فرهنگ آلمانی
فرهنگ و زبان
آلمان بهعنوانِ دولتِ ملی سازهای جدید است. ولی فرهنگ آلمانی قدمت دارد. این فرهنگ همواره خود را در درجهی نخست خود با زبان آلمانی شناسانده است. در قرن نوزدهم بود که استفاده از صفت "آلمانی" برای مشخص کردن جلوههای فرهنگی در قلمروی که به آلمان شهرت دارد، رواج فراوانی یافت و کیفیت تازهای را بر آن بار کرد. فرهنگسازانی چون یاکوب بوهمه، مارتین لوتر و سباستین باخ در معنای امروزی آلمانی نبودهاند، اما در مورد هویت آلمانی آنان شکی وجود ندارد.
فرهنگآفرینان تبعیدی
بسیار بودهاند آلمانیهایی که به سبب پیگرد سیاسی در خارج از آلمان فرهنگآفرینی میکردهاند. از جمله آناند: کارل مارکس، هاینریش هاینه، توماس و هاینریش مان، کورت توخولسکی، آلبرت اینشتین، برتولت برشت و مارلنه دیتریش.
سرزمین اندیشمندان و شاعران
پیش از تشکیل دولت واحد آلمانی در سال ۱۸۷۱ تعلق به آلمان اساسا از طریق تعلق به فرهنگ آلمانی بازنموده میشده است. ستایش از میهن در این حال نه با مفهومهای سیاسی، بلکه با مفهومهای فرهنگی و توصیف طبیعت سرزمین صورت میگرفته است. توصیفی رایج از آلمان، نامیدن آن بهعنوانِ «سرزمین اندیشمندان و شاعران» بوده است. امروزه نیز به این توصیف در ادبیات میهندوستانه و ملیگرایانهی آلمان برمیخوریم.
ضربهی نازیسم
در قرن نوزدهم آلمان به عنوان سرزمین فلاسفه شهرت جهانی مییابد. نامهایی چون کانت و هگل زبانزد میشوند. در آغاز قرن بیستم آلمان در زمینهی دستاوردهای علمی مقامی پیشتاز مییابد. با روی کار آمدن نازیسم فرهنگ آلمانی جریحهدار میشود. بسیاری از نویسندگان و دانشمندان کشور را ترک میکنند. گروه بزرگی در اردوگاههای مرگ تلف میگردند. عدهای از آفرینشگری فرهنگی منع میشوند. ضربهی نازیسم بر پیکر هنر و فرهنگ و دانشپژوهی آلمانی چنان سخت و سنگین بود، که پس از پایان جنگ جهانی دوم و سقوط هیتلریها آلمان نتوانست جایگاه جهانی گذشتهی خود را به دست آورد. با وجود این آلمان هنوز یکی از کشورهای پیشرو در زمینهی پژوهش علمی و آفرینشهای هنری و فرهنگی است.
فرهنگ انتقادی
در فرهنگ آلمانی پس از جنگ، نگرش انتقادی و تأملورزانه تقویت شده است. فرهنگ دموکراتیک پشتیبان اصلی نظام سیاسی دموکراتیک است. اندیشهی انتقادی در سطح جهانی نیروی تقویتکنندهی مهمی در میان متفکران و هنرمدان آلمانی یافته است.
زبان آلمانی
آثار نویسندگان آلمانی به بسیاری از زبانها ترجمه میشوند. زبان آلمانی در قیاس با انگلیسی اهمیت و رواج گذشتهی خود را ندارد، با وجود این دستاوردهای فرهنگی آلمان به حدی است که دانشپژوهان بسیاری آموختن آلمانی را امری الزامی برای پیشبرد کارهای پژوهشی و آفرینشهای فرهنگی خود میدانند. وظیفهی ترویج فرهنگ و زبان آلمانی بر عهدهی انستیتو گوته است. این انستیتو دارای ۱۲۸ شعبه در نقاط مختلف جهان است.