فرزند سحرخیز: «پدرم استوار ایستاده است»
۱۳۸۹ تیر ۲۸, دوشنبهیکشنبه ۲۷ام تیرماه دادگاه عیسی سحرخیز، روزنامهنگار، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد. وی که اکنون بیش از یک سال است که در بازداشت به سر میبرد، با پابند از زندان به دادگاه منتقل شده بود.
سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران اصلاحات و نیز از بنیانگذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران است. وی در این دادگاه متهم به «توهین به رهبری» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» شده است.
او در این دادگاه از سخن گفتن پرهیز کرد و تنها دفاعیهای کتبی ارایه کرد تا ضمیمه پرونده شود. البته متن این دفاعیه از سوی وبلاگ «تا آزادی روزنامهنگاران» و دیگر وبسایتها منتشر شده است.
وی در این دفاعیه شخص رهبر ایران، آیتالله علی خامنهای را مسئول بدرفتاریها، شکنجهها و جنایات یک سال گذشته میداند و از او شکایت کردهاست. همچنین محمود احمدینژاد و محسنی اژهای از دیگر شخصیتهایی هستند که آقای سحرخیز در دفاعیه خود از آنها شکایت طرح کرده است.
وی همچنین در این دفاعیه از « نظامیان تا دندان مسلح كشور» كه برای برخورد با نارضایتی مردم «دورههای ویژه دیده و حتی به كشور روسیه اعزام شدهاند،» سخن به میان آورده و به روند وقایع پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال گذشته انتقاد کرده است.
مهدی سحرخیز، فرزند عیسی سحرخیز، در گفتوگو با دویچه وله تاکید کرد که «دفاعیه آقای سحرخیز متنیست برای ملت ایران، چرا که ایشان این دادگاه را به رسمیت نمیشناسند که دفاعی از خود در آن طرح کنند.»
آنچه در پی میآید حاصل گفتوگوییست با فرزند عیسی سحرخیز، روزنامهنگار زندانی.
دویچه وله: آقای سحرخیز لطفاَ از دادگاه دیروز پدر خود بفرمایید.
مهدی سحرخیز: دیروز دادگاه ساعت ۱۱ برگزار شد و ایشان را با پابند به دادگاه آوردند. چنین رفتاری واقعاَ جای اعتراض دارد چرا که ایشان که جنایت نکردهاند! چون معمولاَ جنایتکاران را با پابند میآورند. ایشان هم به این رفتار اعتراض میکنند و وکیلشان هم که حضور داشتهاند معترض میشوند که در نهایت در هنگام انتقال دوباره ایشان به زندان پابند به پای ایشان نمیزنند.
اما درباره این دادگاه قبل از هر چیزی باید بگویم که پدر من این دادگاه را به رسمیت نشناخته است. طبق قانون این دادگاه باید به صورت علنی برگزار میشد. باید ایشان در دادگاه مطبوعاتی - چون جرم ایشان مطبوعاتی است و امنیتی نیست- محاکمه میشدند. که هیچ کدام از این موارد رعایت نشده، در نتیجه پدرم دفاعیه خود را نسبت به مردم ایران داده است.
در این دادگاه پدرم از آقای خامنهای، احمدینژاد و اژهای به دلیل اینکه در این یک سال در برابر شکنجهها سکوت کردهاند شکایت کرده و تمام ریز شکنجههای انجام شده در حق خود را در دفاعیهشان و در محضر ملت بازگو کردهاند.
مثل اینکه چند بار اتهامات ایشان در روند بازجوییها تغییر کرده است. آخرین اتهامات ایشان چه بوده است و دقیقاَ چه زمانی ایشان از آخرین اتهامات خود آگاه شدند که در متن دفاعیه نیز به آن اشاره کرده و دربارهاش نوشتهاند؟
از اینکه چطور آخرین بار ایشان مطلع شدهاند خبر ندارم. ولی اتهامات ایشان یکی فعالیت تبلیغی علیه نظام و یکی توهین به رهبری عنوان شده است. البته هیچ استدلالی درباره اینکه چرا اتهام تبلیغ علیه نظام به ایشان زده شده در متن کیفرخواست نیامده و میشود گفت تنها اتهامشان توهین به رهبریست. ایشان هم شکایت کرده که چنین چیزی وجود ندارد و اگر دفاعیهشان را مطالعه بفرمایید گفتهاند که ایشان از لحاظ قانونی حق دارد از هر کسی انتقاد کنند و این حق قانونیشان است.
ایشان در متن دفاعیه خود صریحاَ انتقاداتی را متوجه آقای خامنهای کردهاند. با توجه به اینکه هماکنون هم اتهام اصلیشان «توهین به رهبری» عنوان شده شما و دیگر اعضای خانواده بیم آن را ندارید که با انتشار این دفاعیه باب جدیدی در اتهامزنی به ایشان باز شود؟
ایشان خودشان خواستهاند که دفاعیهشان برای عموم منتشر شود. چون عنوان میکنند که دنبال حق هستند و به حرفی که میزنند سخت اعتقاد دارند. از همان ابتدا هم میدانستند که این مسایل ممکن است پیش بیاید و استوار هم ایستادهاند.
ایشان در قسمتی از دفاعیه اعضای هیات منصفه را خطاب قرار دادهاند مگر هیات منصفه در دادگاه بر خلاف آنچه مرسوم است، وجود داشته است؟
نه هیات منصفهای نبوده و علنی هم نبوده اما بر اساس قانون باید هم هیات منصفه حاضر باشد و هم علنی باشد و چون قانون رعایت نشده پدر من دفاعیه خود را رو به مردم نوشتهاند. این دفاعیه در حقیقت برای جایی نوشته شده که دادگاه بتواند حایز صلاحیت باشد. البته دفاعیه را دادهاند تا ضمیمه پرونده شود و گفتهاند که این متعلق به ملت است.
از وضعیت کنونی سلامت ایشان بخصوص با توجه به آنکه در متن دفاعیه خود به جزییات ضرب و شتم و شکنجه صورت گرفته علیهشان پرداختهاند، بفرمایید.
عکس منتشر شده از ایشان در مقابل دادگاه نشان میدهد که ایشان در این یک سال چقدر وزن کم کرده و چقدر ضعیف شدهاند و آثار شکنجه در صورت ایشان دیده میشود. متاسفم از اینکه کسی که فقط کارش مطبوعاتیست باید متحمل چنین رفتارهایی شود. با قاتلان و جنایتکاران هم دیگر هیچ جای دنیا چنین رفتاری نمیشود که در کشوری که رهبرش خودش را جانشین علی (ع) و شاید بالاتر میداند اینطور با شهروندانش رفتار میکند، واقعا شرمآور است.
آیا مشخص است که حکم ایشان چه زمانی صادر خواهد شد؟
حکم ایشان باید بر اساس قانون، ۱۰ روزه صادر شود اما همانطور که همه میدانند حکم ایشان قبلاَ صادر شده و اصلاَ نیازی به دادگاه نیست. پدر من هم گفته هیچگونه تجدیدنظری نخواهد خواست چون این حکمها از قبل تعیین شدهاند.
مصاحبهگر: مریم میرزا
تحریریه: بهمن مهرداد