كنسرت گروه راك ۱۲۷ در تالار فارابى
۱۳۸۳ آذر ۲۷, جمعهشهرام احدى
اعضاى گروه ۱۲۷ عبارتند از سهراب محبى، خواننده و نوازنده گيتار، عليرضا پوراسد نوازنده گيتار باس، سردار سرمست نوازنده پيانو، سلمك خالدى نوازنده ساز بادى ترومبون، يحيى الخنسى نوازنده درامز و همچنين شروين شهامى پور كه همخوانى و نوازندگى سه تار را در كنسرت گروه ۱۲۷ برعهده دارد.
به گفته سهراب، ۱۲۷ الان حدود سه سالى است كه فعاليت دارد و كنسرتى كه قرار است در روزهاى يكشنبه و دوشنبه آينده برگزار شود، سومين كنسرت گروه است. پايه ريزان اصلى اين گروه سهراب و عليرضا هستند كه مدتها پيش از تشكيل گروه با هم آشنا بودند. بعد هم به تدريج بقيه اعضا به گروه اضافه شدند.
اما چطور شد كه اين اسم را براى گروه انتخاب كردند؟ سهراب دراينباره ميگويد: ”يک روزی برای شرکت در مسابقه يو ام سى به ما گفتند که بايد گروه تان اسم هم داشته باشد. ما هم واقعا نمی خواستيم گروه مان اسم روشنفکری ایرانی داشته باشد و یا اسمی عجيب و غريب. بعد هم فکر کرديم که اسم فرنگی هم نباشد. چون خودمان هم دوست نداشتيم. برای همين فکر کرديم عددی را بگذاريم و اولين عددی که به ذهنمان رسيد، عدد ۱۲۷ بود که همان را هم گذاشتيم”.
يكى از ويژگيهاى گروه ۱۲۷ اين است كه برخلاف خيلى از گروه هاى راك ايرانى كه بر استفاده از اشعار فارسى بر بستر موسيقى غربى تاكيد دارند، از كلام انگليسى استفاده ميكند. سهراب معتقد است كه زبان موسيقى راك انگليسى است و از آن گذشته اين كلام فارسى نيست كه الزاما به موسيقى اصالت ميبخشد:
”خيلی گروههای ديگر هم هستند که به زبان ملی خودشان شعر نمی گويند و حتا ايرانی هم نيستند. و شايد مثلا غرور زبانی شان هم از ما بيشتر باشد، ولی با اينحال باز هم به زبان انگليسی می خوانند. موسيقی راک زبانش انگليسی ست. من فکر می کنم که بالاخره هر چيزی فرمولی دارد. در حقيقت اينطوری بيشتر به گوش ما می نشيند. هر کسی بالاخره يک طوری فعاليت می کند و برای ما هم فکر می کنم اينطوری بهتر بود.
موزيکی که ما می زنيم، صدای خاص خودش را می دهد و الزاما فارسی بودن اشعار نيست که به اين موسيقی بوميت می دهد. خيلی گروه های ديگری در ايران هستند که شعرهای فارسی می خوانند، شعرهای فارسی می خوانند و ساختار موزيکشان تکراری ست. فرضا شما اگر كانال Onyx را باز کنيد، ۲۴ ساعت راك آلترنتيوميشنويد، موسيقى عينا همان است و تنها تفاوتش اين است در ايران روی آن شعر حافظ يا مولوی گذاشته شده.
سهراب گذاشتن يك شعر فارسى روى يك آهنگ غربى را كار جديدى نميداند و ميگويد: ”البته نه اينکه هميشه هدف آدم اين باشد که کار جديدی بکند. منظور من اين نيست. منظورم اين است که آيا راهی وجود دارد که بتوانيم يک چيزی به اين موسيقی كه اصلش وجود دارد و خيلی بهتر از ما اين کار را انجام می دهند، اضافه کنيم. بيشترين چيزی که من به آن فکر می کنم، اين است که چه چيزی هست که ما بتوانيم به اين قضيه اضافه کنيم. بيشتر بايد فکر کنيم خودمان چی داريم. شايد هم واقعا هيچ چيز نداشته باشيم. نمی دانم. ولی فکر کرده ايم که شايد از طريق موسيقی بتوان چيزی اضافه کرد”.
