رفتن در یک بحران تازه و فراهم کردن شرایط جنگ.
دویچهوله: آقای احمدینژاد رییس جمهور چند روز پیش گفتند که ما در مذاکره جدی هستیم. آیا جدی بودن ایشان الان به معنی این تصمیمگیرییست که شده؟
تقیزاده: ایران همیشه در طول سه سال گذشته این حرف را تکرار میکرده و با جدیت پیگیر برنامههایی بوده که در دورهی آقای خاتمی به توقف آن رضایت داده بودند، به این امید که جامعهی اروپا با آنها از در سازش دربیاید. آنچه که ایران در شرایط فعلی میخواهد تلاش برای فروختن بستهی پیشنهادی خودش به اروپاییهاست. بنابراین اصرار آقای احمدینژاد به جدیبودن در مورد گفتوگو، جدیبودن در مورد فروش شرایط ایران است تا خرید شرایط آنها. آقای احمدینژاد معتقد است که تحریمهای اقتصادی و مشکلاتی که جامعهی اروپا و شورای امنیت ممکن است در زمینههای سیاسی اقتصادی برای ایران فراهم بکنند، نمیتواند مانع و بازدارندهی ادامهی برنامههای اتمی ایران بشود. تنها چیزی که مانع این کار خواهد شد، برخورد نظامیست و آنها این بضاعت را در نزد مخالفین برنامههای اتمی ایران نمیبینند. بنابراین سعی میکنند همانطور که عرض کردم با بازنگهداشتن در مذاکره حداقل در سمت خودشان، از بروز برخورد نظامی پیشگیری بکنند و دست متحدین نیمبندشان، یعنی چین و روسیه را در شورای امنیت برای حمایت بیشتر از آنها باز بگذارند و در عین حال اگر شرایط به تصویب قطعنامهی تحریمی تازهای رسید، تا حد ممکن قطعنامه را تعدیل بکنند، ولی بهرحال قیمت از بروز جنگ پرهیز بکنند. آنها هم اعتقاد دارند تنها مانعی که میتواند در راه آنها و رسیدن به هدفهای توسعهی اتمی قرار بگیرد، برخورد نظامیست و برخورد نظامی هم در صورت عدم مشارکت آمریکا نمیتواند مانع جدی برای ادامهی برنامه بشود. فقط این برنامه را ممکن است با توقف روبهرو بکند.
دویچهوله: اما مرحلهی بعدی تشدید تحریمها چه خواهد بود و چه پیامدهایی برای ایران دارد؟
تقیزاده: بهرحال تحریمها عوارض واثرات سنگینی بر اقتصاد ایران گذاشته است. بخصوص صنایع نفت و گاز ایران با مشکلات بسیار جدی روبهرو شدهاند. ما این بحران را سال پیش در صنعت گاز ایران دیدیم و کمبود گاز مردم را در زمستان آزار میداد و امسال کمبود برق مردم را در تابستان مورد آزار قرار داده است. میزان بیکاری افزایش پیدا کرده، قیمتها تغییر پیدا کردهاند، رشد تولید گاز و نفت ایران متوقف شده و سرمایهگذاری در جهت توسعهی صنایع گاز ایران متوقف شده است. کالاهایی که ایران خریداری میکند گرانتر است و اینها عوارض اعمال تحریمهای گذشته است. بهرحال افزایش این تحریمها این مشکلات را زیادتر خواهد کرد. ولی مسئله این است که تحمل این مشکلات بر دوش مردم است، حال آنکه برخورد نظامی را دولت باید تحمل کند و آیندهی اوست که به خطر میافتد. بنابراین با توجه به درآمد بالای نفتیای که ایران به علت قیمتهای بسیار بالای نفت در بازارهای جهانی دارد، میتواند فشارهای اقتصادی را تا حدودی تحمل بکند و این فشارها را به مردم سرشکن بکند و در شرایط داشتن این منبع درآمد تحمل این فشارها خیلی دشوار نیست. از طرفی اروپاییها هم ناگزیر ازاین خواهند بود که تنها به شورای امنیت برگردند و زمینهی تصویب یک قطعنامهی تازه را فراهم بکنند. این قطعنامهها در درازمدت و درمیانمدت به ایران اثر منفی خواهد گذاشت. ولی برنامهی ایران در کوتاهمدت و پیگیری هدفهای برنامهی توسعهی اتمی است و اعتقاد دارند آنها با تغییر وضعیت در سیستم جهانی میتوانند در میانمدت مشکلات سیاسی را هم حل بکنند.