پوتین و تحقق رؤیای "رئیس جمهور ابدی" برای روسیه
۱۳۹۸ اسفند ۲۲, پنجشنبهولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، نامزدی مجدد در انتخابات سال ۲۰۲۴ کشورش را محتمل دانسته است.
پوتین روز سهشنبه ۱۰ مارس (۲۰ اسفند) در پارلمان کشور (دوما) حاضر شد و گفت: "چنانچه دادگاه قانون اساسی موافق باشد" او حاضر است بار دیگر در انتخابات شرکت کند. به این ترتیب پوتین ۶۷ ساله که از ۲۰ سال پیش قدرت را در دست دارد، میتواند با پیروزی در دو انتخابات ریاستجمهوری دیگر تا سال ۲۰۳۶ در رأس قدرت بماند. در آن زمان او ۸۴ ساله خواهد بود.
به پیشنهاد یکی از نمایندگان مجس سفلای روسیه (دوما) و تصویب پارلمان روسیه تعداد ادوار ریاستجمهوری پوتین مجددا "صفر" میشود. این طرح اکنون باید برای بررسی و تصویب به مجلس اعلا فرستاده شود.
پوتین که پیش از این بارها گفته بود که به ادامه پست ریاست جمهوری تمایلی ندارد، تنها یک ساعت پس از رأیگیری در پارلمان حاضر شد، وانمود کرد از این پیشنهاد ناخرسند است و گفت که دیگران "به خاطر نیاز کشور به ثبات و امنیت" اصرار ورزیده و او را قانع کردهاند که در مقام خود باقی بماند و عملا رئیسجمهور ابدی روسیه شود.
جنبه زیرکانه در "نقشه" پوتین این بود که پیشنهاد ابقای او در مقام ریاستجمهوری در دوما توسط نمایندهای مطرح شد که از "حیثیت ملی" بالایی برخوردار است، والنتینا ترشکوا، نخستین فضانورد زن "اتحاد شوروی" که امروزه از حامیان سرسخت ولادیمیر پوتین شناخته میشود.
تصمیم نهایی درباره تغییرات در قانون اساسی روز ۲۲ آوریل در یک "همهپرسی عمومی" مشخص میشود. با این تغییرات توازن قوا بین ریاستجمهوری و پارلمان به میزان قابلتوجهی به نفع رئیس جمهور تغییر میکند. تقریبا تردیدی وجود ندارد که "اصلاح" قانون اساسی در رفراندوم پیروز خواهد شد.
پیش از این پوتین به نوعی دیگر قانون اساسی را دور زده بود: بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ او توانست بدون نقض محدودیت دو دورهای ریاستجمهوری در رأس نظام باقی بماند؛ ترفند او استفاده از دمیتری مدودف، به عنوان رئیسجمهور کشور بود.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
پوتین در مسیر رهبران قدیمی
تاریخ روسیه از آغاز حکومت رومانوفها در قرن هفدهم تا امروز شاهد نمونههای متعدد و متنوعی از نظامهای خودکامه و توتالیتر بوده که وجه غالب آنها قدرت نامحدود برای رهبر کشور، بیاعتنایی به نظر مردم و بیاعتباری انتخابات دموکراتیک بوده است. روسیه جز دورههایی کوتاه و گذرا دموکراسی پارلمانی واقعی را تجربه نکرده است.
پوتین، افسر پیشین دستگاه اطلاعاتی کشور (ک گ ب) عملا با همان "مشت آهنین" حکومت میکند که اسلاف تزار و رهبران "سرخ" حکومت میکردند. او قصد دارد مثل آنها در مقام "پدر ملت" حکومت کند.
با پیروی از همین الگوهای سنتی، که برای توده مردم نیز آشنا و مأنوس است، پوتین موفق شده علاوه بر ارگانهای اداری و اجرایی، دستگاههای قانونگذاری و قضایی را به دست اطرافیان دستآموز خود بسپارد. امروزه هم بیشتر نمایندگان دوما از طرفداران او هستند و هم در دادگاه قانون اساسی حرف او سند و حجت است.
اشکالات سیستم پوتین
با تمهیداتی که تدارک آن شروع شده است، پوتین رئیسجمهور مادامالعمر روسیه خواهد شد. این شاید در جهت تحقق آمال و آرزوی او باشد، اما در درازمدت نه به سود اوست و نه به نفع کشورش.
پوتین در روزگاری تمام اهرمهای قدرت را صاحب میشود که روسیه دورهای دشوار را میگذراند که دشوارتر هم خواهد شد.
ثبات و امنیتی که پوتین برای روسیه تدارک دیده تا حد زیادی با رکود اقتصادی و خفقان سیاسی همراه بوده است. این وضعیت بیگمان به ناخرسندی در کشور دامن خواهد زد و پیش و بیش از هر کس دامن "رهبر" را خواهد گرفت.
شهروندانی که رفاه و آرامش بیشتری انتظار دارند یا کشور را ترک میکنند یا به انزوا فرو میروند. هردو روند به تضعیف بنیه اقتصادی و توان فنی و علمی کشور میانجامد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
از نظر گروههای بزرگی از نسل جوان که به دنبال گشایش بیشتر کشور در راستای نوگرایی و پیشرفت هستند، "ثبات سیاسی" با تکرار و دوام رهبری پوتین معنایی جز رکود و عقب ماندگی ندارد.
حلقه "نخبگان" حاکم، ثبات و امنیت را به معنای ادامه حکومت پوتین میبیند، اما بیگمان ناخرسندی کسانی را برمیانگیزد که نسبت به استبداد فردی حساس هستند و نمونههای زیادی از آن را در تاریخ خود تجربه کردهاند.