چرا چین با تحریمهای یکجانبه علیه ایران مخالف است؟
۱۳۸۹ مرداد ۱۵, جمعهاعتراض دولت چین به اتحادیهی اروپا شکلی کلی دارد و در این رابطه دلیل قابلتوجهی ارائه نشده است. با وجود این ویلم فان کمناده (Willem van Kemenade)، پژوهشگر هلندی مقیم پکن، به انتقادی جدی اشاره میکند که در پشت این اعتراض خوابیده است:
«تحریمهایی که شورای امنیت سازمان ملل تصویب میکند، بر پایهی حقوق بینالملل صورت میگیرند. اما اساس تحریمهای یکجانبه، چه از جانب ایالات متحده یا از جانب اتحادیهی اروپا، حقوق بینالملل نیست. این گونه تحریمها در مغایرت با مقررات سازمان تجارت جهانی هستند و مشکلات گوناگونی را بهوجود میآورند. پس از ماهها کشمکش و مذاکره، دولت چین آمادگی خود را برای تصویب تحریمهای تازه از جانب سازمان ملل اعلام کرد، به این شرط که بر منافع چین در زمینهی انرژی در ایران، بهویژه در زمینهی گاز و نفت، تاثیر نگذارند.
اکنون شرکتهایی از آلمان، هلند و دیگر کشورهای اروپایی در صددند، ایران را ترک کنند. چین اما چنین تصمیمی نگرفته و چنین به نظر میرسد که میخواهد خلاء بوجود آمده را پرکند.»
پکن، مسکو، تهران
چین تنها قدرت بزرگ نیست که از تهران حمایت میکند. مسکو هم بهطور رسمی اعلام کرده است که با تحریمهای یک جانبه موافق نیست. البته به نظر میرسد که این بار در مسکو اتفاق نظر وجود ندارد. در حالی که اخیرا مدودف، رئیس جمهور روسیه، پیوسته انتقاد خود را در رابطه با ایران بیپرده ابراز میکند، کشمکش دیپلماتیک میان روسیه و اتحادیه اروپا آنچنان چشمگیر نیست.
چین اما مصمم است که در رابطه با تحریمهای یکجانبه علیه ایران، بهطور مستقیم اتحادیه اروپا را به چالش بکشد. در این راستا پکن در حال بررسی این امکان است که معاملات نفتی و گازی با ایران را به یوان، واحد پول چین انجام دهد.
اما از دید آمریکا و اتحادیهی اروپا، فعل وانفعالات بزرگ بانکی در رابطه با معاملات نفتی و گازی با تهران، نقض تحریمهای سازمان ملل علیه ایران است.
پکن با مسکو رقابت میکند؟
اکنون میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا چین قصد دارد، جای روسیه را به عنوان پشتیبان اصلی ایران بگیرد؟ ویلم فان کمناده به این پرسش محتاطانه پاسخ میدهد:
«نه بهطور حتم. شریک ایران در زمینهی انرژی هستهای تا سال ۱۹۹۷ چین بود، نه روسیه. اما به علت یک کشمکش بزرگ با ایالات متحده، چین تصمیم گرفت که در این زمینه عقبنشینی کند، زیرا پکن نمیخواست به هیچوجه به بحرانهای خود با آمریکا دامن بزند. این بود که روسیه وارد میدان شد. در روسیه هم در تمامی این سالها تلاش شده است که بین نیروهایی که خواهان روابط دوستانه با غرب هستند و آنهایی که میخواهند، منافع روسیه را به عنوان یک ابرقدرت تضمین کنند، توازن برقرار شود.
در این راستاست که ما شاهد یک تقسیم وظایف هستیم: رئیس جمهور مدودف در برابر غرب نقش انسان مهربان را بازی میکند، در حالی که ولادیمیر پوتین، ادای یک سیاستمدار تندرو را در میآورد.»
آیا چین فقط به این فکر است که نیازهای خود را در زمینهی انرژی برطرف کند، در حالی که روسیه اهداف دیگری، مانند جاهطلبیهای ژئوپولیتیکی را نیز در سر میپروراند؟
حتی اگر اینطور باشد، آیا چین به دلیل سختگیری در برابر غرب، روابط خود را با ایران، به ویژه در زمینهی گاز و نفت گسترش خواهد داد؟
موضوع قابل توجه فقط این نیست که چین واردات نفتی خود را از ایران تا حد زیادی کاهش داده، بلکه این موضوع هم اهمیت دارد که تمامی توافقات در زمینهی معاملات کلان انرژی میان تهران و پکن، که معادل ۴۲ میلیارد دلار هستند، به خواست دولت ایران صورت گرفتهاند.
ویلم فان کامناده، کارشناس انرژی هلندی در این رابطه میگوید: «تهران میخواهد با همه بازی کند. یک نمونه: پروژهی خط لولهی نابوکو که قرار است گاز آسیا را به اروپا برساند. در آغاز قرار بود که ایران نقش مهمی ایفا کند. ولی پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال گذشته، نقش ایران در پروژهی نابوکو کمرنگتر شده است. در این رابطه رئیس جمهور چین به ترکمنستان رفت و جریان خط لولهی گاز را یکسره کرد.
هر چهار قدرت بزرگ، یعنی ایالات متحده، اتحادیه اروپا، روسیه و چین کشمکش دائمی خود را در رابطه با معاملات نفتی و گازی ادامه میدهند و به نوبت، موفقیتهایی هم کسب میکنند. باید گفت که در این زمینه هنوز حرف آخر زده نشده».
Shi Ming / FP/AJ