مشروب میخوری یا الکل؟
۱۳۸۶ شهریور ۱۲, دوشنبهآیا میدانید ...
- آیا میدانید که به گفته مدیرکل مطالعات معاونت اجتماعی ناجا، طی سالهای اخیر، داروخانههای شهر تهران با تقاضای بیشماری از سوی افراد جوان برای خرید الکل سفید مواجه شدهاند، تقاضایی که شاید غیرطبیعی و فراتر از نیازهای دارویی و بهداشتی بوده و نگرانکننده به نظر میرسد.
- آیا میدانید که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به منظور نظارت بر تولید و کنترل مصرف غیرمجاز الکل سفید، کارخانهداران را ملزم به افزودن ماده تلخکننده کردهاست؟ اما از آنجا که این نظارت مختص تولیدکنندگان دولتی بوده و نظارت کمتری بر شرکتهای خصوصی در این زمینه اعمال میشود، لذا اقدام مورد نظر تأثیر چندانی بر کاهش تقاضا نداشتهاست.
- آیا میدانید که شرکتهای خصوصی به تولید الکلهایی اقدام میکنند که حاوی اسانسهای خوراکی و با طعمهای مختلف است؟
- آیا میدانید که عرضه الکل سفید در سوپرمارکتها غیرقانونی و ممنوع است ولی برخی از فروشگاهها الکل سفید را همراه با کالاهای دیگر و در بستهبندی ویژه عرضه میکنند؟
- آیا میدانید که مصرف الکل سفید در طولانیمدت باعث عارضه کبد چرب شده و به دنبال آن کبد کارایی خود را از دست میدهد و نمیتواند سموم بدن را دفع کند و تجمع این سموم در بدن، باعث بروز مشکلات زیادی نظیر زردی و یرقان، بزرگی کبد، آب آوردن شکم و تمام اندام میشود که در این صورت پس از یک تا دو سال باعث مرگ فرد مصرفکننده میشود؟
- آیا میدانید که عمدهترین مصرفکنندگان الکل در دنیا را جوانان تشکیل میدهند؟
- آیا میدانید که میانگین سنی ۶۵ درصد از معتادان الکل، ۲۰ سال است؟
- آیا میدانید که متوسط سن مصرف الکل در تهران ۲۰ سال است و تقریبا نیمی از جوانانی که به مصرف الکل روی آوردهاند سابقه مصرف در فامیل را داشتهاند؟
- آیا میدانید که سن شروع مصرف بین ۱۵ تا ۱۷ سالگی است؟
- آیا میدانید که طبق اظهارات یکی از فرماندهان نیروی انتظامی ورود مشروبات الکلی به استان تهران ۱۵ برابر شده؟
- آیا میدانید که ایران یکی از بزرگترین بازارهای مصرف الکل در خاورمیانه است و مشروباتی که هماکنون وارد ایران میشوند بیشتر از ۴۰ درصد الکل دارند و در اکثر موارد با قرصهای شادیبخش مصرف میشوند؟
ممنوعیت، دلیلی برای کم بودن میزان مصرف؟
شاید خیلیها فکر کنند چون مصرف الکل در ایران ممنوع است پس میزان مصرف نیز پایین است. در حالی که دکتر آرش اعلایی متخصص اعتیاد می گوید مصرف الکل در ایران خیلی هم کم نیست.
او در این باره میگوید: «مصرف الکل به صورت اینکه فرد را الکلی بدانیم در ایران در سنوات گذشته کم بوده و الان هم کم است. بیشتر مصرفکنندگان به صورت تفنی هستند. منتها همانطور که گفتم این شاید یک گزارشی از یک مرکز باشد و نشاندهندهی آمار کل کشور نیست. منتها اگر ما غیرمستقیم بخواهیم به این موضوع بپردازیم، با توجه به گزارشهایی که نیروی انتظامی ارائه میکند از دستگیری افرادی که توزیعکنندهی مشروبات الکلی هستند یا از انبارهایی که کشف میشود که در آن انبارها مشروبات الکلی نگهداری می شده، نشاندهندهی این است که در ایران ما مصرفکنندهی الکل را داریم و شاید مصرفش در حد کم هم نباشد.»
اگر اهل مهمانی رفتن آن هم از نوع جوانانهاش باشید، میبینید که دکتر اعلایی پر بیراه نمی گوید. سرو مشروب در مهمانی ها ظاهرا آنقدر مهم است که دیگر کسی به نوع آن توجهی نمی کند. شاید هم نمیتواند توجهی کند:
نازنین میگوید: «تقریبا میتوانم بگویم توی ایران همه جور مشروبی سرو میشود. میشود گفت همه تنوعطلباند و همه چی میخورند. اصلا به این توجه نمیکنند که اگر مثلا این را با آن بخورند، برایشان خوب است، خوب نیست، ضرر دارد یا ندارد. اصلا. هر مشروبی که به دستشان بیاید را استفاده میکنند. میتوانم بگویم همه نوع مشروبی توی همه میهمانیها داریم.»
