محسن نامجو در خانه فرهنگهای کلن
۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبهحضور نامجو در خانه فرهنگهای کلن، زمینهساز یک حادثه استثنائی بود: او در چارچوب برنامههای پانزدهمین فستیوال تئاتر ایرانی کلن بر صحنه ظاهر شد. فستیوال تئاتر ایرانی کلن، هرسال یکبار در این شهر برگزار میشود و تاکنون اغلب محل همایش نسل اول مهاجران و تبعیدیان ایرانی بوده است. اما این بار، بیشتر صندلیهای سالن را نسل دوم مهاجران ایرانی پر کردند. جوانان دختر و پسری که بیشترشان دانشجو هستند. بسیاری از آنها، از شهرهای مختلف آلمان به کلن آمدند تا احتمالا برای نخستین بار از نزدیک صدای خواننده جنجال برانگیزی را بشنوند که بسیاری مرزها را در حیطه موسیقی سنتی ایرانی شکسته است.
آفریننده گردباد، جزیره آرامش!
بر صحنهای بیپیرایه، یک صندلی، یک گیتار، دو ساز زهی ایرانی و چند میکروفون در پرتوی نور آبی رنگی که از فراز میتابد، تماشاگر را، در انتظار آغاز همراهی میکند، تا نامجو، با موهای بلند و مجعد و انبوه وارد شود. کسی که او را برای نخستین بار میبیند، به سختی میتواند باور کند که او همان خوانندهای است که با شعرهای استثنائی، آواها و اصوات ناآشنا و آهنگهای غریبش، طوفانی از پذیرش و اعتراض در جهان موسیقی ایرانی برپا کرده است. نامجو، برخلاف انتظار، خجالتی، خویشتندار و درونگرا بر صندلی مینشیند. اما تصنیفهائی را اجرا میکند که در محتوا، فریاد اعتراض به شرایط اجتماعی تلخ حاکم بر ایران است و در آهنگ، با آنچه گوش ما به شنیدن آن عادت کرده، کاملا بیگانه.
کنسرت شب اول، در دو قسمت برگزار میشود و طبعا در بخش دوم گرمتر و گرمابخشتر است. با آغاز و پایان هر آهنگ، فریادها و طنین سوتزدنها و کف زدنهای حاضران، سالن را به لرزه میاندازد و در مواردی حتی مزاحم شنیدن صدای خواننده است. در اینجا، این تنها حاضران جوان نیستند که جنب و جوش نشان میدهند، بسیاری از نمایندگان نسل نخست مهاجران نیز، نشان میدهند که آنچه نامجو آفریده است، بر تارهای دلشان چنگ میزند. اما برخی واکنشها، کنسرتهای لسآنجلسی را نیز تداعی میکنند.
عادت زدائی از شنونده
محسن نامجو، از شنونده موسیقی ایرانی عادتزدائی کرده است. او، موسیقی سنتی ایرانی را با رپ و پاپ و بلوز در هم آمیخته، آن را از مجلس بیرون کشیده، خاکی و همگانی کرده و بسیاری از بحثهای خیلی جدی جامعه ایرانی را، در ترانههائی که گاه پهلو به نثری آهنگین میزنند، به طنز گرفته است. درونمایه تصنیفهای نامجو، اصولا طنزی تلخ و اعتراضی است. مهمتر از همه، او با آمیزش موسیقی سنتی ایرانی با رپ و پاپ و بلوز، ترکیبی آفریده که به گوش غربیها نیز آشنا مینشیند. اما شور جنونآمیز ساختههایش را، در رفتار شخصی خودش نمییابیم. آفریننده گردبادها، خود یک جزیره آرامش است.
شب نخست، از آنجا که همه بلیتها رزرو شده، اجازه فروش بلیت را به مسئولان فستیوال تئاتر ندادهاند و به این دلیل برخی از صندلیها خالی است. اما شب دوم، با فروش بلیت در گیشه، سالن از جمعیت مشتاقی پر میشود که بسیاری از آنها ناچارند برنامه دو ساعته کنسرت را ایستاده دنبال کنند. در این شب، به روایت حاضران، نامجو بیش از شب نخست به انتظارها پاسخ میدهد. او گرم است و با گردبادی که آفریده کمتر فاصله دارد.
سرپرست آلمانی کمیسیون فرهنگ و هنر شهر کلن، در مراسم گشایش پانزدهمین فستیوال تئاتر ایرانی، آنجا که به نام محسن نامجو رسید گفت: « حضور هنرمندی که میان موسیقی شرق و غرب پل زده، در این فستیوال بسیار مغتنم است».
و چنین بود: محسن نامجو، پرجاذبه ترین حادثه فستیوال امسال بود که با عنوان "فستیوال هنرها" از بیست و یکم تا سیام نوامبر برگزار شد. " گردآفرید"، نخستین زن نقال ایرانی و گروه موسیقی مازندرانی "شواش" هم در این فستیوال با استقبال روبرو شدند.