مخاطبان دویچهوله از تاثیر بهای ارز بر زندگیشان میگویند
۱۳۹۷ فروردین ۲۰, دوشنبهبهای ارز بالا و بالاتر میرود و کسی نمیداند بالاخره کجا ترمز آن کشیده میشود. اگر در برخی روزها کمی افت پیدا کند، فردای آن دوباره مردم با نگرانی و شگفتی شاهد افزایش نرخ ارز یا به عبارت دیگر افت بهای پول ملی هستند.
گروهی از مخاطبان دویچهوله در تماس با ما از مشکلات و نگرانیهای خود، از ثابت ماندن نرخ ارز در سطح فعلی یا حتی گرانتر شدن آن گفتهاند. خلاصهای از این نظرات را برای شما دستچین کردهایم.
«نمیدانیم درسمان را تمام میکنیم یا نه»
پریسا و سمیرا هر دو در بخش ترکی قبرس درس میخوانند. با هم یک اتاق گرفتهاند و ادامه تحصیلشان حالا دیگر به مویی بسته است.
پریسا سال دوم رشته روابط بینالملل است. او در مهرماه سال گذشته حدود هفت میلیون و چهارصد هزار تومان و در بهمن ماه بیش از ده میلیون تومان برای شهریه دانشگاه خود پرداخته است.
پریسا میگوید: «تازه همین زمستان بود و هنوز این قدر قیمت ارز بالا نرفته بود. الان هنوز محاسبه نکردم ببینم چقدر باید برای ترم بعدی پرداخت کنم. مادرم خیلی نگران است. هر روز از خودش میپرسد، الان اگر دلار بخرم، نکند ضرر کنم، نکند پایین برود. اگر نخرم، نکند بالاتر برود. این بلاتکلیفی خیلی نگرانکننده شده است. نمیدانیم تا کی میتوانیم این طور ادامه دهیم. چون واقعا پیشبینی نشده بود که اینقدر برای تحصیل من هزینه شود.»
سمیرا دانشجوی رشته پرستاری است. زمانی که او درساش را شروع کرد دلار حدود سه هزار تومان بود. سمیرا به دویچهوله میگوید: «من الان وسط درسم هستم. نمیتوانم ول کنم و ادامه (درسم) به این شکل خیلی سخت است، چون قیمت دلار خیلی خیلی زیاد شده و این قابل پیشبینی نبود و تاثیرات خیلی بدی روی من و خانوادهام داشته است.»
از سمیرا پرسیدم، اگر وضع به همین روال ادامه پیدا کند میتواند درساش را ادامه دهد؟
پاسخ میدهد: «از درس من یک سال مانده ولی اگر بخواهم فوقلیسانس ادامه بدهم، باید خیلی بیشتر فکر کنم. با این وضع خیلی سخت است.»
پناهجویان ایرانی در ترکیه
یک پناهجو به نام آ. و. روی کانال دویچهوله پیام گذاشته است:
«ما پناهجویانی که در ترکیه زندگی میکنیم، به وسیله پولی که از ایران میرسد در این جا زندگی میکنیم. افزایش قیمت ارز روی لیر هم خیلی تاثیر گذاشته، طوری که شرایط زندگی برای ما بسیار سخت شده است. از طرفی هم چون اجازه کار در ترکیه نداریم، شرایط دارد خیلی سختتر هم میشود. تا حدود ۸-۹ ماه پیش هر یک میلیون تومان که از ایران برای ما میرسید، نزدیک ۵۰/۹۴۰ لیر برای آن دریافت میکردیم، ولی همین امروز که من این پیام را برایتان ارسال میکنم به ازای هر یک میلیون تومان ۷۰۰ لیر، شاید هم کمتر ۶۹۰ لیر، به ما پرداخت میشود. شرایط زندگی پناهجویانی که با پول ایران در اینجا زندگی میکنند بسیار سخت شده است.»
وقتی یکشبه قیمت همه چیز دوبرابر میشود
ولی زندگی روزمره در ایران به همان اندازه تحت تاثیر افزایش بهای ارز دشوار شده است که زندگی دانشجویان یا پناهجویانی که در خارج از ایران به سر میبرند. یک مهندس شکایت میکند که وقتی یک بسته سیگار از سه هزار تومان به پنج هزار تومان میرسد، مشکل دیگر خارج و داخل ندارد.
او میگوید: «اگر به فرض ظرف یک سال گذشته افزایش حقوقی هم وجود داشته باشد، با توجه به دو برابر شدن قیمت ارز، یعنی حقوقمان نصف شده است. یعنی قدرت خریدمان نصف شده است. یعنی قدرت نفس کشیدمان نصف شده است. هزینههای آب و برق و... صد برابر شده است. اصلا امید دیگر در ایران مرده است.»