هرچند تولید، فروش و مصرف مشروبات الکلی در ایران ممنوع است اما این ممنوعیت هم مثل دیگر منعها راه را بر مردم به خصوص جوانها نبسته است تا جایی که شاید بتوان گفت اگر مشروب آزاد بود چندان تفاوتی با الان نمی کرد.
شادی از جمله کسانی است که آزاد بودن یا نبودن مشروبات الکلی چندان برایش مهم نیست: «اگر آزاد بود برای من فرقی نمیکرد، چون... نه، فکر نمیکنم. الان هم همه میخورند، یعنی کسی نیست که نخورد یا نتواند پیدا بکند. حالا چون توی ایران ممنوع است، ولی همه یواشکی توی خانههایشان انجام میدهند. حالا حرف زدن در موردش ممنوع است، ولی همه انجام میدهند، همه میخورند دیگر. برای همین خیلی فرق نمیکند. حالا ممکن است بعدها اگر آزاد بشود، مردم توی خیابانها هم بخورند و حالا آن یک بحث دیگر است، ولی همینجوری توی خانههایشان همه میخورند.»
اما سؤال اینجاست که اگر الکل ممنوع است پس انواع و اقسام مشروبات الکلی از کجا می آید و مردم چگونه آن را تهیه می کنند؟
یک مصرفکننده حرفهای در این باره میگوید: «راستش همه جا تلفنی، هم توی تهران و هم توی شهرستانها دارند. همهجا دارند، سوپرمارکتها. مصرفکنندگان بیشتر آن قشر پولدارند دیگر، آنهایی هم که ندارند الکل ۹۶درصد مصرف میکنند. مثلا با ماءالشعیر یا با نوشابه قاطی میکنند. نصف با نصف. دیگر از ۲۸ـ ۲۷هزارتومان به پول ایران شروع میشود تا ۱۰۰هزارتومان.»
اما این قیمت کمی نیست. برای یک جوان بیست و چند ساله که یا دانشجوست و یا تازه فارغ التحصیل شده و میخواهد حتما در مهمانیاش با مشروب از دوستان جوانش پذیرایی کند، ۲۷ هشت هزار تومان پول کمی نیست. این جوانها راه دیگری را انتخاب میکنند:
بامداد میگوید: «از داروخانه الکل سفید میگیریم، اتانول ۹۶درصد و بعد قاطیاش میکنیم با یکسری آبمیوههای دیگر با یک درصد خیلی کمی، به اصطلاح دو به یک یا سه به یک و مصرف میکنیم. البته الان هم جدیدا دیگر آنقدر گفتهاند الکل سفید کور میکند آدمها را و اینجور حرفها، که دیگر این قضیه هم خیلی کمتر شده باز و دیگر ترجیح میدهیم برویم بگیریم.»
هرچند وزارت بهداشت تولدکنندگان الکل را مجبور به افزودن ماده تلخ کننده کرده و نیروی انتظامی هم مرتب اعلام می کند که فروش الکل سفید در سوپرمارکتها ممنوع است، ولی دکتر اعلایی میگوید همین که حداقل جوانها به الکل استاندارد دسترسی داشته باشند جای شکرگزاری دارد.
او در این بار متذکر میشود: «داروخانهها زمانی الکل میفروختند و هنوز هم میفروشند. منتها با بحثهایی که با داروخانهها ما داشتیم بهصورت غیراختصاصی و همینجور دوستانه میدیدیم که مراجعین زیاد هستند، ولی از لحاظ پزشکی بخواهیم بررسی بکنیم و کارشناسی این را یک بار مثبت میدیدیم که مردم حداقل دسترسی دارند به الکلی که خالص باشد و شاید استاندارد باشد و با مخلوط کردنش با موادها و اسانسهای دیگر بعنوان مشروبات الکلی استفاده میکردند.»
اما غیر از مخلوط کردن الکل سفید با آب میوه و یا ولخرجی زیاد، برای گرمتر شدن یک میهمانی راههای دیگری هم جود دارد. از اوایل انقلاب که مشروب فروشی ها تعطیل شد، عدهای که بیشتر اقلیت ارامنه بودند در خانه های خودشان شروع به تولید نوعی از ودکا کردند. هرچه بگیر و ببندها برای مشروبات الکلی بیشتر شد تقاضای آن هم بالاتر رفت. این بود که عده دیگری که ارمنی هم نبودند به این فکر افتادند که خودشان دست به کار شوند. از انگور و سیب و گلابی گرفته تا خرما و کشمش. و حالا کار به آنجا کشیده که خیلی ها در تولید مشروب خانگی تبحر پیدا کردند و مشتری های خاص خودشان را هم دارند:
شکیبا به کسانی اشاره میکند که مشروب خانگی را نه فقط برای مصرف شخصی که برای فروش تولید میکنند: «حتا بعضیها اینقدر پارتی دارند که با خودشان اینور و آنور میبرند. جایی که میخواهند بروند، مشکل ندارند. اتفاقا ما دوـ سهتا میهمانهایی داریم که از آنور میآیند، همه دنبال چنین مشروبی میگردیم، چون واقعا نداریم دیگر. کشمش خالص است.»
