مشکلات ایران در تامین سوخت هواپیما
۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبهبرخی فروشندگان بنزین در اروپا، قرارداد فروش خود با خطوط هواپیمایی ایرانی را در ماههای اخیر لغو کردهاند. این اقدام موجب شده که پارهای پروازها به مقصد تهران طولانیتر و گرانتر شوند. بهطور نمونه، عدم تحویل سوخت به هواپیماهای ایرانی در فرودگاه هیثرو، مسیر ۶ ساعتهی لندن/ تهران را به ۹ ساعت افزایش داده است. این هواپیماها ناچارند در وین فرود آمده و پس از سوختگیری و توقفی سهساعته، راهی تهران شوند.
گفته میشود که در صورت تداوم این شرایط، هزینه پروازهای خارجی خطوط ایرانی تا ۴۰ درصد افزایش خواهند یافت.
سخنگوی وزارتخارجه ایران در تازهترین واکنش به این موضوع، از "مقابله بهمثل" جمهوری اسلامی و محدود کردن گردشگری کشورهایی گفته که مانع سوختگیری هواپیماهای ایرانی در فرودگاههای خود میشوند.
رامین میهمانپرست تاکید کرده که این اقدام فراتر از تحریمهای شورای امنیت و خلاف مقررات بینالمللی است و ایران میتواند خطوط پروازی مستقیم از اروپا به تهران را به خطوط غیرمستقیم و الزام فرود در استامبول یا دوبی تغییر دهد.
رجانیوز، سایت خبری نزدیک به دولت نیز پیش از این نوشته بود که "نبرد بنزینی" در فرودگاه لندن، نیازمند تلافی در تهران است. این سایت توصیه کرده بود که فرودگاه تهران از جمله از تحویل سوخت به هواپیماهای انگلیسی خودداری کند.
دکتر رضا تقیزاده، کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با دویچهوله تاکید میکند که هرگونه تهدید ایران برای تلافیجویی، زیانهای اقتصادی و سیاسی بیشتری برای جمهوری اسلامی در بر خواهد داشت.
دویچهوله: فرودگاههای اروپایی از فروش بنزین به هواپیماهای ایرانی خودداری میکنند و تنها در وین و هامبورگ امکان سوختگیری برای هواپیماهای ایرانی موجود است. این رفتار تا چه اندازه با مقررات بینالمللی هماهنگی دارد؟
رضا تقیزاده:
بر اساس بخشی از تحریمهای یکجانبه آمریکا، شرکتهایی که با ایران معامله میکنند، از ادامه کار و داد و ستد با آمریکا محروم میشوند. شرکتهایی که از ارائه سوخت هواپیما به ایران خودداری میکنند، شرکتهایی هستند که معاملات بزرگتری در آمریکا دارند. البته اگر آنها تعهدی برای فروش بنزین به هواپیماهای ایرانی داشته باشند، مکلفاند تا خاتمه زمان قرارداد، کار خود را ادامه دهند.این شرکتها از طرف دیگر آزادند به هر مشتری که میخواهند، بنزین بفروشند یا نفروشند و این تصمیمی نیست که فرودگاههای محلی اروپا گرفته باشند. در واقع این شرکتهای نفتی و فروشندگان بنزین هستند که از ادامه معامله با ایران خودداری میکنند و این مورد استقبال جامعه اروپا نیز هست.
سخنگوی وزارت خارجه از مقابله به مثل ایران و محدود کردن گردشگری کشورهای اروپایی گفته و اینکه جلوی پروازهای مستقیم از اروپا را میگیرد تا آنها در دوبی یا استامبول فرود آیند. آیا اگر این تهدید عملی هم بشود، از نظر نتیجه، مقابله به مثل خواهد بود؟
این تهدید مهم بود اگر ایران چنین قدرتی میداشت. جمهوری اسلامی در حال حاضر به اندازه کافی زیر فشار هست و عاقلانه نیست که سیاستمداران ایرانی به ابتکار خود، این فشارها را افزایش دهند. ایران سالانه پنج میلیون مسافر را از راه هوایی به خارج میفرستد و بر میگرداند. بخش کوچکی از این حجم را هواپیماهای ایرانی و بخش بزرگتری را شرکتهای خارجی جابهجا میکنند.
اگر این محدودیتها برای شرکتهای خارجی اعمال شود، عملا صدها هزار مسافر ایرانی امکان سفر به خارج را پیدا نمیکنند و این تبدیل به یک بحران خواهد شد. اگرهم اجازه پرواز صادر کنند و امکان سوخت ندهند، آنچه وسیله درآمد برای ایران خواهد بود، به کشورهای بینراه مانند امارات میرسد.
این نه از نظر سیاسی و نه از نظر اقتصادی و نه از نظر رفاهی مسافران ایرانی به نفع دولت نیست. نتیجه عملی تلافیجویی ایران در این زمینه، تحمیل یک محاصره هوایی به خویش است.
نباید فراموش کرد که تا چندی پیش آقای رییس جمهور اعلام میکرد که تحریمها حتی ارزش کاغذی را که رویش نوشته میشوند، ندارند. اما الان سخنگوی وزارت خارجه ایران با عصبانیت از تلافیجویی یاد میکند و این نشان میدهد که فشارهای خارجی موثر بودهاند.
آیا چون موضوع عدم فروش سوخت هواپیما در تحریمهای مصوب شورای امنیت نیست، جمهوری اسلامی میتواند علیه شرایط موجود شکایت حقوقی کند؟
مشکل اینجاست که ایران پیش از این، موقعیت خود را از نظر حقوقی در جامعه جهانی تضعیف کرده است. سخنگوی وزارت خارجه ایران، مصوبات شورای امنیت را غیرقانونی اعلام میکند و آقای احمدینژاد آنها را کاغذ پاره میخواند. در این حالت و وقتی ارزش قانونی مراجع بینالمللی را مورد تردید قرار دادهاند، چگونه میخواهند به آنها شکایت کنند؟
هیچ کشور ثالثی هم نمیتواند برای ورود به این مقوله، استدلالی قوی بکند. آنها که تحریمها را اعمال میکنند، طبق خواست شورای امنیت کار میکنند و این جای اعتراض برای ایران باقی نمیگذارد.
با توجه به اینکه شرکتهای هواپیمایی زیان ناشی از تهیه سوخت و فرسایشهای مربوط به آن را به مسافران سرشکن میکنند، آسیب مردم از اختلال در سفر و پرواز بیشتر است یا حاکمیت؟
هر دو زیان میبینند. سالانه یک میلیون ایرانی تنها به سمت ترکیه میروند. ما در طول سال یک میلیون زایر حج داریم. صدها هزار مسافر سالانه به اروپا میایند. اینها اگر امکان مسافرت نداشته باشند، تبدیل به یک گروه ناراضی میشوند. دولت هم که نسبت به افزایش نارضایتیها حساسیت دارد، طبعا از این پیامدها استقبال نخواهد کرد.
مهیندخت مصباح
تحریریه: مصطفی ملکان