او به بنری اشاره میکند که روی یک پل بزرگ نصب شده بود. روی آن نوشته شده بود: «لازمه ظهور خواستن نیست. برخاستن است» و اضافه میکند که این بنر را «به فاصله ۲۴ ساعت برداشتند».
«ما کاسبیم؛ دلار گران شود، گران میفروشیم»
از افزایش نرخ ارز ظاهرا همه ضرر نمیکنند. گروهی هم هستند که به گفته خودشان حتی سود هم میبرند. یک بساز و بفروش به ما میگوید: «ما خودمان کاسبیم. برود بالا، میبریم بالا. بیاد پایین، میآوریم پایین. ما کاری به دلار نداریم. ساختمانسازیم. گران شود، قیمت ملک میرود بالا. پایین بیاید، میآید پایین.»
او در ادامه حرفش را تصحیح میکند و میگوید: «تازه پایین هم نمیآید، همان بالا میماند. مثل سه ماه پیش که دو تومان (میلیون تومان) بالا رفت، ۵۰۰ تومان (۵۰۰ هزار تومان) ارزان میشود.» او معتقد است که «همیشه ضعیف، ضعیف میماند، قوی، قوی».
یک مادر شاغل به دویچهوله میگوید: «بالا رفتن قیمت دلار به شدت روی قیمت اجناسی که هیچ ربطی هم به ارز ندارند، اثر میگذارد. یعنی امروز اگر بخواهید بروید آدامس هم بخرید، به شما میگویند چون دلار شده ۶۰۰۰ تومان، قیمت آدامس هم سه برابر شده. و از همه بدتر برای دانشجویان است. از دیروز بخشنامه دادند که ارز دانشجویی قطع شود و به صورت آزاد داده شود. دانشجوهایی که در خارج زندگی میکنند و خانوادههایی که به هر سختی برای بچههایشان یورو میفرستادند، یا مجبورند درسشان را نیمهکاره بگذارند و برگردند یا باید با مشقت زیاد باید زندگی کنند.»
هر لحظه نرخی جدید
رضا از ایران روی کانال تلگرام دویچهوله پیام صوتی گذاشته و گفته است:
«برای هرکس که بخواهد از ارز استفاده کند مشکلات عدیدهای به وجود آمده است. به عنوان مثال فرزند من در انگلستان در مقطع پیشدانشگاهی تحصیل کرده و امسال موفق شده است برای رشته پزشکی پذیرش بگیرد. او باید سپتامبر آینده وارد این دانشگاه شود. من از قبل منابعی را تامین کرده بودم. به سرعت سپرده ریالی در بانک گذاشته بودم و بر اساس آن هزینههای او را تامین میکردم. ولی الان بعد از تغییراتِ نرخ ارز به شدت مستاصل و نگران شدهام.
من پوند را با پنج هزار، شش هزار تا شش هزار و هفتصد حتی حواله کردم ولی الان که مراجعه میکنم، میگویند باید ۸۷۰۰ تومان بدهی. قصد داشتم بخشی از سپردهام را از بانک در بیاورم و حداقل یک سال آینده تحصیلی پسرم را برای او ارسال کنم، ولی متاسفانه هر لحظه که مراجعه میکنم برای حواله با نرخ جدیدی روبرو میشوم...
این تغییرات میتواند روی خیلی مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اثر بگذارد. البته تصور من این است که این افزایش نرخ ارز، با توجه به اینکه من در بازار فعالیت میکنم، فکر میکنم خارج از محدوده منطقی اقتصادی باشد و بخش اعظم آن سیاسی است. مثل فشار جناحهای مختلف، پولهای سرگردان، اقتصاد غیرتولیدی که ما داریم.»
رضا ادامه میدهد: «به ما میگویند بروید تولید کنید. خوب چه تولیدی؟ گیرم شما تولیدی انجام دادید، به کدام کشور میخواهید صادر کنید. روابط ما با کدام کشورها خوب است؟ اقتصاد یک زنجیره به هم پیوستهای است که هرکدام از این حلقهها اگر دچار یک فرسایشی بشود و از هم پاشیده شود، کل این زنجیره را میتواند تحت تاثیر قرار دهد.»
آژانسهای گردشگری
صاحب یک شرکت گردشگری در اروپا که بر فعالیت این شرکت در رابطه با ایران نظارت میکند، درباره تاثیر افزایش بهای ارز در ایران بر کار این آژانس روی کانال تلگرام دویچهوله پیام گذاشته است.
او میگوید: «ما واقعا به مشکل خوردیم. هر لحظه که دوستانی میخواهند اقامتی رزرو بکنند، با ارزشگذاری مرجع مشخصی روبرو نیستیم. صرافیها یا قیمتهای فیک نشان میدهند که غیرقابل تهیه است و این مرجع نداشتن برای محاسبه ارزش یورو به صورت نقدی و به صورت حواله باعث میشود که مردم قیمتهای تقریبی خود را بگویند و پلکانی تصعید پیدا کند و بالاتر برود و این باعث میشود که این حباب بیشتر شکل بگیرد.»
