چهارشنبهسورى، صحنهى مخالف با نظام حاكم سياسى
۱۳۸۴ فروردین ۲, سهشنبهانفجارهاى گوشخراش نارنجكهاى دستى، ترقهها و انواع و اقسام مواد منفجره در شب چهارشنبه سورى در ايران را شايد بتوان درآمدى بر يك انقلاب جديد در ايران ارزيابى كرد. ايرانيان، پير و جوان، زن و مرد در خيابان ميرداماد، يكى از محلههاى نسبتا مرفه تهران جمع بودند، تا جشن نوروز را با شب چهارشنبه سورى آغاز كنند كه رسمىديرين در گاهشمارى زرتشتى است.
با اين حال، هنگامى كه جوانان با لباسهاى آخرين مدشان آتش افروخته، از روى آن پريده و ترقه و نارنجك مىتركاندند، دود باروت فضا را پوشانده بود و به نظر نمىآمد هيچيك از حاضران در مورد وضعيت سياسى حاكم بر كشور شك و شبههاى به خود راه دهد. مردى بنام رضا، پيش از آنكه بسرعت از كنار ما دور شود، نسبت به نزديك شدن نيروهاى انتظامى هشدار داد و گفت: ”مردم با استفاده از سنتهاى ملىشان، مخالفت خود عليه رژيم را به نمايش مىگذارند.”
بايد گفت، اگر به سنت ديرين چهارشنبه سورى بازگرديم، آتشبازىهاى اين جشن را مىتوان با آغاز سال نوى مسيحى كريسمس در غرب قابل قياس دانست. ولى همان ريشهى ماقبل اسلامى اين آيين، آن را به حركتى در مخالفت با روحانيت اسلامى واپسگرا بدل كرده است. پس از انقلاب اسلامى سال ۱۳۵۷، مقامات اسلامى كوشيدند اجراى اين سنت را محدود سازند، زيرا كه آن را چالشى توهينآميز براى خود مىدانستند.
ولى براى بسيارى ايرانىها كه با تنگنظرى اسلامى شيعهمذهب درافتادهاند، اين جشن چهارشنبهسورى هر سال بيشتر به مراسم ابراز ناخشنودى عليه حكومتگران بدل شده است. سال گذشته طرفداران افراطى رژيم جمهورى اسلامى با اعمال قهر مراسم را بهم ريختند. ولى امسال رژيم با سكوت خود اجراى مراسم را مجاز دانست.
ولى تساهل و روادارى اسلامى هم مرز خود را دارد. مراسم امسال چندين بار از سوى نيروهاى انتظامى با باطوم و گاز اشكآور مورد يورش قرار گرفت.
دانشجوى ۲۸ ساله، در حاليكه از خشم به خود مىپيچيد، در انتقاد از رژيم مىگويد: ”ما از اين نوع اسلام بيزاريم، زيرا كه چيزى جز خون و خونريزى نمىشناسد.” او مىافزايد: ”اين همان نوع از اسلام است كه مىخواهد انسانها را عقبافتاده نگاه دارد، ولى جوانان امروزى قادرند فكر كنند”. وقتى از او مىپرسيم كه چه نوع نظام سياسى را مىخواهد، مىگويد: ”دمكراسى با جدايى دين از سياست ... و ما جانمان را فداى كسب دمكراسى و آزادى خواهيم كرد”.