پسرهایی با اعتراض و موی طوفانی
۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه
گپی با این پسرها و آرایشگرهای آنها
«ما الآن دقیقاَ نفهمیدیم که چی به چی شد!» این جمله مجری برنامهی "حرف اضافه" شبکه اول تلویزیون ایران بود. او این جمله را وقتی گفت که مسئولان وزارت ارشاد اعلام کردند که مدلهای موی ارائه شده برای پسرها در حاشیه "جشنواره حجاب و عفاف" به آن وزارتخانه مربوط نیست.
ویدیوی حرفهای جلال سمیعی، مجری جوان صدا و سیما، دست به دست در اینترنت گشت. ویدیویی که در آن سمیعی رو به دوربین میگوید: «به هر حال هر چقدر دوستان اعلام کنند که چه چیزهایی به آنها مربوط نیست، ما خوشحالتر میشویم، چون معمولاَ گرفتاری ما مال چیزهای نامربوطیست که دوستان در آن موارد دخالت میکنند!»
البته چیزی از پخش این برنامه و سپس بازتاب گستردهاش در اینترنت نگذشته بود که مجری جوان در وبلاگش خبر داد برنامهاش «تمام» شده و به طعنه توضیح داد: «دلیلش را هم شما فرض کنید که عوض شدن تهیهکننده بوده لابد.»
ماجرا از این قرار بود که اعلام شده بود در روزهای ۲۰ تا ۲۲ تیرماه امسال جشنوارهای با عنوان "حجاب و عفاف" با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود. از اولین خبرهای جشنواره که به سرعت جزو پربینندههای اینترنت شد، عکس و توضیحات مربوط به مدلموهای تایید شده از سوی وزارت ارشاد برای پسران بود.
داغ شدن اخبار و عکسهایی که در آنها مردهای جوانی دیده میشدند که موهایشان عمدتاَ ساده کوتاه شده بود واکنش مسئولان وزارت ارشاد را برانگیخت. روابط عمومی معاونت امور هنری این وزارتخانه اعلام کرد: «کار گروه ساماندهی مد و لباس در معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا كنون هيچ برنامهای و اقدامی درباره مدل مو نداشته است.»
این یعنی تکذیب آنچه در اخبار آمده بود، تکذیب هرگونه ارتباطی بین وزارت ارشاد به عنوان یک ارگان دولتی و پیشنهاد «مدلهای ارزشی مو» برای پسران.
حالا نمیتوان با اطمینان گفت که چه مقدار از تعطیلی برنامه طنز تلویزیونی "حرف اضافه" که در مجموعه "صبح به خیر ایران" و از شبکه اول پخش میشد و قرار بود به موضوعات روز بپردازد به انتقاد مجری آن نسبت به دخالتهای دولت در شیوه زندگی جوانان و در مشخصترین و آخرین نمونهاش همین "جشنواره حجاب و عفاف" و ارایه مدلهای مو برای پسرها برمیگردد.
اما چیزی که مشخص شده این است که این تنها مجری جوان محافظهکارترین رسانهی ایران نیست که اعتراض دارد. اردشیر هم با ما از اعتراض صحبت میکند. او را میتوان اینطور معرفی کرد: پسر جوانی ساکن تهران که موهای «طوفانی» دارد.
درست همان اردشیر دوران دبیرستان
"طوفانی" عنوانیست که اردشیر خودش برای مدل موهایش انتخاب کرده. برای روشن شدن موضوع میگوید: «از این مدلهاست که انگار دور سرت طوفان آمده باشد.»
· یعنی فشن؟
· وقتی از آرایشگاه میآیم تا یکی دو روز که نرفتهام حمام فشن است، اما بعد میروم حمام و تا سه چهار هفته معمولیست.
