پرسشهایی که مرگ دکتر زهرا بنییعقوب ایجاد کرده
۱۳۸۶ آذر ۵, دوشنبهزهرا بنی یعقوب هنگام ملاقات با نامزد خود در پارکی در همدان دستگیر شد. مقامات قضایی ۴۸ ساعت بعد جسد او را تحویل خانوادهاش دادند.
زهرا بنی یعقوب در خانوادهای مذهبی رشد کرد. پدرش، ابوالقاسم بنی یعقوب در کادر اداری سپاه پاسداران کار میکند و هرچند در روزهای نخست تلاش کرد که معمای از بینرفتن دخترش را با خودداری، مسکوت بگذارد، اما اینک با صدای بلند اعلام میکند که هرگز از خون زهرا نخواهد گذشت. او پیوسته میپرسد، چگونه "یک بنای کم سواد" اجازه داشته به نام امر به معروف، "دکتر تحصیلکردهای" را دستگیر کند؟ در بازداشتگاه بر دخترش چه گذشته است؟ چگونه دختری با وزن ۸۰ کیلو و ۱۷۰ سانتیمتر قد، به ادعای مسئولان ستاد بسیج همدان، با یک تکه چلوار خود را دار زده است؟
این مرگ مشکوک، افکار عمومی را به خود جلب کرده و پرسشهای زیادی ایجاد نموده است: حدود اختیارات بسیج یا نهادهای ارشادی چیست؟ چه قانونی ناظر بر نوع رفتار با متهم یا مجرم در بازداشتگاههاست؟ چه ضابطهای برای دستگیری دونفر که در پارک با هم قدم می زنند، وجود دارد؟
نعمت احمدی، وکیل دادگستری در این مورد میگوید:
«نهادهای موازی در موضوعاتی که در جامعه ما به عنوان جرم مطرح میشوند، خود را متصدی میدانند. مثلا ما بسیج داریم، نیروی انتظامی داریم، ستاد امر به معروف و نهی از منکر داریم. اینها هرکدام در کمال تاسف برای خود بازداشتگاههایی دارند. قبل از اتفاقی که برای خانم بنی یعقوب افتاد، من اصلا در مخلیهام نمیگنجید که ستاد امر به معروف که بر حسب اصل ۸ قانون اساسی، جهت آگاهی و ارشاد مذهبی مردم است، خودش بازداشتگاهی داشته باشد. این خلاف قانون است.»
مرگ زهرا بنی یعقوب در یک بازداشتگاه ایران، نخستین مورد مشکوک نیست. پرونده مرگ زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانیتبار کانادایی هنوز مفتوح است. عبدالفتاح سلطانی، حقوقدانی که قرار است همراه با شیرین عبادی وکالت پرونده زهرا بنییعقوب را برعهده بگیرد معتقد است که همیشه خبر مرگ در بازداشتگاهها، به رسانهها و افکار عمومی منتقل نمیشود. وی می گوید:
« در این قبیل بازداشتها، باید یک نظارت جدی توسط ارگانهای بیطرف اعمال شود. امیدوار هستیم در آینده راهکاری اتخاذ شود که یک زندانی، تنها در اختیار بازجو قرار نگیرد که بتواند هربلایی دلش میخواهد سر زندانی بیاورد. زندانی در صورتی که مورد خشونت یا آزار به هر طریق قرار بگیرد، هر ادعایی بکند، شاهدی ندارد. لازم است یک نظارت جدی مثلا با تعبیه دوربین در بازداشتگاه، یا سیستم کنترل توسط ارگانهای ذیربط انجام شود. اگر ما اجازه ندهیم که هر ارگانی برای خودش بازداشتگاه داشته باشد و هر کاری دلش خواست بکند، قطعا کار بهتر خواهد شد.»
مرگ مشکوک دکتر زهرا بنی یعقوب برای بسیاری، از این جهت نگران کننده است که مبادا چنین روندی در بازداشتگاههای ایران عادی شود. فعالان حقوق بشر به نقش رسانهها و پوشش خبری چنین رویدادهایی اشاره میکنند و این که نباید به دلایل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی یا مذهبی، خانوادهها و وابستگان قربانیان از حق خبررسانی خود چشم پوشی کنند.
نعمت احمدی میگوید:
«پرونده دگراندیشان از چنین پتانسیلی برخوردار هست که فوری انعکاس پیدا کند در بیرون، اما در مورد پروندههای عادی چنین نیست.»
زهرا بنی یعقوب هیچ گونه فعالیت سیاسی یا مدنی نداشته و خانواده سنتی و مذهبیاش نیز ابتدا به دلیل اتهام اخلاقی و منکراتی که به او در بسیج همدان زدهاند، در حفظ سکوت کوشیدهاند.
عبدالفتاح سلطانی اشاره میکند که عدم اعلام چنین مواردی، دستکم موجب "جری شدن متخلفان" میشود. این حقوقدان می افزاید، خانوادهها به دلایل مختلف فرهنگی و بحثهای حیثیتی، گاه تمایل زیادی برای شکایت یا رسانهای کردن موضوع ندارند. او میافزاید:
« مسئولان توجه داشته باشند و نگذارند خانوادههای آسیبدیده تحت فشار نیروهای غیرقانونی قرار بگیرند. از طرف دیگر باید به مردم آموزش داده شود که هرکس مورد ظلم یا تجاوز واقع شده، گنهکار نیست. این آبروی گناهکار و خطاکاراست که در صورت شکایت میرود.»
به ابوالقاسم بنی یعقوب گفتهاند، هرگونه کمک حقوقی برای پیگیری پرونده دخترش خواهند کرد، به شرطی که خانم عبادی وکالت این خانواده راعهدهدار نشود. او میگوید، وقتی به ستاد بسیج همدان رسیده و سراغ دخترش را گرفته، مسئولان می خندیدند و به او تسلیت میگفتند. از او پول جواز دفن و گواهی پزشک قانونی را نیز گرفتهاند.
با توجه به اشتغال ابوالقاسم بنی یعقوب در بخش اداری سپاه ، تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران چندی قبل در دیدار با ناطق نوری، "رییس بازرسی رهبری"، خواهان رسیدگی به مرگ مشکوک زهرا بنی یعقوب شده اند. یکی از فرماندهان در این ملاقات گفته است که وقتی با یک فرد مذهبی و خانواده او در جمهوری اسلامی چنین رفتاری میشود، پس آنچه در باره رفتار ناشایست پلیس و بسیجیان و ضابطان قضایی با مردم عادی گفته میشود، صحت دارد.
مهیندخت مصباح