يكى ديگر از ويژگيهاى گروه ۱۲۷، اركستراسيون گروه و سازبندى قطعات است كه در آنها ساز بادى ترومبون قرار گرفته و حضور آن در بسيارى از قطعات از جمله قطعه To my World بخوبى محسوس است.
همانطور كه در پيش اشاره شد، محل برگزارى آخرين كنسرت گروه ۱۲۷ تالار فارابى بود و اين بار هم تالار فارابى ميزان بچه هاى گروهست: ”راستش را بخواهيد، تالار فارابى بهترين سالنی ست که الان در تهران موجود است. بقيه سالنهايی که وجود دارند فوقش ۱۰ يا ۲۰ صندلی بيتشر داشته باشند. به نظر من فرق اين است که اين سالن برای موسيقی ساخته شده و مثلا در بيمارستان يا ژاندارمری نيست. می دانيد، بعضی وقتها کنسرتهايی در ايران می بيند که در جاهای عجيب و غريبی هستند. و هيچ ارتباطی به کنسرت ندارند. فرضا اينجا در بيمارستان کنسرت برگزار می شود. برای همين احساس می کنم که اين سالن استاندارد تر از جاهای ديگر است. در هرحال بالاخره جايی ست برای خودش”.
اكثر گروه هايى كه موفق به برگزارى كنسرت ميشوند، از جمله از نبود سالنهاى مناسب و كمبودهاى موجود در صدابردارى و نورپردازى شكوه ميكنند. مشكلات گروه ۱۲۷ چيست؟
”مشکل خاصی پيش نمی آيد. هر دفعه يک مشکل پيش می آيد. هيچ مشکلی نيست که هميشه پيش بيايد. ولی واقعا ما آنقدر مشکل نداشتيم. اما مسئله ی اصلی اين است که اصلا ما بيزينس اين موسيقی را در مملکتمان نداريم و وقتی بيزنس آن را نداشته باشيم، نه سالنش را داريد، نه صدابردارش را و نه مخاطبش را داريد. بنابراين اين بيزنس اينجا وجود ندارد و نهايتا آدمهای حرفه ای اينکار هم وجود ندارند و همه چيز در سطح متوسطی برگزار می شود”.
جالب توجه اينكه سهراب برخلاف برخى هنرمندان، وزارت ارشاد رو مانع و مشكل اصلى فعاليت گروه هاى راك در ايران نميداند و معتقد است: ”مسئله من وزارت ارشاد نيست و ارشاد اينجا موضوع اصلی نيست. مسئله بيزنس و افرادی ست که وجود ندارد. يعنی يک سازمانی وجود ندارد. در غرب کمپانی موسيقى وجود دارد، مدير اين کارها وجود دارند و يکسری توليدکننده وجود دارد و يکسری صدابردار و متخصص صدا که اينها بعنوان حرفه ای هيچکدامشان آنطور كه بايد و شايد اينجا وجود ندارند. منظورم در اين زمينه است. در خيلی از زمينه های ديگر وجود دارند، اما در اين زمينه وجود ندارند. و تا اين موضوع حل نشود، بقيه مسايل هم حل نخواهد شد. وزارت ارشاد سياست خاص خودش را دارد و فکر می کنم مشکل همه ی آن کسانی که در ايران کار می کنند، وزارت ارشاد نيست”.
و اما چه آينده اى انتظار گروه ۱۲۷ را ميكشد و فعاليت گروه تا كى ادامه دارد؟ ”تا زمانی که از موزيک مان لذت ببريم به زدن ادامه می دهيم و وقتی هم که لذت نبريم خودبخود از بين خواهد رفت. چيزی که ما را دورهم جمع می کند خود موزيک است و تا موقعی که بخاطر آن دور هم جمع می شويم حتما به زدن ادامه هم می دهيم”.
ناگفته نماند كه گروه ۱۲۷، براى انتشار آلبومش، از ارشاد مجوز شعرهايش را گرفته، اما هنوز هم منتظر دريافت مجوز موسيقى است.