«نگران صعود به المپیک نیستیم» • گفتوگو با رئیس فدراسیون والیبال ایران
۱۳۹۰ آذر ۸, سهشنبه
دویچه وله: آقای داورزنی حدود دو هفته است که جامعهی ورزشی ایران در سرتاسر دنیا بهویژه در مورد عملکرد درخشان تیم ملی والیبال ایران در جام جهانی ژاپن صحبت میکند. کسب پنج پیروزی در هشت دیدار نخست دستاورد بینظیری است برای والیبال ملی ایران. علل بلندپروازی چشمگیر تیم ملی والیبال ایران چیست؟
محمدرضا داورزنی: ببینید، تابلویی در اتاق من هست که من آن را پنج سال پیش به دیوار نصب کردم. اهدافی که ما برای المپیک لندن تنظیم کرده بودیم، در این تابلو کاملاً مشخص است. ما پنج سال پیش وقتی استراتژی والیبال کشور را تا المپیک لندن تنظیم میکردیم ، مشخص کرده بودیم که هم در مسابقات آسیایی به کجا برسیم و هم در جام ملتهای ۲۰۱۱ به کجا برسیم، هم به المپیک راه پیدا کنیم و هم به لیگ جهانی وارد شویم. این اهداف والیبال بود. زمانی که این اهداف را تنظیم کردیم، در ردهی ششم آسیا بودیم. هنگام بررسیهایمان به این نتیجه رسیدیم که با توجه به ظرفیتهای موجود میتوانیم در سطح جهان مطرح شویم وهم در لیگ جهانی حضور داشته باشد، هم در المپیک. نه این که یکبار شرکت کند و بعد هم برسد به ۲۰ سال بعد و معلوم نشود که شرکت میکند یا نه. ما این ظرفیت را در بین جوانان خودمان دیدیم که میتوانند پای ثابت تیمهای المپیکی و تیمهای لیگ جهانی باشند. در این راستا پروتکلهای مختلفی را در زمینه همکاریهای دوجانبه امضا کردیم، چون به این باور رسیده بودیم که اگر روابط بهتری را با تیمهای اروپایی داشته باشیم، میتواند به رشد والیبال کشورمان کمک کند.
بشنوید: گفتوگو با محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال ایران
بر همین اساس هم اکثر اردوهایمان را در اروپا تنظیم میکردیم. چه در روسیه، چه در صربستان، چه در بلغارستان و چه در ایتالیا. اخیراً هم که دیگر با اسلوانی و اسلواکی رابطهای را تنظیم کردیم که بچههای ما بتوانند در اردوهای تدارکاتی، در برنامههای مختلف شرکت کنند و تجربهی خودشان را در این زمینه افزایش و ارتقاء دهند. بر همین اساس ما رفته رفته و پله پله از سال ۲۰۰۷ به این طرف آمدیم در آسیا خودمان را ارتقاء دادیم. از مقام پنجم آسیا در سال ۲۰۰۷ به نایبقهرمانی آسیا در سال ۲۰۰۹ رسیدیم تا کسب عنوان قهرمانی آسیا در سال ۲۰۱۱. افق بعدیمان این بود که بتوانیم حضور موفق و خوبی در جام جهانی داشته باشیم.
به موضوع رشد تیم ملی والیبال ایران اشاره کردید. این تیم پس از قهرمانی در جام ملتهای آسیا، دارد اکنون با بزرگان والیبال جهان زورآزمایی میکند و بسیار موفق هم بوده. میشود گفت که رشد تیم ملی والیبال ایران در دو سه ماه اخیر شتاب بینظیری هم داشته است. این شتاب را چطور ارزیابی و توصیف میکنید؟
روزی که من با ولاسکو صحبت میکردیم، چون میدانید که ما دربارهی گزینههای مختلفی صحبت کردیم که در نهایت به آقای ولاسکو رسیدیم. علت انتخاب ولاسکو این نبود که بهعنوان یک دوره فعالیت بیآید اینجا پولی بگیرد و کار کند. ایشان در گذشته اعتبار و سابقهای در والیبال دنیا داشت، مربیای بود که چندین دوره ایتالیا را قهرمان جهان کرده بود و البته طبیعتاً میخواست مجدداً خودش را به دنیای والیبال اثبات کند. از تیمهای مختلفی که با آنها کار کرده بود، دیده بود که ظرفیت و تواناییهای ایران و بچههای ایرانی، قابل قبولتر نسبت به جاهای دیگر است و میتواند با کمی ریزهکاریهایی که انجام میدهد تیم ملی ایران را موفق کند. در عرصهی رقابتهای بیرونی خودش و بچهها نیازمند به تجربهی بیشتر هستد که بتوانند به این سطح ارتقاء برسند.