مشروبات الکلی، پای ثابت مهمانیها و پارتیها
اما اصلا چقدر وجود مشروب در یک میهمانی مهم است که به خاطرش میزبان اینقدر دردسر بکشد؟ ظاهرا تصور یک پارتی بدون مشروب برای جوانان امروز کمی مسخره است.
به قول شکیبا: «مجلسی که مشروب نباشد اصلا لذت نمیبرند. رویها باز نمیشود، چون [عدهای] هستند باهم تعارفی هستند اینجا. ولی خب مشروب یک عاملیست که رویها را باز میکند. درهرحال تفریح میکنند. در هرحال روی دوم آدم را بهرحال نشان میدهد. شخصیت را باز میکند و...»
حتی دخترها هم که ظاهرا محدودیتهای بیشتری از پسرها دارند حاضر نیستند در یک مهمانی که همه مشروب میخورند، فقط تماشاچی باشند. هرچند شاید دلایلشان کمی با پسرها متفاوت باشد:
مثلا شادی ترجیح میدهد، خجالتی بودنش را با مشروب از بین ببرد: «خب مشروب آدم را خیلی شاد میکند. من خودم یک کمی آدم خجالتی هستم. بعد وقتی مشروب میخورم، خیلی شادترم، خیلی راحتتر میرقصم و کلا مهمانی خیلی بیشتر به آدم خوش میگذرد. برای همین توی مهمانیهایی که تویش مشروب نیست، خیلی آدم نه میرود میرقصد و نه شاد است. من خودم معمولا یک گوشه مینشینم و خیلی... ابراز خوشحالی معمولا خیلی نمیکنم. ولی خب با مشروب آدم خیلی راحتتر است و مهمانی خیلی بیشتر بهش خوش میگذرد.»
اگر واقعا این حرفها واقعی است پس اخباری که می گوید در مهمانیها مشروبات الکلی را با قرص های روانگردان مخلوط می کنند یا اینکه در فلان مهمانی بعد از خوردن مشروب به دخترها تجاوز کردند و یا اینکه مدام هشدار می دهند که مصرف الکل از خود بی خودی می آورد و خطرناک است، هیچ ترسی به خصوص برای دخترها به همراه نمی آورد؟
برای شادی که این ترس بیمعنی است: «خب من توی جاهایی که میخورم همه دوستانی هستند که مثلا سالهاست میشناسمشان. مثلا جایی، مهمانیهای الکی که مثلا یکهو میگویند پاشو بیا فلان جا مهمانی هست و آدمهایی که نمیشناسم، ممکن است این اتفاقها برای آدم بیفتد، ولی خب معمولا من جاهایی که میخورم، حتا جاهایی که میروم همه آدمهایی هستند که دوستانم هستند، سالها میشناسمشان. خب همه دوستان صمیمیام هستند و از این قرصها نداریم. یعنی بیشتر از مشروب چیزی مصرف نمیکنیم. برای همین آنها را میشناسم و راههای دیگر هم نمیروم، توی این مهمانیهایی که الکی هست و تعداد زیاد و ممکن است از این اتفاقها هم بیفتد. »
اما بعضیها هم میگویند تب تند مشروب فقط به خاطر ممنوع بودن آن است. اگر مثل اکثر کشورها فروش مشروب در ایران آزاد شود شاید دیگر کمتر کسی فکر کند که مهمانیاش بدون مشروب خالی از لطف است. در مقابل عده دیگری هم هستند که درست برعکس این عقیده دارند. این عده میگویند اگر مشروب آزاد شود قطعا بیشتر از الان مصرفکننده خواهد داشت، از جمله نازنین که متذکر میشود: «بیشتر میخوردم. چون الان اصلا در حدی نمیخورم که بخواهم بگویم زیاد میخورم. ولی اگر اونجوری آزاد بود، حتما بیشتر میخوردم.»
نظر شما چیست؟ فکر میکنید آزاد شدن مشروب باعث کمتر شدن مصرف آن میشود یا برعکس؟ چند نفر از شما مشروب را به خاطر هیجان ناشی از ممنوعیتش دوست دارید؟ چند نفر واقعا خود مشروب را دوست دارید؟ فکر میکنید آزادی در این یک مورد خاص مفید است یا مضر؟
میترا شجاعی