"مهار بیابانزایی" و وبلاگنویسی در خدمت محیط زیست ایران
۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبهاز روزی که محمد درویش کلمات آغازین وبلاگ "مهار بیابانزایی" را نوشت، پنج سال میگذرد.
او در مطلبی که به مناسبت آغاز ششمین سال فعالیت وبلاگ خود در "مهار بیابانزایی" نوشته از فراز و فرودهای این چند سال سخن گفته است. درویش همچنین اشاره کرده که در سال ۸۸ یعنی «در پنجمین سال حضور او در وبلاگستان به اندازهی ۴ سال پیش از آن بازدیدکننده داشته است، در حالی که سال ۸۸ سال رکود کمسابقه در دنیای وبلاگستان فارسی بود و به طرز چشمگیری مخاطبان این فضا ریزش کردند».
وبلاگ "مهار بیابانزایی" و نویسندهی آن بارها جوایز برتر وبلاگنویسان حوزهی محیط زیست را به خود اختصاص دادهاند. این وبلاگ همچنین یکی از ۱۱ وبلاگی است که به مرحلهی نهایی مسابقهی بینالمللی وبلاگ برتر دویچهوله راه یافته است.
فراز و فرودهای این وبلاگ چه بوده، مشکلات وبلاگنویسان چیست؟ و وبلاگنویسی چه جایگاهی در آگاهسازی و اطلاعرسانی دارد؟
******
دویچهوله: آقای درویش، چه شد که تصمیم گرفتید وبلاگی در بارهی محیط زیست بنویسید؟
من زمانی شروع به وبلاگنویسی کردم که بیش از ۱۶ سال سابقهی کار در بخش منابع طبیعی کشور، در یک واحد پژوهشی به نام "مؤسسهی تحقیقات جنگلها و مراتع کشور" داشتم و عضو هیأت علمی این مرکز بودم و از نزدیک در جریان مشکلاتی که در حوزههای منابع طبیعی و محیط زیستمان بود، قرار داشتم.
همیشه بر این باور بودهام که یکی از مهمترین مسائلی که سبب میشود وزن ملاحظات محیط زیستی در سبد اولویتهای راهبردی کشور ما، از جایگاه بایستهای برخوردار نباشد، این است که ما با مشکلی به نام فقر فرهنگی در حوزهی ظرفیتسازی محیط زیست مواجه هستیم.
یکی از بهترین، مناسبترین و کارسازترین ابزارها برای این که این فقر فرهنگی در حوزهی محیط زیست و منابع طبیعی کاهش پیدا کند، استفاده از ابزاری به نام اینترنت و دنیای مجازی و وبلاگنویسی است.
به همین خاطر خیلی استقبال کردم و تمام هم و غمام را گذاشتم تا بتوانم دایرهی مخاطبین خودم و علاقهمندان به محیط زیست را بیشتر با دغدغههایی که در طول این سالها داشتهام، آشنا کنم و خوشبختانه از ثمرهی کارم در طول این پنج سال بسیار راضی هستم. احساس میکنم بازخوردها و عملکردهای مثبتی که توانستهام در طول این پنج سال به محیط زیست و منابع طبیعی ارائه کنم، بسیار بیشتر از آن ۱۵ یا ۱۶ سالی بوده که صرفاً به عنوان یک پژوهشگر در مؤسسهی تحقیقات جنگلها و مراتع کشور خدمت میکردم.
چرا عنوان «مهار بیابانزایی» را برای وبلاگتان انتخاب کردهاید؟
یکی از مهمترین مشکلات یا چالشهایی که در حوزهی محیط زیست داریم، معضلی است به نام "بیابانزایی". این معضل از سوی نخبگان جهان در سال ۲۰۰۰، سومین معضل جهان برای قرن ۲۱ معرفی شد. ولی در ایران خودمان که قریب ۸۹ و هفتدهم درصد وسعت آن را سرزمینهای خشک دربر میگیرد، بیابانزایی در حقیقت چالش شماره یک کشور و مهمترین تهدیدی است که پایداری سرزمین را مورد هجمه قرار داده است.
متأسفانه در کشور ما اصطلاح غلطی به نام "بیابانزدایی" باب شده بود. اما همینقدر این اصطلاح غلط است که ما بخواهیم از عبارتهایی به اسم "جنگلزدایی" و یا "مرتعزدایی" استفاده کنیم. در حقیقت، بیابان یک اکوسیستم است که در جای خود، بهترین پاسخ طبیعی به شرایط زیستبوم است.
آنچه خطرناک است، بیابانزایی است و ما باید به سمت مهار بیابانزایی برویم، نه بیابانزدایی. برای تاکید بر این مطلب بود که عنوان وبلاگام را هم "مهار بیابانزایی" انتخاب کردم.