خب طبیعتاً آقای ولاسکو از ماه آوریل گذشته با ما شروع کرد به کار کردن و پله پله با بچهها و با جوانها کار کرد و به آنها اعتماد کرد. لیگ را نگاه کرد و از بین بازیکنان خوب ما دستچین کرد، چه آنهایی که در گذشته در تیم ملی بودند و چه در حال حاضر در ردهی جوانان و نوجوانان کار میکردند. اگر دقت کنید ما چهار نسل از ملیپوشانمان را در تیم ملی فعلی داریم. از آقای امیرحسینی و آقای علیرضا نادی و مهدی بازارگرد که از ۳۳ سال سنشان هست تا ۳۶ـ ۳۵ سال تا بازیکنی مثل پوریا فیاضی که ۱۹ سال سن دارد و آقای امیر غفور که ۲۰ سال سن دارد. خب اینها نسل جدید والیبالیستهای ما هستند که ترکیبشان به گونهای شد که بتوانند در عرصهی مسابقات هم از تجربهی بزرگترها استفاده کنند و هم از نیروی جوانی این بچهها.
پیشبینی خود ما این بود که بتوانیم تیمهای آسیایی و آفریقایی را از پیش روی برداریم و برای تیمهای بزرگ دنیا به نوعی مزاحمت ایجاد کنیم. این اعتماد را به خودمان داریم و این توانایی را در بچههایمان سراغ داریم که با کمی اعتماد به نفس با حریفهای بزرگ دنیا بازی خوبی کنند.
پس از پیروزی شگفتانگیز تیم ملی والیبال ایران مقابل قهرمان اروپا صربستان، دیگر میشود گفت تمامی جامعهی والیبال دنیا متوجه شد که روی تیم ایران باید حساب ویژهای باز کرد. اما حالا با توجه به این که کسب سهمیهی المپیک برای تیم ملی والیبال ایران نیز مهم است و در این تورنمنت ژاپن فقط سه تیم نخست جواز المپیک لندن را تصاحب میکنند و شاید ایران در بین سه تیم نخست قرار نگیرد، چه راه دیگری وجود دارد که ایران بتواند خودش را به بازیهای والیبال المپیک ۲۰۱۲ برساند؟
باید بگویم که ما نگران آن نیستیم. ما سه چهار بازی دیگر داریم از جمله با برزیل و روسیه و ایتالیا. شما مطمئن باشید که از بچهها بازیهای قشنگی را خواهید دید. ما اصلاً به این که از اینجا به المپیک برویم، از قبل هم به بچههامان گفته بودیم که نمیخواهیم این استرس را به آنها وارد کنیم. چون ما یک مرحلهی دیگر برای رسیدن به این هدف داریم. تورنمنتی با حضور ۸ تیم که در ماه مه سال آینده برگزار میشود، از جمله ایران، ژاپن، کره و چین از آسیا. چهار تیم هم از قارههای دیگر که نتوانستهاند به المپیک راه پیدا کنند، حضور دارند. ما در این شرایط داریم تلاش میکنیم. یعنی از همین الان که ما دارم با شما صحبت میکنم، از یکماه پیش با ولاسکو نشستیم برای حد فاصل آوریل و ماه ژوئن برنامهای تنظیم کردهایم که بتوانیم بازی تدارکاتی با تیمهای خوب دنیا داشته باشیم که تیممان را برای المپیک آماده کنیم. شما شک نکنید. تمام برنامهریزی ما براین اساس است که بتوانیم در المپیک ۲۰۱۲ لندن برای اولین بار در تاریخ والیبال تیم ایران شرکت کند.