نظرات شماری از کاربران
تعدادی از کاربران هم پیامهای خود را روی کانال ما نوشتهاند که به علت زیاد بودن حجم آنها تنها تعدادی از آنها را انتخاب کردهایم.
علیرضا ق.: «در همین مدت برای یک خرید ساده و معمولی ( یک دستگاه کولر گازی)، به دلیل عدم فروش آن توسط نمایندگیای مربوطه سر در گم ماندهام. چه بسا خیلی از مردم مانند بیمارانی که نیازمند داروهای وارداتی هستند وضعیت بدتری دارند.
همیشه به وضعیت اینچنینی در یکی از کشورهای آمریکای جنوبی میخنیدیم و حالا همین مصیبت بر سر خودمان آمده است . دولت هم عملا از کنترل این وضعیت ناتوان است و یا شاید هم خوشحال باشد که از این طریق کسر بودجههایش را جبران نماید.»
وحید و.: «اوضاع اصلا خوب نیست، مغازه ظروف یکبار مصرف داریم، یه ماه قبل عید پلاستیک سفید رو ۶۵۰۰ میدادیم، با موج اول گرونی شد ۷۰۰۰ دوبار دلار رفت بالا قبل عید ۷۵۰۰ میدادیم الان دیروز به ما زنگ زدن اقا ما سفید رو ۸۰۰۰ براتون میفرستیم، الان ما تکلیفمون چیه؟ ۸۰۰۰ بیاریم حداقل ۱۰۰ یا ۲۰۰ کرایه میخوره، چقدر بفروشیم ما؟؟؟ چطور مشتریا رو راضی کنیم که آقا گرون شده.»
هادی ا.: «من یکی رو حداقل توی این روزهایی که در پیش دارم داغون کرد. یورو میخواستم برای مسافرت به اروپا کلی گرون شده بلیط رفت و برگشت که یک میلیون وهشتصد هزار تومن بود الان شده ۲۲۵۰۰۰۰ تومن کلی برای خودم برنامهریزی کردم میترسم به جایی برسم که سفری رو که یک ساله دارم براش برنامهریزی کردم ناچار بشم کنسلش کنم.
یک مورد دیگه هم همین روزها داشتم. پریروز بنر خام برای شرکتمون خریدم متری ۳۵۰۰ تومان با کلی منت و... بعد از پنج دقیقه طرف زنگ زده که متری دویست تومن گرون شد و اضافش رو باید بدی. گفتم اشکال نداره. باز فردا که جنسم رو آوردن که تحویل بدن راننده به من میگه شانس آوردی دیروز خرید کردی، امروز بنر خام شده متری ۴۲۰۰ تومان و باقی ماجراهای بازار نیز به همین شکله. واقعن خوش به حال شماها که این اتفاقات رو از بیرون نگاه میکنید. خیلی اتفاقات عجیب و سختیه.»
آ. ح. ق.: «والا عادتمونه از مرگ میترسوننمون که به تب رازی [راضی] باشیم به طور کلی وقتی چیزی رو تجربه نکنی و از بچگی تو این شرایط باشی فقط متوجه میشی چند سال پیش مثلا بهتر بود. تا الان نه جایی رو دیدم نه دوست خارجی یا فامیلی داشتم که بدونم تفاوت جاهای دیگه با ایران چیه. مردم ما رازی [راضی] هستند به این شرایط و تا ۳۰ سال دیگه همین طوری میمونه. به نظرم هر حالتی هم بشه مشکل تا بوده از خود مردم و طرز تفکرشون بوده مشکل از فکر هست نه دین نه هیچ چیز دیگه. تا قدرتمند هست یکی باید باشه که زور بشنوه و اون زور بشنو ماییم، چه تو امروز چه صد سال پیش چه هزار سال دیگه به امید سلامتی.»
ایمان ق.: «من گاهی با ماشینم کار میکنم. دیروزی مسافر رو رسوندم، پیاده که شد ۴۵۰۰ همزمان شما توئیت کردید دلار شد ۵۷۰۰ یعنی من کرایهام شده بود ۷۵سنت. راستش شدیدا احساس فلاکت کردم براي اينكه بدونيد گرون شدن دلار چه تاثيری رو بازار داره. دو قلم داروی خارجی رو مثال ميزنم شربت امگا ٣ خارجي تو اسفند ٧٠ هزار تومن بود الان ١٢٠هزار، قرص تريپل فلكس تو اسفند جعبه ای ٧٧ هزار تومن بود الان ١١٠ هزار.»