به عنوان یک وبلاگنویس در حوزهی محیط زیست، با چه مشکلاتی در طول این چند سال روبرو بودهاید؟
مهمترین مشکلی که شاید برای همهی وبلاگنویسانی که به صورت جدی و انتقادی به حوزهی تخصصی خودشان میپردازند وجود دارد، دامنهی کم پذیرش مدیران نسبت به انتقاداتی است که مطرح میشود. البته باید بگویم که شاید من جزو خوششانسها بودهام و زیاد در این حوزه مورد فشار قرار نگرفتهام. ولی مانند هر وبلاگنویس دیگری که سعی میکند به صورت جدی و بیطرفانه ناراستیها، فرازها و فرودهای مدیریتی حوزهی محیط زیست و منابع طبیعی را نقد کند، برخی مواقع هم با نامهربانیهایی روبرو بودهام.
ولی آن سوی دیگر سکه که حمایتهای بسیار زیاد بسیاری از مخاطبان این وبلاگ بوده، سبب شده که من هرگز دچار یأس و ناامیدی از برخوردهای دلسرد کننده نشوم و به کار خودم با پشتکار بیشتری ادامه بدهم.
سیر بازدیدکنندهها از وبلاگتان از آغاز تا کنون، چگونه بوده است؟
وقتی شروع به نوشتن در حوزهی محیط زیست کردم، خیلی از دوستان از سر دلسوزی میگفتند که حیف است بیایی، این همه وقت و انرژی بگذاری و در حوزهای بنویسی که اصلا در این کشور مخاطب ندارد. اما از آنجا که من واقعا عاشق این کار هستم، توجه نکردم و ادامه دادم. باورم این بود که اگر به موضوعی عاشقانه نگاه کنی و خودت آن را باور داشته باشی، مخاطبینات چارهای ندارند، جز این که تو را باور کنند و این اتفاق عمیقا رخ داد.
وبلاگ "مهار بیابانزایی" در یکی دو سال حتی جزو پربینندهترین وبلاگها در تمامی حوزهها بوده و چندین جایزه را به عنوان محبوبترین وبلاگ فارسی در بین همهی رشتهها، تا کنون تصاحب کرده است. امسال نیز که سال پنجم فعالیت من است، شاید بیشترین فعالیت را داشته است. بیش از ۸۰۰بار بهروز شده و مجموع مخاطبیناش با چهارسال قبل برابری میکند.
آن هم در سالی که وبلاگستان فارسی در کل وضعیت مناسبی نداشت و به دلایلی که همه میدانیم، موج دلسردی و یأس زیادی بر وبلاگستان فارسی حاکم شد، خیلیها دیگر ننوشتند، یا وبلاگهایشان فیلتر شد و یا مخاطبین خود را از دست دادند. اما در این سال، خوشبختانه مخاطبین "مهار بیابانزایی" بسیار بیشتر شدند و به طور متوسط روزی ۱۲هزار بازدید کننده دارد که رقم نسبتا خوب و قابل قبولی است.
آقای درویش، اصولا وبلاگنویسی در مورد محیط زیست، چه تاثیری در حفاظت محیط زیست دارد؟ و آیا این کار را به بقیهی مدافعان حفظ محیط زیست توصیه میکنید؟
همانطور که اشاره کردم، اعتقاد من این است که مهمترین تهدید یا چالش در حوزهی محیط زیست ما، نادانی یا عدم آگاهی مردم و مدیران کشور نسبت به مزیتهای بالقوه و بالفعل پاسداری از محیط زیست است.
بنابراین اگر در این حوزه روشنگری کنیم و مفاهیم عمیق علمیای که در این حوزه وجود دارد را به زبان ساده برای مخاطب عام بیان کنیم، میتواند بسیار مؤثرتر از این باشد که یک پژوهشگر در کنج آزمایشگاه خود دهها سال تحقیق کند تا بتواند قطر یک راش (انواع گیاهان نیمانند یا rush) را در سال یکدهم سانتیمتر افزایش بدهد یا سازگاری فلان گونه را در فلان منطقه بهبود ببخشد.
آنچه در کشور ما خطرآفرین است، قطع بیرویه و تجاوز شگفتانگیز به عرصههای منابع طبیعی، به بهانهی تأمین نیازهای معیشتی کوتاهمدت است. وقتی مخاطبین ما با این آگاهی و این واقعیت روبرو میشوند که چنین حرکتها و رویههایی میتواند همان حیات اجتماعی رو به رشدشان را مورد تهدید قرار بدهد، میتواند در رسیدن ما به وضعیت پایدارتری در محیط زیست بسیار مؤثر باشد.
خوشبختانه وبلاگ "مهار بیابانزایی" سبب شده که تاکنون چندین حکم قضایی تغییر کند و چندین فراخوان بسیار خوب در سطح کشور شکل بگیرد. بسیاری به حوزهی محیط زیست علاقهمند شدند و وبلاگ محیطزیستی راه انداختند و کمپینهای خیلی خوبی در دفاع از بحرانها و موضوعات محیطزیستی شکل گرفته است.
تقریبا میتوان گفت که همهی کارشناسان و مدیران ذینفوذ در این حوزه "مهار بیابانزایی" را میخوانند و به این ترتیب، یک پل ارتباطی کمهزینه بین افکار عمومی و مدیران این حوزه ایجاد شده که میتواند در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه دیدگاههای طرفین را منتقل کند.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: بهمن مهرداد
برای شنیدن این مصاحبه میتوانید به فایل صوتی زیر مراجعه کنید.