مادر ستار بهشتی: قاتلان را نشانم دادند و با تهدید رضایت گرفتند
۱۳۹۱ آذر ۱۰, جمعهگوهر عشقی مادر ستار بهشتی در گفتوگو با دویچه وله نحوه اخذ رضایت اجباری از خانواده خود را شرح داده است.
بشنوید: گفتوگو با گوهر عشقی مادر ستار بهشتی
در روزهای اخیر پزشکی قانونی، رئیسقوه قضائیه، فرمانده نیروی انتظامی، نمایندگان مجلس و دیگر مقامات جمهوری اسلامی سخنان متناقضی درباره علت مرگ ستار بهشتی اعلام کردهاند.
سازمان عفو بینالملل ۹ آذرماه (۲۹ نوامبر) با انتشار بیانیهای به اطلاعیهها و اظهارات متناقض مقامات مختلف جمهوری اسلامی در اینباره اشاره کرده و از بررسی و تحقیقات مقامات قضائی به منظور پنهان کردن حقایق مربوط به علت مرگ ستار بهشتی ابراز نگرانی کرده بود.
ستار بهشتی وبلاگنویس ۳۵ ساله روز نهم آبان ماه در منزلش دستگیر شد و چند روز بعد در بازداشتگاه جان باخت.
دویچه وله: در روزهای اخیر اخباری مبنی بر تحت فشار قرار دادن خانواده برای اعلام رضایت نسبت به کسانی که در مرگ ستار بهشتی دخیل بودند منتشر شده است. داستان چه بود و چهطور رضایت دادید؟
گوهر عشقی مادر ستار بهشتی: سه روز بعد از هفتم ستار، من را بردند که قاتلها را ببینم. بعدا آنجا حکم بازداشت دختر من را نشانم دادند و تهدیدم کردند. مجبور شدم امضا کنم. بهخاطر اینکه نمیخواستم داغ دیگری روی سینه من بماند.
یعنی شما قاتلان فرزندتان را دیدید؟
سه نفری که آمده بودند خانه، آره آنها را دیدم. آنها را شناختم. باقی را نشناختم. فقط آن سهتایی که آمدند خانه آنها را شناختم.
یعنی همانجا به شما اعلام کردند که اگر رضایت ندهید، فرزندان دیگرتان را دستگیر میکنند؟
فقط دخترم، حکم بازداشت دخترم را داشتند، گفتند یا امضا کن یا او را بازداشت میکنیم. من هم مجبور شدم. نمیخواستم داغ دیگری روی سینهام بماند. مجبور شدم و امضا کردم. نمیخواستم دخترم را بازداشت کنند و ببرند. من با تهدید امضا کردم. مدام من را تهدید کردند و من مجبور شدم امضا کنم.
دقیقا کجا و چه مرجعی گفته بود که اگر رضایت ندهید، حکم جلب دخترتان را دارد؟
نیروی امنیت بود. از طرف نیروهای امنیتی بودند. گفتند اگر امضا نکنی، ما حکم بازداشت دخترت را داریم. من را تهدید کردند و من مجبور شدم و امضا کردم.
آیا خانواده همچنان برای گفتوگو و مصاحبه و اطلاع رسانی در مورد مرگ ستار بهشتی تحت فشار هستند؟
بله، با دامادم تماس میگیرند و میگویند مصاحبه نکن. خودشان به اینجا میآیند و میگویند مصاحبه نکنید و با کسی حرف نزنید.
در مورد روز خاکسپاری چهطور؟ شما اعلام کرده بودید ماموران اجازه شست و شوی جسد ستار بهشتی را به خانواده ندادهاند و هنگام خاکسپاری کفن فرزندتان خونی بوده است. چه بهانهای برای ندادن اجازه به خانواده برای خاکسپاری اعلام کردند؟
نیروهای امنیتی گفتند برای حمایت از شما کسی در مراسم شرکت نکند.
اعلام شده است که خانم گیتی پورفاضل وکالت پرونده مرگ ستار بهشتی را بر عهده گرفته است. ایشان چهطور وکالت این پرونده را بر عهده گرفتند؟
یک ماه قبل از اینکه ستار بهشتی دستگیر شود، این شماره را به من داد و گفت مامان اگر یک وقتی من را دستگیر کردند، میتوانید با این خانم تماس بگیرید تا بتوانید با من ملاقات کنید.
خانم عشقی، دربارهی فعالیتها و وبلاگنویسی فرزندتان ستار بهشتی توضیح دهید.
ستار بهشتی به هیچ گروهی وابسته نبود و مستقل بود. به خاطر ایران، کارگرهای ایران، ملت ایران مینوشت و به هیچ گروهی هم وابسته نبود. فقط درددل کارگرها و ایران را مینوشت. او ایرانی و ایرانپرست بود. فقط در مورد ایران و کارگرها و اینها مینوشت. بچه من به هیچ گروهی وابسته نبود. هر کسی میخواهد از اسم بچه من سواستفاده کند، من در برابرش میایستم و مخالفم.
اظهاراتی که پزشکی قانونی و فرمانده نیروی انتظامی در مورد علت مرگ ستار بهشتی عنوان کردهاند، بعضا متناقض است و باهم نمیخواند. فرمانده نیروی انتظامی مدعی شده که «ضرب و شتم و پارگی ناشی از بدرفتاری از متهم و مسمومیت» علت مرگ فرزندتان ستار بهشتی نبوده و مهمترین علت «شوک روحی ـ روانی» بوده است.. در حالیکه پزشکی قانونی چیز دیگری میگوید. پزشکی قانونی میگوید مرگ بر اثر شوک ناشی از ضربه بوده است. شما در جریان این اظهارات هستید؟
من اینها را قبول ندارم. مگر سقف خراب شده روی بچه من یا دیوار خراب شده روی بچه من که کشته شده یا شپشهای بازداشتگاه بچهی من را شکنجه دادهاند؟ ماموران پلیس فتا، ستار بچهی من را با شکنجه کشتهاند.
اگر سخن ناگفتهای درباره مرگ فرزندتان ستار بهشتی دارید، لطفا بفرمایید.
مادر من، شما پسرهای من هستید. از شما خواهش میکنم، به آن صلیب سرخ، سازمان ملل و به سازمانهای حقوق بشری، واقعا صدای من را به آنها برسانید، به داد بچهی من برسند که خون بچه من را که کشتهاند پایمال نشود.
ستار من برای من فرشته بود. همه کسام بود. تقاص خونش را من بایستی بگیرم. از پا نمینشینم تا تقاص خون ستار را نگیرم که بچه من را کشتند.
من با عکسهایش زندگی میکنم. یک خانه ۴۰ متری داریم. همهی اتاق را من عکسباران کردهام. دلم میخواهد یک فیلمبرداری باشد و از اینجا فیلم بگیرد. من هیچ وقت ستار را فراموش نمیکنم.
ستار ایرانی بود، ایرانی هم رفت. واقعا به هیچ گروهی وابسته نبود. مستقل بود و برای ایران کار میکرد. اگر کسی بخواهد از ستار من سوءاستفاده کند، من سر جایم نمینشینم و توی دهنشان میزنم. ستار من به هیچ گروهی وابسته نبود. فقط ایرانیپرست بود، ایرانی را دوست داشت، ایران را دوست داشت و در راه ایران هم رفت. از شما خواهش میکنم همیشه یادش را گرامی بدارید، اسمش را در ماهوارهها اعلام کنید تا همه بدانند، همه بفهمند که ستار من به هیچ گروهی وابسته نبود. فقط برای ایران رفت. همین.