· فشن یعنی چه برای تو؟
· یعنی عجیب و غریب
حرف بعدی اردشیر این است: «ببین این کار یک وجه اعتراضی هم دارد. مثلاَ دبیرستان که میرفتم ریشم را بلند میکردم یک جوری که الآن عمراَ حاضر باشم آن کار را بکنم و ریش آنقدری داشته باشم ولی زمان دبیرستان از لج ناظم مدرسه ریشم را بلند میکردم تا جلویش بایستم و یک جورایی جلوی همه نشان بدهم که من حرف این یارو را گوش نمیکنم. روزی ده هزار بار تذکر میداد. پشت در دفتر نگهام میداشت. والدینم را احضار میکرد و از این کارها، اما من گوشم بدهکار نبود. بچگانه بود ولی برایم یک نوع اعتراض بود.»
اردشیر خاطرهاش را به امروز میدوزد: «الآن هم فکر میکنم یک بخشی از بچههایی که موهایشان را فشن میکنند برای اعتراض است. مثلاَ دولت یک چیزی اعلام میکند که اینجوری نباشید و آنجوری باشید، آنوقت کسی که توی این شرایط خلاف حرف دولت عمل کند، همه دربارهاش میگویند اوه اوه فلانی را میبینی؟ گیر ندهند یک وقت به او؟ به خاطر این فیدبک طرف شارژ روانی میشود. مثل همان اردشیر دوران دبیرستان.»
«یک چیزی مثل طالبان»
اردشیر در حالی از اعتراض "طوفانی" به دخالت دولت در سبک زندگی جوانان حتی مدل موی سر آنها، صحبت میکند که هنوز ویدیوی مصاحبه تلویزیونی محمود احمدینژاد در زمان نامزدیاش برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴، در اینترنت موجود و قابل دسترس است. در آن مصاحبه احمدینژاد پوزخندزنان رو به دوربین گفته بود: «مشکل مردم ما الآن مشکل موی جوانان ماست؟ جوان هر طور که می خواهد مویش را بزند، هر طور که می خواهد لباس بپوشد، به من و شما چه ربطی دارد؟»
این جملات را البته محمود احمدینژاد به شکلی دیگر بهار امسال در مصاحبهای تلویزیونی تکرار کرد. اما آنچه در عمل در این چند سال مشاهده شده طرحهای انتظامی مختلف است برای برخورد با دختران "بدحجاب" و پسرانی که مدل مو و لباس غیرمتعارف دارند.
نسرین ستوده، وکیل دادگستری، میگوید: «اساساَ هر چه دولت مستبدتر باشد، به رفتارهای فراقانونی بیشتر گرایش دارد،» و توضیح میدهد: «هیچ قانون خاصی به هیچ عنوان وجود ندارد که به استناد آن بتوانند از مدل موی پسران و مدل لباس آنها ایراد بگیرند.»
با این همه محمد که ۱۰ سال است در تهران آرایشگر است از برخوردهای صورتگرفته با پسرانی که موهای فشن دارند، حرف میزند: «پیش آمده که ماشین مشتریام را به خاطر مدل موهایش خواباندهاند و جریمهاش کردهاند. اما به طور کلی میتوان بگویم در بدترین حالت، آبروریزی میکنند و مثلاَ زنگ میزنند به خانواده و از این کارها. در بهترین حالت هم موهای طرف را خیس میکنند تا از حالت بیفتد.»
او با طعنه اضافه میکند: «یک چیزی مثل طالبان دیگر! »
جوانها مدل جوانی دوست دارند
خود محمد هم تجربه برخورد انتظامی را از سر گذرانده است. تعریف میکند: «سه یا چهار سال پیش بود که آمدند مغازه را پلمب کردند. رفتیم اداره اماکن، گفتند موی مشتری را مدل غربی میزنی، رنگ میکنی و ابرو برمیداری. اگر هم میگفتم نه! میگفتند میخواهی مغازهات باز شود یا نه؟ برای همین تعهد دادم تا مغازه را باز کنند.»
یکی دیگر از آرایشگرهای تهران که در حوالی میدان ولیعصر مغازه دارد با اینکه میگوید: «صنف به ما چیزی نگفته چطوری موی جوانها را کوتاه کن،» در اعتراض ادامه میدهد: «جوانها مدل جوانی دوست دارند. یک سری هم دوست دارند غیرعادی درست کنند.»