علی چ.: «الان من تو کار گل مصنوعی هستم از برج ۱۰ تا الان ۳۰ درصد رو جنس رفته بود تا عید تو این سال قیمت گل مصنوعی معلوم نیس. هر کس جنس داره وایساده یا گرون میده میگه قیمت دلار گرون شده یا نمیفروشن. به خدا موندیم چی کنیم کشوری که ارز کشور خارجی ایجور میکنه، کامل مصرفکننده هست، خدا به دادمون برسه.»
مهدی ن.: «تاثیری که افزایش ارز بر زندگی ما گذاشته قسمت عمدش بر روی کار ماست. در کاری که ما انجامش میدیم همه مواد اولیه از کشورهای اروپایی و چینی تهیه میشوند. از آنجایی که به غیر از افزایش ثباتی هم در کار نیست، فعلا تمام سفارشات رو لغو کردیم کما اینکه حتی نمیدونیم با قیمتی که با ارز جدید بخواهیم به مشتری ارایه کنیم مشتری سفارش را خواهد پذیرفت و یا نه. ما تو کارمون میتونیم با دستمزد کم کار کنیم اما دیگه جنسمون قیمتش با دلار و یورو هستش. کلا سر در گم هستیم.»
پویا: «من در حال تحصیل در شهر ماینز آلمان هستم، هزینه تحصیل و اقامتم از ایران فرستاده میشه و الان واقعا نمیدونم با این قیمت ارز چجوری میشه ادامه تحصیل داد. درخواست ارز دانشجویی کردم هفته قبل (تنها امیدی که از دولت داشتیم همین ارز دانشجویی بود) ولی دیروز اون رو هم برداشتن و دیگه ارز دانشجویی هم وجود نخواهد داشت. به نظر من خیلی از دوستانی که در حال اقدام برای اومدن به خارج از کشور هستند منصرف بشوند و این شاید کمک بکنه به دانشگاههای ایران مخصوصا دانشگاه آزاد تا درامدزایی بیشتری داشته باشه و اجازه نده این سرمایهها از کشور خارج بشه. در مورد وضعیت اقتصادی هم که میشه راحت حدس زد و دوران افزایش قیمت دلار در سالهای گذشته رو به یاد اورد.»
ر. ز.: «من یک کارگرم دوتا بچه دارم و تهران زندگی میکنیم. هرجا میریم چیزی بگیریم فقط میگن دلار گرون شده. حتا نمیتونیم شیر خشک بخریم. پدر مشکل خون داره، همین طوری نمیتونستیم دارو بخریم. حالا موندیم چیکار باید کرد.»
علی: «من امروز برای خرید ارز دولتی رفتم، چون هفته آینده پرواز به اروپا دارم. تقریبا ۹۹ درصد افرادی که برای خرید مراجعه میکنند قصدی برای صفر ندارند و یا خودشان دلال هستند و یا برای دلالان پولشویی میکنند. از طرفی من امروز میدیدم که هیچ راهکاری برای جلوگیری از این وضعیت توسط حکومت وجود ندارد. در واقع قانون وجود دارد و زمانی که صراف استهلام آنلاین پاسپورت شخص رو میزنه مشخص میشه که اون شخص چندین مرتبه در جاههای مختلف با یک برگه بلیط ارز دولتی رو خریداری کرده ولی بازهم اقدام به فروش میکنه. من امروز دیدم که چگونه افراد برای یک دلال خرید میکنند و دیدم افراد خانوادگی میان و ارز میخرند و همون موقع اقدام به فروش ارز به صورت آزاد میکنند. واقعا هیچگونه خواستی برای اجرای قوانین حداقلی نیز در این برنامه دیده نمیشود.»
محسن ا.: «داروی سیتالوپرام ۴۰ بسته ای ۶۰۰۰ هزار تومان بود امروز گرفتم ۱۱۰۰۰ هزار تومان.»
سعید ا.: «تمام مراحل طلاقم و برنامه ریزیهام ریخت بهم. هیچ انگیزهای ندارم درآمد ۱۴۰۰ هزارتومنی تحصیل همزمان اجاره خونه و مخارج روز افزونش مشکلات طلاقم و مهریه هم بهش اضافه شده. زندگیم فلج شده کلا، تو شوکم. واقعا از دیشب چند بار به خودکشی فکر کردم.»
سامان خ.: «من تاجر فرش هستم و بیشتر مشتریهای من توریستهای اروپایی هستن، تگ قیمت فرشهای ما به یورو دلار و ریال هست، این روزها برای توریست خرید فرش ما خیلی آسون و ارزون شده، فروش بیشتر شده اما سود خیلی کمتر. پارسال مشتری توریست من یک گلیم رو ۴۵۵یورو خریده، و امسال برگشته و عین همون گلیم رو ۳۲۰یورو خریده، برای اون غیرقابل باور بود، برای ما غیر قابل تحمل.»