اما برای تداوم و تثبیت کامیابی ملیپوشان والیبال ایران مسائل روحی و روانی هم خیلی مهم است. ملیپوشان والیبال ایران هنوزهم دلخور هستند که قول و وعدههایی که به آنها برای کسب عنوان قهرمانی آسیا داده شده بود هنوز به مرحلهی عملی شدن نرسیده. در این راستا چه برنامهای دارید؟
خب بعد از این که جام ملتها تمام شد، آقای رئيس جمهور حواله یک ماشین به هر یک از بازیکنان داد که ظرف روزهای آینده این حوالهها تبدیل به ماشین میشود و در اختیار بازیکنان قرار میگیرد. برای این مسابقات هم راهیابی به المپیک پاداش خاص خودش را دارد.
چه پاداشی خواهد بود آقای داورزنی؟
معمولاً سکه به بچهها میدهند. از پنجاه تا گرفته تا صد. این شرایطی است که بالاخره برخی از بازیکنان اگر به المپیک راه پیدا کنند، دولت به آنها میدهد. انشااله کنار بچهها خواهم بود. در توکیو به آنها ملخق میشوم و همانجا عرقشان خشک نشده، سعی میکنم عددی را بهعنوان پاداش همانجا به آنها بدهم. البته میگویند برگهی سبز تحفهی درویش... شاید عدد دو یا سه هزار دلار بابت این زحمتی که بچهها کشیدهاند، خیلی رقم زیادی برای هر بازیکن نباشد. چون این بازیکنان، میدانید که، بازیکنان لیگ حرفهای ما هستند. در بین این بازیکنان داریم کسانی را که تا ۴۵۰ میلیون تومان با باشگاه خودشان قرارداد دارند. یعنی اینها برای یک فصل که بازی میکنند، رقمهای خوبی میگیرند. شاید خیلی دو سه هزار دلار عدد قابل توجهی برای اینها نباشد. ولی آن قدر اینها بچههای بسیار خوبی هستند که عرق ملیشان این است که باعث عزت و سربلندی ایران شوند، در میادین بیرونی و در میادین غیرملی که طبیعتاً انگیزههای فراوانی دارند.
از طرفی این ارتقای سطح والیبال ما در آسیا و جهان باعث میشود که ما در حوزهی لیگ حرفهای هم ارتقاء بهتری پیدا کنیم. چندین سال پیش قرارداد این بازیکنان در سطح مثلاً بیست و بیست و پنج میلیون تومان بود که در یک فصل بازی میکردند. الان چهارصد و پنجاه میلیون تومان قرارداد میبندند، به دلیل این که مورد توجه قرار گرفتهاند و اسپانسرهای داخلیشان هم و اکثر این شرکتهایی هم که دارند بچهها با آنها کار میکنند، بیش از ۶۰درصدشان شرکتهای خصوصی هستند.ِ
درخشش تیم ملی والیبال ایران در جام جهانی ژاپن باعث شده است که نگاه باشگاههای بینالمللی نیز به بازیکنان ایرانی متمرکز شود. علیرضا نادی ستاره و کاپیتان تیم ملی والیبال ایران از یک باشگاه ژاپنی پیشنهادی را دریافت کرده است. آیا شما این انتظار را دارید که پس ازاین مسابقات بسیاری از ملیپوشان تیم ایران لژیونر شوند؟
البته لیگمان از دیگر لیگهای آسیا فراتر است. ببینید رقمهایی که در حال حاضر بازیکنانمان در داخل کشور در لیگ دریافت میکنند، شاید در آسیا بالاتر از دیگر کشورها باشد. برای همین خیلی از بازیکنان ما تمایل ندارند که از ایران مثلاً به یک کشور آسیایی ترانسفر شوند. حالا این کشور آسیایی میخواهد ژاپن باشد یا جای دیگری. چون قیمتی که اینجا الان دارد به آنها پرداخت میشود، شاید از خیلی کشورهای آسیایی بهتر پرداخت شود، حتی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس.
لیگهای اروپایی چه طور؟
اگر در لیگ اروپا پیشنهاد مناسب داشته باشند، ما به خاطر این امکان کسب تجربیات بیشتر مثلا در ایتالیا، بلغارستان یا صربستان و جاهای مختلف، تمایل داریم که به آنجا بروند. حتی اگر در شرایط برابر باشد. مثلاً در ایران برای یک فصل سیصد چهارصد هزار دلار بگیرند، اگر این عدد را در اروپا به آنها بدهند و بروند آنجا، ما تمایل داریم و تشویق هم میکنیم که بروند.