اما آرایشگری که مغازهاش در کرج است از زاویه دیگری نگاه میکند: «ما خودمان دیدهایم که هر کسی مدل عجیبی زده، بعد پشیمان شده. چون در خیابان تابلو میشود و همه به یک چشم دیگر به او نگاه میکنند. برای همین هر کسی زده بعد از یک مدت پشیمان شده و آمده موهایش را ساده کوتاه کرده است.»
با اینهمه او هم نتیجه میگیرد که: «پس مساله با برخورد حل نمیشود. ما هم کار خودمان را میکنیم و هر مدلی که مشتری بخواهد کوتاه میکنیم.»
برای دیدن گالری عکس از مدلهای موی جوانان در ایران اینجا را کلیک کنید
نه ساده، نه غربی، طوفانی
اما کوتاه کردن موی مشتری همانطور که او میخواهد چقدر خرج برمیدارد؟ محمد میگوید برای مدلهای فشن از مشتری ۱۰ تا ۱۵ هزارتومان میگیرد و در مقابل برای مدلهای ساده ۷ هزار تومان. آن آرایشگر حوالی میدان ولیعصر میگوید که رقم بالاتر از این حرفهاست و به این ارتباط دارد که آرایشگاه درجه چند باشد: «بالای شهر تا ۵۰ یا صد هزار تومان هم میگیرند.»
وقتی از اردشیر میپرسیم که هر بار چقدر پول خرج میکند، با سوال جوابمان را میدهد: «برای موهایم فقط، یا مو و ابرو با هم؟» و در نهایت جوابش این است: «برای مو و ابرو با هم ۱۰ هزار!»
محمد مدل موها را هم اینطور دستهبندی میکند: «به طور کلی سه نوع مدل مو داریم. یکی ساده یا همان ایرانی. یک مدل موهای غربی که برخلاف آنچه میگویند آن چیزیست که حتی با آن میتوان کت و شلوار هم پوشید. یک جور کلاسیک-اسپرت است. اصلاَ هم تابلو نیست. خیلی از دامادها موهایشان غربیست. در این حالت مو را خرد میکنند و کمی شلوغ میکنند. مدل دیگر مدلهای شرقیست که همان مدلهای اجق و وجق هستند و از چین و تایلند میآیند.»
اگرچه اردشیر چند بار به خاطر داشتن مدل موی "غربی" از پلیس تذکر شنیده اما اهل حرفه مدل "طوفانی" را جزو مدلهای شرقی میدانند، نه غربی.
خشم و مبارزهطلبی
حالا مدل موهای اردشیر و آنطور که خودش میگوید "طوفانی" چه غربی باشد چه نباشد، باعث نمیشود که او این فکر به ذهنش خطور کند که با آن مدل مو بتواند به دانشگاه وارد شود: «حراست کم گیر نمیدهد، فقط همین مانده که با این موها بروم!»
با اینهمه به نظر میرسد که صرفاَ موهای مدلدار نیست که ایجاد مشکل میکند. آنطور که کیهان از تجربهاش میگوید، موی بلندش به دردسر و تعلیق نهایی از دانشگاه منجر شد.
کیهان که موهایش تا کمرش میرسد فقط به خاطر "بستن موهایش با کش سر" از سوی حراست دانشگاه مورد بازخواست قرار گرفت. او میگوید: «انگار چیزکی از خشم فروخوردهی جامعه که بعداً در قضایای مربوط به انتخابات فوران کرد در من وجود داشت که باعث شد بدون هیچ پردهپوشی نه فقط تو شکم مسئولان حراست دانشگاه بروم بلکه عملاَ آنها را به مبارزه دعوت کنم.»
با این احوال هنوز موی کیهان بلند است و از پشت سر میبندد. او میگوید: «حاضر نیستم به خاطر حراست، چند سانت از انتهای موهای بلندم را بچینم.»
مریم میرزا
تحریریه: علی امینی