موفیتهای مهم تیمهای ورزشی ایرانی در عرصهی بینالمللی همیشه باعث نوعی ایجاد همبستگی ملی خاصی بین ایرانیان در گذشته شده است. همه نوامبر سال ۱۹۹۷ را به یاد دارند. زمانی که ایران توانست در فوتبال در مقدماتی جام جهانی از سطح تیم استرالیا عبور کند. در آن روزها داخل ایران همه به رقص و شادی در خیابانها پرداخته بودند. آیا شما در حال حاضر پدیدهی مشابهی را مشاهده میکنید؟
ببینید، شما اگر دو ماه پیش در ایران میبودید، زمانی که بچههای ما قهرمان جام ملتهای آسیا شدند، کسی باور نمیکرد که این همه خانوادهها، زن و مرد بیآیند سالن ۱۲هزار نفری. سالنی که ۱۲ هزار صندلی و ظرفیت دارد، اما به گفتهی خیلیها نزدیک به ۲۰ هزار نفر در سالن بودند. تعداد زیادی هم بیرون و پشت درها ماندند، درها بسته شد و نتوانستند بیآیند. الان فضای عمومی کشور به گونهای شده است که هر جایی میروید، صحبت والیبال است. در بیمارستانها، در فرودگاهها، در ایستگاههای مختلف و اماکن عمومی که تلویزیون روشن است، شما میبینید که مردم با چه ولعی اخبار والیبال را دنبال میکنند. روزانه بیش از یک میلیون و سیصد چهارصد هزار نفر مراجعه کننده به سایت فدراسیون والیبال داریم. آمار عجیب و غریبی است. یعنی برای خود ما باورنکردنی بود که این قدر علاقهمند داشته باشیم که از سراسر دنیا اخبار والیبال را دنبال کنند. هفتهی گذشته یک پیرمرد ۹۲ ساله تماس گرفته بود و ابراز محبت میکرد به بچهها و میگفت که این قدر من دارم احساس جوانی میکنم، این قدر خوشحال شدم که لازم دانستم، تماس بگیرم و از بچهها تشکر کنم.
اما مسئلهی عجیب دیگری که نیز در مورد والیبال ایران این روزها مورد بحث قرار گرفته، موضوع برکناری هیئت رئیسهی فدراسیون والیبال ایران است. شما الان چندین سال است که سکان رهبری فدراسیون والیبال ایران را بهعهده دارید، با تیمهای ملی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان والیبال ایران به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاید. اما الان میخواهند شما را برکنار کنند. این خبر عجیب و غریب را در اوج موفقیت والیبال ایران چه طور میشود تعبیر و ارزیابی کرد؟
این نفراتی که این اظهارنظرها را میکنند، کسانی هستند که امتحان خودشان را پس دادهاند. ببینید، نظر مسئولین وزارت ورزش و سازمان تربیت بدنی براین است که چون این موفقیتها در سایهی همهی حمایتها بوده، برنامهی فدراسیون، مدیریت فدراسیون و چه استعدادها و نبوغ فرزندان این سرزمین، چه کاری که کادر فنی دارد انجام میدهد، در کنار این حمایتهای جدی که وزارت ورزش، در گذشته سازمان تربیت بدنی (در) کمیتهی المپیک انجام داده، باعث شده که ما به این موفقیتها دست پیدا کنیم. در این میان هم چند نفر یا گروهی هستند که کنار این ساختار هستند و طبیعتاً علاقهمند هستند به میدان بیآیند و کارهایی انجام دهند. گو این که در گذشته خیلی از این نفرات در فدراسیون بودهاند، در تیم ملی بودهاند، کار کردهاند و کارنامهیشان مشخص است. اما طبیعتاً نق زدن و غر زدن همواره بوده و هرجا که شما موفقیتهایی میبینید، کنارش بعضی علاقهمند هستند یا دنبال بهانههای مختلف میگردند. اگر موفق شویم، میگویند حاصل کار دیگری است. موفق نشویم، نقاش را میزنند، غرش را میزنند. ولی الان در کشور اکثریت قریب به اتفاق حمایت کردهاند.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: شهرام احدی